عناوین این صفحه
- مظاهری با مجوز موقت در ترکیب استقلال!
- پیشنهاد مالی عجیب الکس نوری به تراکتور
- حق کری خوانی برای پرسپولیس را ندارید
- هیچ ثباتی درکار نیست!
- مربی هالیوودی رویایی
- یحیی بعد از فینال چهرهای که نمیشناختیم
- پروین به پرسپولیس چه نقدی دارد؟
- رفتار و گفتار غیرایرانی یحیی گلمحمدی!
- در ستایش از تیمی که بهانهجویی نکرد
- تاریخ سازان کشتی آقایان «م» «ب»
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6655 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۱ دي
|
مظاهری با مجوز موقت در ترکیب استقلال!
مهدیه دریابیگی
پرونده رشید مظاهری در کمیته تعیین وضعیت بسته نشده است! با اینکه تصور میشد پرونده گلر استقلال با در نظر گرفتن حقانیت این بازیکن در کمیته تعیین وضعیت فدراسیون بسته شده و به همین دلیل این بازیکن مجوز بازی گرفته است اما این تصور اشتباه بوده و به نظر میرسد رشید در این پرونده (در کمیته تعیین وضعیت) برنده نشده است و به دلیل اعتراضی که به حکم کمیته تعیین وضعیت شده، این بازیکن فعلاً موقتا اجازه بازی گرفته تا در نهایت صالحی در مورد پرونده او نظر بدهد. البته ماجرای پرونده گلر اول استقلال به اینجا ختم نمیشود. شاید جای تعجب داشته باشد که این روزها دو پرونده پیچیده آن هم از نوع محرومیت در مورد مظاهری به دست کمیته استیناف رسیده است. نخست همان پرونده محرومیت او از بازی به خاطر اختلافش با تراکتوریها است که در ابتدا به آن پرداخته شد و پرونده بعدی این بازیکن مربوط میشود به محرومیت دوجلسهای توسط کمیته اخلاق که البته این پرونده هم سوغات این بازیکن از تیم تراکتور است. گویا رشید در تیم تراکتور که بازی میکرد پستهای جنجالی در صفحه شخصیاش گذاشته بوده که کمیته اخلاق به همین دلیل دو جلسه محرومیت در نظر گرفته که این محرومیت زمانی قرار بود اعمال شود که رشید برای استقلال بازی میکرد. به همین دلیل استقلالیها اعتراض خود را نسبت به این محرومیت اعلام کردهاند و این اعتراض پرونده مظاهری را به کمیته استیناف انتقال داده است. حالا هر دو پرونده این روزها به دست صالحی و دستیارانش رسیده و قرار است برای او تصمیم نهایی را بگیرند و ظرف یکی دو هفته رأی این کمیته صادر شود اما چه سرنوشتی در نهایت در انتظار رشید خواهد بود و این بازیکن میتواند از محرومیتها قسر در برود؟ این روزها گلر اول استقلال رشید مظاهری است. با توجه به اینکه حسینی فصل پیش پر اشتباه ظاهر شد در فصل جاری یکی از اولویتهای مسئولان استقلال خرید گلری بود که کمترین اشتباه را داشته باشد. استقلالیها در همان نخستین گام به رشید رسیدند. مظاهری اما فصل قبل گلر تراکتور بود و از وقتی با استقلال قرارداد بست، باشگاه تراکتور مدعی شد این قرارداد قانونی نیست و به کمیته تعیین وضعیت شکایت کرد و آنچه معلوم است استقلال همچنان درگیر این شکایت است و حتی باید نیم نگاهی به محرومیت این بازیکن از کمیته اخلاق باشد اما هر حکمی که در نهایت در اتاق فکر صالحی صادر شود، زودتر از یکی و دو هفته نخواهد بود و فعلاً رشید گلر اول استقلال میماند و امیدوار است که از هر دو پرونده تبرئه شود و شاید هم با بدشانسی در هر دو پرونده بازنده باشد که در این صورت استقلال بازنده اصلی خواهد بود که گلر اول خود را از دست داده است.
پیشنهاد مالی عجیب الکس نوری به تراکتور
سرمربی ایرانی سابق تیمهای وردربرمن و هرتابرلین آلمان در مذاکره با باشگاه تراکتور پیشنهاد مالی سنگینی را به این باشگاه ارائه کرد. باشگاه تراکتور تبریز در ادامه مذاکرات خود برای انتخاب سرمربی جدید این تیم، طی روزهای گذشته به سراغ الکساندر نوری سرمربی ایرانی- آلمانی سابق تیمهای وردربرمن و هرتابرلین رفت اما مذاکرات طرفین خیلی زود و در همان مراحل اولیه به بنبست خورد. ظاهراً دلیل اختلاف باشگاه تراکتور و نوری، مبلغ بالای پیشنهادی این مربی است و الکساندر نوری برای هر فصل حضور در تیم تراکتور مبلغ دو میلیون دلار برای خود و دستیارانش درخواست کرده که این مبلغ با مخالفت مدیران باشگاه تراکتور روبهرو شده
است.
باشگاه تراکتور قرار است طی روزهای آینده با گزینههای دیگری برای هدایت این تیم وارد مذاکره شود.
پیغام فکری برای بازیکنان استقلال
حق کری خوانی برای پرسپولیس را ندارید
شکست پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا هر اندازه برای هواداران این باشگاه تلخ و عذابآور بود اما برای بسیاری از استقلالیها خبر خوبی بود چرا که اگر سرخها به قهرمانی آسیا میرسیدند، فشار بیشتری روی بازیکنان و اعضای کادرفنی این باشگاه ایجاد میشد. بخصوص اینکه استقلال سالها است نه قهرمان لیگ برتر شده و نه در آسیا به فینال رسیده است.
پرسپولیس اما در همه سالهای ناکامی استقلال در عرصههای گوناگون همواره در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا موفقیتهای متعددی را به دست آورده است. سرخها علاوه بر آنکه چهار قهرمانی پیدرپی را در لیگ برتر به دست آوردند، در لیگ قهرمانان آسیا نیز دو بار به فینال رسیدند و تا آستانه قهرمانی در این رقابتها نیز پیش رفتند. موفقیتی که به دلایل گوناگون هرگز در باشگاه استقلال به دست نیامد و آبیها با نتایج حداقلی به کار خود در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا خاتمه دادند.
تنها دستاورد استقلال در سالهای اخیر تنها یک قهرمانی در جام حذفی بود که در زمان مربیگری وینفرد شفر به دست آورد. عنوانی که چندان هم با ارزش نیست و فوتبالیها به خوبی میدانند که قهرمانی در جام حذفی فقط از این حیث که سهمیه مستقیم لیگ قهرمانان آسیا را برای یک باشگاه به ارمغان میآورد، مهم است وگرنه از لحاظ فنی این جام ارزش آنچنانی ندارد کما اینکه به یاد داریم استقلال در سالی که با شفر قهرمان جام حذفی شد در فینال به تیمی از لیگ یک برخورد کرد و پیش از آن نیز دشواری آنچنانی برای رسیدن به فینال تجربه نکرد و با دو تیم لیگ یکی دیگر نیز مصاف داده بود.
این ناکامیها سبب شد تا بسیاری از هواداران استقلال حواسشان به فینال لیگ قهرمانان آسیا باشد و با جدیت نتیجه این بازی را دنبال کنند. حتی بازیکنان و پیشکسوتان استقلال در روزی که پرسپولیس دوباره برای قهرمانی در آسیا میجنگید، چشم و گوششان متوجه بازی پرسپولیس با حریف کرهای بود.
پیش از برگزاری این بازی اما سرمربی استقلال با توجه به حساسیتهایی که وجود داشت به بازیکنانش توصیه کرد که هرگز وارد بازیهای رسانهای و کریخوانی برای حریف نشوند. فکری این موضوع را هم در تمرینات هفته گذشته به برخی بازیکنان گوشزد کرد وهم به هنگام بازگشت استقلال از سفر اصفهان. حتی از طریق گروهی مجازی که متعلق به اعضای کادرفنی و بازیکنان و برخی مسئولان است نیز این موضوع گوشزد شد اما بعد از باخت پرسپولیس دوباره برخی بازیکنان استقلال استوریهایی را منتشر کرده بودند که محتوای کریخوانی داشت.
اما چرا محمود فکری نسبت به کریخوانی بازیکنان با حریف حساس است؟
اولاً اینکه فکری اصولاً به اخلاقمداری خیلی پایبند است و به شدت این مهم را مورد توجه قرار میدهد. فکری حتی در بدو ورودش به باشگاه استقلال بارها اعلام کرده بود که اخلاق برایش از نتیجه مهمتر است و دوست دارد شاگردانش فیرپلی و بازی جوانمردانه را همواره در دستور کار خود قرار دهند. فکری نسبت به رعایت این موضوع در فضای مجازی نیز عمیقاً حساس است و توصیههایی در این راستا به بازیکنان خود داشته تا وارد این دایره نشوند.
یکی دیگر از دلایلی که فکری را نسبت به کریخوانی بازیکنانش در بازی به خصوص پرسپولیس با اولسان حساس کرده نزدیک شدن به دربی است.
فکری خوب میداند که اگر بازیکنانش وارد چنین فضایی شوند تا چه اندازه بازی آینده با پرسپولیس پرتنش خواهد شد. به همین دلیل بود که او به کرات از شاگردانش خواست چنانچه پرسپولیس باخت هرگز با آنها وارد فضای کریخوانی نشوند و روی بازیهای تیم خود تمرکز کنند. البته برخی بازیکنان این تذکرات را جدی نگرفتند و مطالبی را در فضای مجازی منتشر کرده بودند که بلافاصله نیز با پیگیریهایی که از سوی برخی اعضای کادرفنی شد، استوریها حذف شد.
آنچه دراین برهه به استقلال کمک میکند تداوم آرامش است. حال شاید از نگاه هواداری، این کریخوانیها اهمیتی نداشته باشد اما ورود بازیکنان به این دایره و عبور از خط قرمزهای تعریف شده به مجموعه تیم لطمه وارد میکند و بیش از همه بازی آتی با سرخها را حساس خواهد کرد.
هیأت مدیره استقلال به دنبال عضو جدید
هیچ ثباتی درکار نیست!
در حالی که زمان زیادی از اعلام اسامی اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال نگذشته بود و احمد مددی نیز به عنوان مدیرعامل این باشگاه برگزیده شده بود، ناگهان یکی از اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال از سمت خود کنارهگیری کرد.
هادی زبده شیرکوهی که پیش از انتخاب مددی به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال زمزمههایی مبنی بر کنارهگیریاش از هیأت مدیره شنیده میشد سرانجام با پافشاری خود از این پست کنار رفت.
البته بعد از انتخاب مددی به عنوان مدیرعامل تصور میشد که این کنارهگیری منتفی شده و ثبات به هیأت مدیره باشگاه استقلال بازگردد اما چند روز بعد از معرفی مددی مشخص شد که زبده شیرکوهی هیچ علاقهای برای ادامه همکاری با باشگاه استقلال ندارد و به زودی باید فرد دیگری به عنوان عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال برگزیده شود.
طبق قوانین تعداد اعضای هیأت مدیره یک باشگاه باید فرد باشد که با جدایی زبده تعداد اعضای هیأت مدیره استقلال به چهار نفر رسیده است.
با توجه به اینکه احمد مددی عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال نیست شاید وزارت ورزش و جوانان با نفوذ خود زمینه حضور این شخص را در هیأت مدیره هم فراهم کند اما شاید مخالفتهای اسماعیل خلیلزاده با مدیرعاملی مددی سبب شود که او به عضو هیأت مدیره درنیاید و فرد دیگری در این پست گمارده شود.
بدون شک این حجم از بیثباتیها و تغییرات در مهمترین بخش مدیریتی زیبنده باشگاه استقلال نیست و سران این باشگاه در وزارت ورزش و جوانان باید فکری به حال این باشگاه کنند.
اینکه خود وزیر نیز در صحبتهای خصوصی با یکی از پیشکسوتان استقلال صراحتاً اعلام کرده هیچکس حاضر به پذیرش مدیرعاملی باشگاه استقلال نیست از آن اتفاقات عجیبی است که فقط در فوتبال ایران رخ میدهد.
فرهاد مشیری از انتخاب آنچلوتی راضی است
مربی هالیوودی رویایی
تابستان اورتون نیم نگاهی به آرتتا داشت و آرسنال هم به آنچلوتی فکر میکرد اما حالا آنچلوتی قهرمان اورتونیها است
گزارش
فیل مکنالتی
تمام صورت کارلو آنچلوتی پر از لبخند بود وقتی از پلههای گودیسون پارک بالا میرفت و خودش را برای استقبال گرم فرهاد مشیری، مالک اورتون و بیل کنرایت رئیس این باشگاه آماده میکرد. آن روز شنبه 30 آذر 1398 بود و آنچلوتی از ایتالیا به مرسی ساید پرواز کرده بود تا قرارداد بلندمدت خود را به عنوان مربی تیم و جانشین مارکو سیلوای اخراج شده ببندد و بعد از آن به تماشای بازی با آرسنال بنشیند که تازه میکل آرتتا را برای مربیگری انتخاب کرده بود. آن بازی کسالتآور بدون گل تمام شد.
آنچلوتی همان مربی هالیوودی بود که مشیری از پنج سال پیش که سهامدار اصلی باشگاه شد، به دنبالش میگشت و با انتصاب رونالد کومان، سم آلاردایس و سیلوا نتوانست به رویایش برسد. وقتی آنچلوتی بیرحمانه از ناپولی اخراج شد، مشیری دست به کار شد و حالا دقیقاً بعد از یک سال از آن روز، میتواند ابراز رضایت کند از اینکه با برد 2 بر یک مقابل همان رقیب، تیم در رده فوقالعاده دوم قرار گرفته است. این برد هفته عالی اورتون را که با پیروزی یک بر صفر برابر چلسی شروع شده و با برد 2 بر صفر مقابل لستر ادامه یافته بود، تکمیل کرد.
آنچلوتی در پایان بازی مورد تشویق دو هزار تماشاگر حاضر در استادیوم قرار گرفت به خصوص آنها که در «گوالدیز استریت» بودند و حالا جایگاه این مربی 61ساله کاملاً تثبیت شده است.
اگر آنچلوتی بخواهد یک هفته را در سال اول قرارداد چهار سال و نیمهاش-که سه ماه آن به دلیل شیوع ویروس کرونا هیچ فعالیت فوتبالی نداشت- گلچین کند، این هفته عالی است.
پیروزی اورتون با کمترین فاصله بود اما باید یادآوری کرد که بدون دو دفاع کناری اصلی تیم، سیموس کولمن و لوکاس دینیه به دست آمد که دومی به دلیل جراحی مچ تا مدتها نمیتواند تیم را همراهی کند؛ همچنین خریدهای تابستانی تأثیرگذار تیم، خامس رودریگس و آلان، هر دو به دلیل مصدومیت نتوانستند بازی کنند.
با وجود این، هر وقت لازم بود مبارزه کردند و این هنر آنچلوتی است. موفقیتهای اخیر بعد از آن به دست آمد که مربی ایتالیایی تصمیم گرفت سیستم دفاع پنج نفره را تغییر دهد و از چهار مدافع استفاده کند که در واقع شامل چهار مدافع میانی، میسون هولگیت، یری مینا، مایکل کین و بن گادفری. مینا در این بازی گل پیروزی را زد، هولگیت مقابل لستر یکی از گلزنان بود و کین در واقع بهترین بازیکن اورتون تا اینجای فصل بوده و گادفری 22ساله که با 25میلیون پوند از نوریچ سیتی خریداری شده، بهترین بازیکن میدان بود که تلفیقی از قدرت بدنی بسیار بالا برای نبردهای تن به تن و سرعت فوقالعاده را در اختیار تیم میگذارد.
اورتون با آن تساوی با آرسنال در سرمای سخت آذر گذشته در رده پانزدهم ماند، در حالی که آنچلوتی در جایگاه مدیران تنها چند صندلی با آرتتا فاصله داشت. حالا میشود حدس زد چقدر مشیری و اورتون خوشحال هستند که در آن روزهای تعیینکننده که آنها و آرسنال به دنبال مربی جدید بودند-توپچیها به تازگی اونای امری را اخراج کرده بودند- انتخاب درستی داشتهاند.
جالب اینکه آرتتا در میان اعضای هیأت مدیره اورتون طرفدارانی داشت و انتصاب او میتوانست به گرمی مورد استقبال قرار بگیرد ضمن اینکه آرسنال هم به خاطر سابقه درخشان آنچلوتی و موفقیتهایی که پیش از این در دیگر تیم بزرگ پایتخت، چلسی کسب کرده و این تیم را به دوگانه قهرمانی لیگ و جام حذفی رسانده بود، به جذب این مربی علاقه داشت.
آرسنال به سراغ یک تازهوارد رفت که ریشه در این تیم داشت و اورتون، آنچلوتی را انتخاب کرد. هر دو هم از نتیجه کار رضایت دارند.
آرتتا فصل قبل قهرمانی جام حذفی را برای تیم به دست آورد اما این فصل ناکامی بیسابقهای گریبانشان را گرفته و تیم در رده پانزدهم قرار دارد در حالی که بدترین شروع خود در لیگ را از فصل 1975-1974 داشته است. آرسنال به جایگاهی نزدیک شده که برایش غیرقابل تصور بود، آیا این تیم مجبور به جنگ برای بقا میشود؟
خونسردی و آرامش آنچلوتی در اورتون تعیینکننده است، در حالی که سابقه قبلیاش در مدیریت فوقستارهها در تیمهای قبلیاش، میلان، چلسی، پاریسنژرمن، رئال مادرید و بایرنمونیخ نشان از این داشت که برای مدیریت تیم جدید در زمین و بیرون آن کاملاً کارآمد است.
او توانسته اورتون را به بالای جدول لیگ برتر برساند ضمن اینکه خودش را با فرهنگ «باشگاه مردم» منطبق کرده، قدردان زندگی خوبش در منطقه کراسبی مرسی ساید است و با تلفنهایی که به هواداران در ماههای قرنطینه میکرد، آنها را فوقالعاده هیجانزده میکرد.
فروتنی و خونگرمی آنچلوتی با آنکه با بسیاری از ستارههای جهان فوتبال کار کرده، باعث شده محبوبیت فراوانی در نزد هواداران باشگاه پیدا کند ضمن اینکه نتایج خوب هم به این موضوع کمک کرده است.
او عامل اصلی جذب آلان بود که در ناپولی با او کار کرده بود و رودریگس که آنچلوتی را استاد خود میداند به خاطر مدتی که در رئال مادرید و بایرنمونیخ شاگردش بوده. اورتون امیدوار است حضور آنچلوتی به جذب بازیکنان بزرگی که پیش از این از دسترس باشگاه خارج بودند، کمک کند.
کارلتو همچنین با کمک دستیارش، دانکن فرگوسن، مهاجمش، دومینیک کالورت لوین را متحول کرده، کین با احترام زیادی از مربی یاد میکند و بازیکنان جوان از تجربه بالای او استفاده زیادی میبرند. کالورت لوین در 34 بازی لیگ با این مربی 19 گل زده. مقابل آرسنال هم گل زد اما گل به خودی راب هولدینگ ثبت شد هرچند بازی هجومی او عالی بود.
جالب بود که در طول نیمه دوم بازی با آرسنال، در حالی که اورتون زیر فشار بود، آنچلوتی به دقت به حرفهای تاکتیکی پسرش، داویده، گوش میکرد که گفته میشود فوقالعاده باهوش است و با آموزشهایی که از پدرش میبیند، میتواند یک مربی جوان و خوشآتیه باشد.
آنچلوتی معمولاً دچار غرور نمیشود. همه جورش را دیده و میداند شاید روزهای سختی در انتظار تیم باشد، اولین آنها همین چهارشنبه در یکچهارمنهایی جام اتحادیه مقابل منچستریونایتد در گودیسون پارک. او گفت: «در چند بازی آخر خیلی خوب بازی کردیم و نتیجه گرفتیم. ثبات داشتیم، این فصل خوب شروع شد، بعد کمی سخت شد و حالا واقعاً راضیام. جایگاه خوبی داریم اما هنوز تا پایان فصل خیلی مانده و باید تا آخر به مبارزه ادامه دهیم.»
بعد از یک سال، اورتون و مالکش، فرهاد مشیری حق دارند از استخدام مردی که جواهر مربیگری به حساب میآید، خوشحال باشند.
منبع: BBC
گلمحمدی و تصویر جنگجویانی که برای پس گرفتن جام برمیگردند
یحیی بعد از فینال چهرهای که نمیشناختیم
تیتر یک
بهناز میرمطهریان @mirmotaharian
آنچه از یحیی گلمحمدی در کنفرانس خبری بعد از بازی پرسپولیس – اولسان دیدیم، چیزی فراتر از آن بود که حتی تا همین سه ماه پیش از او به خاطر داشتیم. یحیی، مقتدر و متکی به نفس با نگاهی به آینده به سالن کنفرانس آمد.
حرفهایش نه نشانی از گلایه و شکایت داشت و نه غرولندهای ویژه باختهای در اوج تنگدستی. شاید آنچه خیلیها خود را برای شنیدنش آماده کرده بودند، چیزی نبود جز گلایه از جدایی بهترین دروازهبان، بهترین وینگر و بهترین گلزن تیمش. شاید آماده شده بودیم برای شنیدن همه آنچه پرسپولیس را از رسیدن به جام بازنگه داشته بود.
یحیی اما چه گفت؟ از شروع مبارزه برای بازگشت به همان نقطه و گرفتن جام قهرمانی. مطمئن از اینکه برمیگردد و جام را میگیرد. به هر ترتیبی که شده. به همین خاطر هم بود که میگفت از فردا تلاش و مبارزه برای برگشتن و جام گرفتن را شروع میکنیم. گویی او در آن لحظه در ورزشگاه الجنوب نبود که بعد از باخت در فینال با خبرنگاران پیش رویش صحبت میکرد. بعد از کنفرانس همه مطمئن بودند که او جلوتر از زمان و جایی ایستاده بود که جام قهرمانی آسیا را با تیمش بالای سر میبرد. بدون ذرهای تردید یا بدون خروج از چارچوبهای حرفهای که در قامت سرمربی پرسپولیس برای خود ترسیم کرده بود.
او در اردوی تیمش هم شخصیت متفاوتی دارد. شاید به خاطر همین است که وقتی رفتار بازیکنان پرسپولیس را در زمان سرمربیگری او با دوران برانکو مقایسه میکنیم، شخصیت متفاوتی را هم در تک تک بازیکنان و تیمی میبینیم که با یحیی پرورش تازهای یافتهاند. نظم و ادبی که بر اردوی تیم پرسپولیس سایه افکنده، بدون شک حاصل اقتدار و جذبهای است که او از جایگاه مربیگری برای بازیکنان ترسیم کرده است.
دیگر خبری از فراغ بال بازیکنان زمان برانکو نیست. شاید در راستای همین تغییرات، کمی صمیمیت و رفاقت هم کمرنگتر شده باشد اما در تیم یحیی نظم و ادب حرف اول و آخر را میزند. تا آنجا که همه میدانند در اردو کسی اجازه عکس و فیلم گرفتن ندارد. همه میدانند انتشار اولین استوری در اینستاگرام معادل است با جریمه 500 هزار تومانی از سوی سرمربی و تکرار آن رقم جریمه را بالا و بالاتر میبرد.
همراهی پرسپولیس و نشستن در لباس مربیگری یک تیم قهرمان، یحیی گلمحمدی را به شایستگی تغییر داده. او همان مربی که ابتدا به پرسپولیس آمده بود نیست. رشد کرده، یاد گرفته و حالا زمان ایجاد تحولی است که بازیکنانش برای قهرمانی در آسیا به آن نیاز دارند. همان باوری که در دوحه جام قهرمانی را از آنها دور کرد، قرار است به کمک یحیی ترمیم شود و این بار او 11 جنگجو را به جای بازیکنان مردد و بیبرنامه به زمین مسابقه بفرستد. برای این کار نه نیازی به بهانهجویی دارد و نه گله و شکایت!
پروین به پرسپولیس چه نقدی دارد؟
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
۵۰ درصد فوتبال شانس نیست. در فوتبال با تشکر از مدیران به این دلیل که پول میآورند و با بیحوصلگی در اظهارنظر و نداشتن دیدگاه به جایی نمیرسیم، بر خلاف آنچه علی پروین هنگام تماشای فینال لیگ قهرمانان آسیا در شبکه سوم سیما به زبان آورد و گفت انشاءالله سال آینده و رفت.
نه آقای پروین. فوتبالی که چرخش با تصور شانس ۵۰ درصدی و تشکر و تمجید از تمام مدیرانی که پول میآورند و نداشتن دیدگاه برای رشد بچرخد، حسرت تاریخی پرسپولیس در آسیا را طولانیتر میکند.
پروین به جای تشکر از مدیران میتوانست این پرسشها را مطرح کند که چرا پرسپولیس به رغم تمام موفقیتهای سالهای اخیرش دچار بحرانهای مالی است، چرا این تیم برای کسب مجوز حرفهای نمیتواند اسناد دقیق مالیاش را ارائه کند، چرا پنجره نقل و انتقالات فینالیست آسیا همین چندی پیش بسته شد، چرا خصوصیسازی در حد حرف باقی مانده است و چرا باید تمام این دلایل را در ناکامی یک تیم دخیل ندانیم و از شانس و بدشانسی حرف بزنیم؟
پروین اما هر بار در ملاقات با مدیران و وزیر و وکیل از خوشحالی و امیدواریاش حرف میزند، کاری به مدت چند دهه که البته در ایران به شکلی معجزهآسا چیزی از محبوبیت هم نمیکاهد.
پرسپولیس در تمام سالهای موفق اخیر مدیرانی را در اتاق مدیرعامل دید که ایده و دیدگاهی برای رشد باشگاه نداشتند. پرسپولیس تبدیل شد به تیمی که محصول مربیانش بود، از برانکو تا یحیی. اما حتی موفقیت پرسپولیس با این مدیران آنچنان عجیب بود که تماشاگر رقیب شائبههایی را مطرح میکرد از کمکهای تبعیضآمیز به پرسپولیس. علی پروین اما همیشه حامی تمام مدیران پرسپولیس است و حمایت را رفتاری دوستانه میداند، در حالی که پرسپولیس به نقد جدی نیاز دارد.
پرسپولیس در موفقترین دوران تاریخی خود، دو فینال آسیا را در ۳ سال از دست داد. در آخرین فینال، اگر پرسپولیس بازیکنان جداشده اخیرش را در اختیار داشت، احتمال قهرمانیاش به شدت افزایش مییافت. اما پرسپولیس نه فقط پول، بلکه تفکر لازم برای حفظ ستارههایش را نداشت. در پرسپولیس بازیکنان بدون آنکه درآمد بزرگی برای باشگاه خلق کنند، با پرداخت رقمی ناچیز یا حتی بدون پرداخت جدا میشوند و این محصول قراردادهای غیرحرفهای است که منافع باشگاه را در نظر ندارد، آخرین نمونهاش بشار رسن. این سیاق باشگاهداری چندان تفاوتی با چند دهه پیش و باشگاهداری در دوران علی پروین ندارد، فقط چند حساب اینستاگرام و درآمد از راه فالوئر فروشی به اقدامات قدیمی اضافه شدهاند.
فوتبال ایران دچار این است که دیدگاه ندارد، ایده ندارد، برای امروز و فردا تولید فکر نمیکند. این اما سال به سال که فوتبال در مدیریت دیگر سادگی گذشته را ندارد، بیشتر خود را جلوه داده است.
علی پروین در روز فینال آسیا میهمان تلویزیون بود. او مهمترین و مؤثرترین چهره باشگاه پرسپولیس است و حتی وقتی در پرسپولیس سمت ندارد، حرفهایش میتواند در جریان باشگاه اثر بگذارد. به همین دلیل هر بار به باشگاه دعوت میشود تا مهر تأیید به مسیرهای غلط بزند و با مدیر جدید عکس یادگاری بگیرد. او در برنامه فوتبال برتر حرفی نزد که به کار پرسپولیس بیاید. البته که کسوت او احترامبرانگیز است اما اگر برای امروز و فردای پرسپولیس در حرفهایش دنبال نکتهای بگردیم، نمیدانیم چه دستگیرمان میشود.
رفتار و گفتار غیرایرانی یحیی گلمحمدی!
نگاه
احسان محمدی
شش شهریور 99 فرهاد مجیدی در پوست خودش نمیگنجید. مشتهایش را گره بود و صعود به فینال جامحذفی را جشن میگرفت. آن هم بعد از شکست دادن پرسپولیس قهرمان لیگ. پرسپولیس بازی باخته را با دو گل بشار رسن و علی علیپور برده بود ولی نتوانست از سرمایهاش برای چند دقیقه دفاع کند، بازی به تساوی کشیده شد و در پنالتیها اوساگونا و احمد نوراللهی بد عمل کردند و تیم باخت. یحیی در نشست مطبوعاتی حرفهای غیرمنتظرهای زد: «احساس کردیم تیم حریف مصونیت دارد و کارت نمیگیرد»، «به کسانی که دوست داشتند استقلال برنده شود تبریک می گویم. یکی از آنها هم دوستی است که اینجا ایستاده. (در محل نشست خبری) برای تمام افرادی که تصمیم گرفتند چنین کاری کنند متأسفم. برای کسانی که تلاش کردند این تیم به قهرمانی جام حذفی برسد تبریک می گویم. نمیدانم شب چطور راحت میخوابند؟»
بعد در اینستاگرام پستی گذاشت که خلاصهاش این بود: «نمیخواستند ما قهرمان شویم»، «داور علیه ما سوت زد»، «یک خبرنگار تمرکز ما را به هم زد» و ... دقایقی بعد البته آن را حذف کرد. این حرفها حتی به کام هواداران پرسپولیس هم تلخ آمد و بسیاری از آنها گفتند و نوشتند که این ادبیات بازتولید همان ادبیات رقیبان بود که قهرمانیهای سریالی پرسپولیس در لیگ را به حمایت وزیر و داوران و دستهای پنهان ربط میدادند و حالا فرق ما با آنها چیست که به جای نقد عملکرد خود، همان بهانهها را ردیف کنیم؟
آن شکست پل صعود پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان شد. یک شوک دردناک که آنها را از تصور همیشه برنده بودن خارج کرد. جامحذفی را از دست دادند اما تا فینال لیگ قهرمانان جانانه پیش رفتند و یحیی گلمحمدی نه تنها از بعد فنی بلکه از لحاظ شخصیتی یک بار اعتبارش را به رخ همه کشید. او بعد از شکست در فینال لیگقهرمانان در حالی که میتوانست به عادت ایرانی که به VAR لعنت بفرستد، یقه داور را بچسبد، AFC را متهم به توطئه کند و از کیفیت توپ و وزش باد ایراد بگیرد، آرام و فروتنانه از هواداران عذرخواهی کرد و گفت تیمش دوباره با قدرت برمیگردد.
یک رفتار موقرانه و مدرن مشابه مربیان طراز اول دنیا. بدون بهانهجویی، بدون متهم کردن سایهها، بدون اینکه بخواهد بازیکنانی که با دو خطای ناشیانه تیم را به مهلکه بردند سرزنش کند. این همان چیزی بود که از او انتظار داشتیم. زمانی که فوتبال بازی میکرد هم محجوب، باهوش، فروتن و فداکار بود. وقتی مربی شد هم او را خلاق، کمحرف اما پر از ایده، نوگرا و سختکوش دیدیم و حالا با تجربه و پخته.
یحیی گلمحمدی بعد از آن شکست در جام حذفی بدترین تلاطمها را تجربه کرد. حرفهای سخیف سرپرست وقت باشگاه را شنید اما سکوت کرد، جدایی آزاردهنده علی علیپور، شجاع خلیلزاده و مهدی ترابی را تحمل کرد، با محرومیت گزنده عیسی آلکثیر ساخت، وقتی احسان پهلوان و وحید امیری هم محروم شدند باز سعی نکرد داد و هوار راه بیندازد. سرش را پایین انداخت، بازیکنان جدید را جایگزین کرد، نقدهای بیرحمانه را تحمل کرد و تیم را تا فینال لیگ قهرمانان برد. از بازیکنانی که در فینال آسیا بازی کردند حامد لک، سعید آقایی، میلاد سرلک، آرمان رمضانی و علی شجاعی تعداد بازیهایشان با پرسپولیس به زحمت دو رقمی میشود.
این تیم نامش پرسپولیس است اما عملاً شباهت زیادی به تیم شش ماه قبل ندارد و دست به پوست اندازی زده است. اتفاقی که هر مربی را قبل از ورود به تورنمنتی این همه حساس میترساند. فراموش نکنیم که این نامها اولین بازیشان را تنها مدت کوتاهی بعد از پیوستن به پرسپولیس در مرحله گروهی و حذفی لیگ قهرمانان آسیا برگزار کردند! شجاعت یحیی و البته بهانه نیاوردنش را باید تحسین کرد. او حالا باید رفتن بشار رسن را تحمل کند که قلب تپنده تیم بود.
رفتار پرسپولیسیها بعد از فینال و پذیرش شکست بدون بهانهجویی آموزنده است. آنها در طول سه ماه گذشته اتفاقات تلخ زیادی را تجربه کردند اما بازیکنان و کادر فنی برخلاف سرپرست سابق این تیم در رسانهها حاشیهای نساختند. بخشی از این اتفاق محصول رفتار درست و حرفهای «علیرضا اشرف» مدیر رسانهای تیم است. یک روزنامهنگار متین که از زمان پیوستن به تیم بسیاری از حواشی غیر ضروری را از تیم حذف کرد یا به مدیریت آن پرداخت. اهل کُری خواندن سخیف نیست و گاهی اگر واکنشی نشان میدهد به نظر زیر فشار و هجمه هواداران دو آتشه است که مدیر رسانهای و مدیر روابط عمومی رفتار و گفتاری همپای بوقچی طلب دارند. این آرامش پرسپولیس بعد از پیروزی و شکست قابل تحسین است. حفظ آن البته که کار دشواری است به ویژه وقتی رقیبان در شبکههای اجتماعی تند و تلخ میتازند اما آرامش کادر فنی و بازیکنان و تمرکز آنها روی زمین و توپ قطعاً دستاوردهای با ارزشتری از حاشیه ساختن و پاسخ دندانشکن ولی بیحاصل دارد.
در ستایش از تیمی که بهانهجویی نکرد
رشته توئیت
آریا فاطمیمقدم
در روزهایی که بسیاری از بازیکنان و مربیها برای فرار از مسئولیت و گمراه کردن ذهن مخاطب، بعد از هر شکستی وزیر و وکیل و زمین و زمان را مقصر میدانند، سرمربی پرسپولیس محترمانه بعد از هر شکست عذرخواهی کرده و فرافکنی نمیکند. کافیست یک بار پستهای اینستاگرامی بسیاری از بازیکنان و مربیان را مرور کنیم؛ فرار از مسئولیت، ساختن دشمن فرضی، غرولندهای بیاهمیت و البته جذب فالوئر. متأسفانه هر چه اشتباهتر، پرطرفدارتر.
25 سال پیش و در دیدار ایران مقابل عربستان در نیمه نهایی آسیا، تصور کردیم عربها سرمان را با ناعدالتی بریده و گل درست خداداد را آفساید اعلام کردند. نزدیک به 24 سال در ذهنم حتی نام و چهره جمال قندور را فراموش نکردم و غرق در این پروپاگاندای رسانهای، تصور میکردم داور مصری جلوی قهرمانی تیم ملی ایران را گرفته است. اما یک سال قبل که خواستم خلاصه آن بازی را دیده و به زمین و زمان لعنت بفرستم، متوجه شدم خداداد دو متر در آفساید بوده و این همه سال بیعلت و ریشه نفرت و دشمنی در ذهن خود پرورش دادهام. به همین یک پاراگراف از صحبتهای یحیی دقت کنید؛ «از تمام طرفداران عذرخواهی میکنم، باید خودمان را تقویت کنیم و برای دورههای بعد تلاش بیشتری کنیم تا بتوانیم به قهرمانی این رقابتها دست یابیم. به اولسان هم تبریک میگویم که شایسته بودند؛ از دست اندرکاران این مسابقات تشکر میکنم.» احترام، ادب و شعور از تک تک کلمات این جملات سرازیر میشود. یحیی هم خیلی راحت میتوانست مسیر دیگری را طی کند. به خاطر جدایی بیرانوند، ترابی، علیپور و شجاع، وزیر را مقصر دانسته و روی موج اینستاگرامی و توییتری ویراژ بدهد. میتوانست AFC را «ایافسیرک» خوانده و مثل گزارشگر از VAR برای رعایت انصاف گلهمند باشد (مگر وظیفه این تکنولوژی برقراری عدالت نیست؟). میتوانست روی صحنه مشکوک نوراللهی مانور داده و این ناکامی (اگر اسمش ناکامی باشد که نیست) را گردن دشمن فرضی ایران در آسیا بیندازد. پس نوراللهی و حامد لک و دیگر بازیکنان پرسپولیس دیشب فرصت جذب چند کا فالوئر را خیلی راحت از دست دادند. میتوانستند ایافسی و داور و فلان و... را محکوم کرده و از مسئولیت این شکست تا میتوانند شانه خالی کنند. به اندازه کافی هم بهانه برای طی این مسیر برای هر تیمی وجود دارد. پرسپولیس هم به اندازه کافی ستاره از دست داده، (بیرانوند بهترین دروازهبان آسیا، ترابی یکی از بهترین وینگرهای آسیا و علیپور بهترین گلزن لیگ برتر تاریخ باشگاه، همه و همه در یک ماه). پس اگر یک روز مدیرعامل در تلویزیون خبر از دستهای پشت پرده برای جلوگیری از قهرمانی پرسپولیس بدهد، حتی از سوی هواداران هم جدی گرفته نمیشود. سرمربی پرسپولیس به جای بهانهگیری، تلاش و مبارزه را در دستور کار قرار داده و این پیشرفت گاهی شاید از فتح جامهای معتبر نیز مهمتر باشد. در این فضاست که یحیی محترمانه و مصمم در تلویزیون از همه میخواهد به ایافسی توهین نکنند. به کرات از میزبانی قطریها تشکر کرده و دیروز هم مسئولیت شکست را قبول میکند. یحیی خیلی راحت بعد از شکست میتوانست داوری و صد چیز دیگر را زیر سؤال ببرد. میدانم که هواداران پرسپولیس در حال سپری کردن غمانگیزترین لحظات خود هستند. میتوانم تصور کنم حس میکنند چقدر مفت باختهاند و اولسان رقیب چندان قدرتمندی هم نبود. حتماً از دیروز عصر تا حالا بارها تصاویر پنالتی و فلان صحنه را مرور کرده و به بخت بد خود لعنت فرستادهاند. پذیرش شنیدن طعنههای رقیب و ناکانی در دروازه بهشت کار آسانی نیست. اگرچه سیدجلال دیروز جام قهرمانی را بالای سر نبرد اما این مجموعه مدتهاست تحت حمایت هوادارانی شده که نه در روز پیروزی، بلکه در شب چنین شکستهای دردناکی گوش تا گوش از تیم خود حمایت میکنند. جملاتم را با این پست احترامبرانگیز از وحید امیری تمام میکنم؛ «به همه هواداران، کادرفنی، بازیکنان و تمام عوامل باشگاه بزرگ پرسپولیس خسته نباشید میگم. به بازیکنان که تا ایستگاه آخر مردانه جنگیدند، به کادرفنی که شب و روز فکر و ذکرشان فینال جام باشگاههای آسیا بود.»
تجلیل از بزرگترین مربیان تاریخ کشتی ایران
تاریخ سازان کشتی آقایان «م» «ب»
کشتی ایران در طول تاریخ خود مربیان بزرگ و سازنده زیادی را دیده است. محمدحسین فیلی و حبیبالله بلور و رحمتالله غفوریان از جمله مربیان سازنده و تأثیرگذار در کشتی ایران بودند که توانستند در برهههای مختلف نقش مهمی را در کشتی ایفا کنند. با این حال بعد از آنها کشتی ایران باز هم توانست صاحب مربیان بزرگی شود که جای خالی آنها را احساس نکند. منصور برزگر که در مسابقات جهانی 1973 به مدال طلا رسید و در مسابقات جهانی 1975 و 1977 دو مدال نقره کسب کرد و در المپیک 1976 هم به مدال نقره رسید.
بعد از این موفقیتها منصور برزگر به سراغ مربیگری رفت و از سال 1978 به عنوان مربی فعالیت خود را در تیم ملی شروع کرد و در مسابقات جهانی 1990 هم به عنوان سرمربی تیم ملی کشتی آزاد انتخاب شد و بیش از سه دهه به عنوان سرمربی در کشتی ایران فعالیت کرد و در این مدت قهرمانان بزرگ و تأثیرگذاری را به کشتی معرفی کرد. رسول و امیر خادم، علیرضا حیدری، علیرضا رضایی، محمد طلایی، علیرضا دبیر، عباس حاج کناری، مجید ترکان، عباس جدیدی، غلامرضا محمدی و اکبر فلاح که همه از بزرگان کشتی محسوب میشوند، بخشی از شاگردان او در کشتی بودند. آخرین حضورش به عنوان سرمربی تیم ملی کشتی آزاد در جهانی 2006 بود که با سومی تیم ملی همراه شد. حالا علیرضا دبیر در اقدامی پسندیده از مربی و استاد خود در یک مراسم شایسته تقدیر کرد.
محمد بنا هم در این مراسم در کنار منصور برزگر نشست تا دبیر از او تمجید کند. برزگر در گذشته هم در مصاحبههای خود در تمجید از محمد بنا او را همتای بلور و فیلی معرفی کرده بود و این بار هم چندین دفعه محمد بنا را در آغوش کشید و از عملکرد او تمجید کرد.
محمد بنا در جهانی 1974 به مدال نقره رسید. مدالی که همان موقع هم در کشتی ایران یک اتفاق نادر بود اما او به بهانه مهاجرت از ایران سالها از کشتی ایران فاصله گرفت اما در اوایل دهه 2000 بود که به ایران برگشت. مقطعی بود که محمد رضا طالقانی رئیس فدراسیون کشتی بود و محمد بنا به واسطه رفاقت با او در فدراسیون حضور پیدا کرد اما طالقانی دیگر اجازه نداد که بنا از فدراسیون خارج شود. او را به سالن هفتم تیر برد و بعد هم به عنوان سرمربی جوانان انتخاب کرد. تیم جوانان خوش درخشید و او سال 2005 سرمربی تیم ملی بزرگسالان شد. از همان زمان جهشی در عملکرد تیم ملی کشتی فرنگی شروع شد و رشتهای که در حسرت یک مدال جهانی بود در المپیک و جهانی تمامی این موفقیتها را به دست آورد و کشتی فرنگی ایران در دنیا به قله افتخارات رسید. سه طلای المپیک لندن و معرفی قهرمانان زیادی در عرصه کشتی فرنگی از شاهکارهای بنا بود که او را به یک مربی خاص و متفاوت تبدیل کرد. افتخاراتی که کشتی با بنا و برزگر به دست آورد در تاریخ کشتی به یادگار میماند و بعید است که باز هم تکرار شود.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو