printlogo


کد خبر: 246254تاریخ: 1401/2/18 00:00
چگونه ماشین‌سازی و شاهین بوشهر دسته‌دومی شدند؟
یک دنیا کم‌کاری، یک جهان افسوس

نقد روز
وصال روحانی  
 
 پس از گذشت 28 هفته از لیگ 34 هفته‌ای دسته اول باشگاه‌های کشور، سقوط دو تیم نام‌آشنای ماشین‌سازی و شهرداری بوشهر به دسته‌ای پایین‌تر قطعیت یافته و در نتیجه باید پرسید بر سر این دو باشگاه معروف و قدیمی و معتبر چه آمده که نه تنها به لیگ برتر راهی ندارند، بلکه صلاحیت ابقا در «لیگ یک» فوتبال کشور را هم از خود بروز نداده‌اند و باید مهیای حضور در «لیگ 2» شوند که فصل بعدی مسابقات آن از اواخر شهریور ماه امسال به جریان می‌افتد.
برای سقوط ماشین‌سازی و شاهین بوشهر به لیگ دسته دو می‌توان ده‌ها سؤال و ابهام را در ذهن بالا و پایین کرد و به پاسخ‌هایی هم در‌مورد برخی از این پرسش‌ها رسید اما مهم‌ترین مسأله و بدیهی‌ترین سؤال این است که چه شد که حتی این نیروهای سنتی فوتبال ایران از قدرت ابقا در لیگ دسته اول هم تهی شدند و کدام فرایندها موجد و موجب این تهی‌سازی‌ها شده است.
  
از وقتی زنوزی کار را رها کرد
در‌مورد ماشین‌سازی انواع کم‌کاری‌ها و اقسام افسوس خوردن‌های موجود و قابل بیان و یک دنیا ناراحتی ملموس است. از همان سه سال پیش که محمدرضا زنوزی در استمرار سیاست رهاسازی ظاهری ماشین‌سازی ادعا کرد تملک این تیم را به سایرین واگذار کرده و هوشنگ نصیرزاده را به‌عنوان مدیرعامل این باشگاه قدیمی و سنتی شهر تبریز منصوب کرد، معلوم بود که او اولویت کارش را به دیگر تیم تبریزی تحت تکفل خود یعنی تراکتور داده و هدف اصلی‌اش حفظ و تقویت «پرشورها» است. او بعداً در این روند هم سهل‌انگاری و دو سه باری ادعا کرد که از خیر تملک تراکتور هم گذشته اما از پشت‌پرده همچنان این تیم را رهبری می‌کرد و اگر هم کوتاه‌مدتی از تراکتور دور می‌ماند، همیشه شاهد بازگشت‌اش و مصروف شدن پول او به استمرار حیات سرخ‌های تبریزی بودیم.
 
اسکورت تیم به دسته‌ای پایین‌تر
چنین روال‌های حمایتگرانه‌ای اصلاً شامل حال ماشین‌سازی نشد. زنوزی این تیم را واقعاً رها کرد و چون سرنوشت‌اش برای او و وابستگان درجه اول وی فاقد اهمیت شد، به هر فرد در دسترسی برای مربیگری این تیم روی آورده شد. بر اثر این بی‌تفاوتی عظیم بود که حتی وقتی معلوم شد علیرضا اکبرپور کم‌تجربه و محجوب قدرت هدایت ماشین‌سازی را ندارد، قدمی در راه تعویض بموقع وی و آوردن یک مربی تازه برداشته نشد و او آنقدر ماند که همراه با تیمش به «لیگ یک» سقوط کرد. حتی روند تعیین یک مربی جانشین برای اکبرپور به قصد تغییر سرنوشت این تیم و ابقایش در لیگ دسته اول هم به قدری با تأخیر صورت گرفت که جانشینان وی نیز نه عامل نجات بلکه اسکورت‌کننده تیم به لیگ دسته دوم شدند. تیمی که در 28 بازی‌اش در «لیگ یک» امسال فقط یک برد کسب کرده، 19 بازی‌اش را باخته و در قبال 60 گل خورده تنها 23 بار دروازه رقبا را گشوده است. فاصله ماشین‌سازی ماقبل آخری با رایکای بابل که تیم شانزدهم جدول است، به 20 امتیاز می‌رسد که انگار یک جهان است و طبعاً در شش هفته باقی‌مانده از مسابقات که بیش از 18 پوئن را پیش‌روی هیچ‌یک از تیم‌ها نمی‌گذارد، قابل پرکردن نیست.
 
تغییر قیمومیت‌های مکرر
شاهین شهرداری بوشهر همان‌قدر امتیاز در «لیگ یک» امسال اندوخته که ماشین‌سازی جمع‌آوری کرده و حتی تعداد باخت‌های دو تیم و تفاضل گل آنها نیز مساوی است و تنها وجه تفکیک دو تیم تعداد گل‌های زده و خورده دو تیم است که چون تیم تبریزی گل‌های زده بیشتری دارد، در رده هفدهم ایستاده و تیم بوشهری حائز رتبه آخر (هجدهم) است. شاید هیچ توضیحی درد ناشی از سقوط شاهین بوشهر به لیگ دسته دوم را توجیه نکند و غم حاصل از آن را قابل تحمل نسازد و این بیشتر بدین‌روی است که شاهین همیشه پرنده بلندپرواز فوتبال بوشهر بوده و گاه به سطوحی رسید که برای شماری از رقبایش در فوتبال استان‌های جنوبی کشور دست‌نیافتنی بود. شاهین بوشهر البته مثل شاهین اهواز نشد که یک‌بار مجوز شرکت در جام باشگاه‌های آسیا را هم به‌دست آورد و در اکثر سال‌ها از سطح و روال کار تیم‌های نامدارتر فولاد اهواز و صنعت نفت آبادان و ورسیون‌های دیگر فولاد اهواز که نام‌هایی همچون «نورد و لوله» و «نیرو» و نظایر آن را داشتند و دائماً تغییر قیمومیت می‌دادند، دور می‌ماند اما لا‌اقل در 15 سال اخیر پای تقریباً ثابت لیگ یک و گاهی هم مستأجر لیگ دسته دوم و در حال رفت و آمد بین این دو لیگ بود.
  
از بی‌سیاستی مدیران تا ضعف مربیان
امروز که پارس جنوبی جم دیگر تیم استان‌های جنوبی در رده پنجم جدول «لیگ یک» قرار دارد و امیدوار به بازگشت به لیگ برتر در دو فصل بعد است، اندوه ناشی از سقوط شاهین بوشهر (که چند سالی است شهرداری این شهر در تأمین بودجه آن شریک و به تبع آن نامش به تیم ضمیمه شده) به دسته دوم فزون‌تر می‌شود، بخصوص که در سال‌های اخیر شاهد ساقط شدن چند تیم دیگر استان‌های جنوبی منجمله استقلال اهواز از اعتبار و حتی سقوط استقلال خوزستان قهرمان دوره پانزدهم لیگ برتر به «لیگ یک» بوده‌ایم و چه بسیار تیم‌های دیگر اهوازی و آبادانی که رنگ و نمایی از گذشته ندارند و شاید شاهد سقوط نفت مسجدسلیمان از لیگ برتر در پایان فصل جاری هم باشیم. این افسوس و درد شاید برای متولیان باشگاه‌های شاهین بوشهر و ماشین‌سازی قابل تحمل باشد، اما غم هواداران این تیم‌ها را هرگز سبک نمی‌کند و از عمق این وقایع ناگوار نمی‌کاهد. وقایعی که بی‌سیاستی مدیران باشگاه‌ها از عوامل اصلی آن است و شاخ و برگ‌های فنی آن هم که به نحوه کار ضعیف مربیان این تیم‌ها برمی‌گردد و با تزریق دیرهنگام پول‌ها و دستمزدها به بازیکنان این تیم به نقطه اوج خود می‌رسد، نمود تلخ و آشکاری دارد.
 

Page Generated in 0.0067 sec