گفت و گو
محمدقراگزلو
حسین عبدی به جهت برخورداری از مدرک پرولایسنس مربیگری انگلیس در مباحث فنی فوتبال یکی از معتبرترینها بین پیشکسوتان پرسپولیس است اما او بعد از 17 سال بازی برای تیمهای باشگاه و چند فصل مربیگری در تیم اصلی و یکی دو تجربه ریاست آکادمی و تیم ب، با حضور یکساله در هیأت مدیره در باشگاه خودش تجربه جالبی هم در مدیریت و مشکلات و مسائل مربوط به آن در این باشگاه بزرگ دارد. با عبدی درباره بازی با الهلال و مسائل مربوط به مدیریت باشگاه گپ زدیم که میخوانید:
بازی با الهلال شنبه آینده برگزار میشود. تیمی که از کوران بازیهای لیگش میآید اما این طرف پرسپولیس شرایط متفاوتی دارد. این وضعیت به ضرر پرسپولیس نیست؟
معلوم است که هر تیمی هر چقدر بیشتر بازی کند مطمئناً میتواند هماهنگتر و خطرناکتر باشد و این هماهنگی به ضرر تیم مقابل خواهد بود و بالعکس. مطمئناً تیمی که 7-6 بازی پرفشار را گذرانده یعنی قبلتر از آن دوران پیش فصل را گذرانده و قطعاً فرم بازیاش با تیمی که بازیهای دوستانه داخلی داشته تفاوت دارد چرا که از آن حالت فرم مسابقه کمی فاصله دارد.
میتوان امیدوار بود پرسپولیس با انجام فقط سه بازی تدارکاتی به فرم مد نظر کادر فنیاش نزدیک شود؟
بله میشود. البته بازیهای تدارکاتی استرسهای بازی رسمی را ندارد و وقتی در مسابقه رسمی بازیکن را میبینید با بازی تدارکاتی کاملاً فرق دارد اما به نظرم با سه بازی میشود شرایط را بهتر کرد. سه بازی کم نیست ضمن اینکه این بازیکنان تازه دور هم جمع نشدهاند و بیشترشان تجربه دارند.
البته پرسپولیس بازیکنان جدیدی هم دارد که برخیشان مثل رضا اسدی در ترکیب اصلی بازی میکنند.
بله اما همین اسدی هم برای پرسپولیس بازی کرده. البتهبه نظر میرسد هنوز با آنچه از او میخواهند فاصله دارد.
به نظرتان با شرایطی که پرسپولیس دارد میتواند از پس الهلال در عربستان بربیاید؟
به لحاظ فنی اگر بچهها بازی خودشان را انجام بدهند، میشود الهلال را شکست داد. به نظرم اگر همان تیم قبلی باشند راحتتر از قبل هم میتوانند به برد برسند هر چند الهلال هم بازیکنان خیلی خوبی دارد بخصوص در ساختار تهاجمیشان، پس بچهها باید خیلی خوب دفاع کنند.
پرسپولیسیها از این شاکیاند که چرا گفته میشود الهلال تیم ضعیفی است در حالی که هم بازیکنان تعیینکنندهای دارد هم باشگاه بزرگ و پرافتخاری است ضمن اینکه در خانه بازی میکند. آیا نباید به این الهلال احترام گذاشت؟
نه الهلال بلکه هر حریفی قابل احترام است. شما همواره بدون اینکه کار خاصی کرده باشید باید با احترام مقابل حریف ظاهر شوید و با تمام تمرکز بازی کنید. یعنی حریف را کوچک نشمارید، ساده انگاری نکنید و با تمام قدرت جلو بروید چون اگر قدرتهایش را نادیده بگیرید آن وقت به خودت و رقیبت بیاحترامی کردهاید. امیدوارم پرسپولیس با تمام تمرکز و احترام مقابل الهلال حاضر شود و دست پر از زمین بیرون بیاید.
برسیم به بحث مدیریت. برخی معتقدند در ترکیب هیأت مدیره حتماً باید از افراد فوتبالی و پیشکسوتان پرسپولیس حضور داشته باشند اما برخی مخالف این هستند. نظر شما چیست؟
ببینید، اگر قرار است تعداد پیشکسوتان نسبت به افراد کل آن ترکیب ناچیز باشد اصلاً نباشند. یعنی اگر هیأت مدیره 7 نفره داریم و دو تا پیشکسوت در آن حضور دارند شرایط زیاد تغییری نمیکند و فقط حالت سمبلیک دارد یعنی انگار فقط دنبال انتخاب افراد اینچنینی بودهاند که بگویند پیشکسوتان هم در بدنه مدیریت باشگاه هستند اما اگر تعداد بیشتر شود شرایط فرق میکند. شما الان ببینید هیأت مدیره چه کار میکند؟ فقط بحث مالی که مطرح نیست. بحث تخصصی باشگاهداری است. در باشگاه پرسپولیس هم 90-80 درصد کار بحث تخصصی باشگاهداری است. شما که نمیتوانید به عنوان عضو هیأت مدیره پول بیاورید و هر کس هم که در این سالها از جیبش پولی گذاشته در نهایت مشکلات زیادی برایش درست شده اما بحث تخصصی و تکنیکال مطرح است و اگر قرار است هیأت مدیره 7 نفره داشته باشید حداقل باید 5 نفر از پیشکسوتان باشگاه باشند که فاکتورهای لازم در زمینه مسائل باشگاهداری را داشته باشند. یعنی با علم روز باشگاهداری و مسائل تکنیکالش آشنا باشند. یعنی متخصص باشند ضمن اینکه از نظر فنی فوتبال هم به مسائل آشنا باشند و مسائل و مشکلات را بشناسند. ما یکسری از اشکالاتمان در باشگاه به انتخابهایمان مربوط میشود. شما اگر انتخاب بد داشته باشید در اجرا زیاد شرایط فرق نمیکند چون با تصمیم بد و انتخاب بد اجرا هم بد خواهد شد و این مسأله در مورد انتخاب مربی و بازیکن بخصوص خارجی خیلی مهم است و باید نگاه تخصصی در این انتخابها وجود داشته باشد و به یک نتیجه منطقی برسند. این همان چیزی است که میتواند به باشگاه کمک کند وگرنه اگر یک یا دو نفر آشنا به فوتبال در هیأت مدیره بگذارند در یک جمع مثلاً 5 یا 7 نفره نمیتواند کاری کند.
شما این را تجربه کرده و برایتان کاملاً ملموس است.
بله دقیقاً. باید این را در نظر بگیرید که اگر بحثهای تکنیکال را مطرح کنید میتوانید بقیه افراد هیأت مدیره را قانع کنید و آن وقت هیأت مدیره میفهمد که شما میتوانید کمک کنید. ممکن است آن یک نفر بگوید با تصمیمی که دارید میگیرید با سر داخل چاه میرویدو شاید هم درست میگوید اما وقتی 4 نفر دیگر نظر دیگری دارند در نهایت آن حرف به جایی نمیرسد. به خاطر همین اتفاقات است که میگویم در باشگاههایی مثل استقلال و پرسپولیس باید 70 درصد اعضای هیأت مدیره پیشکسوتان تحصیلکردهو افراد آگاه به مسائل مهم باشگاه باشند.
طی هفتههای اخیر برای گزینههای مدیرعاملی باز هم اسامی بعضاً تکراری به گوش میخورد که برخیشان یکی یا دو مقطع مدیرعامل باشگاه بودهاند. بعضی منشأ خیر بودهاند و برخی دیگر مشکلات و حاشیههای زیادی داشتند. اصلاً چطور میشود دوباره اسم اینها مطرح میشود برای چنین پست مهم و حساسی؟
بعضی اسامی که مطرح میشوند فقط بعد تبلیغاتی دارند. بعضی هم خاطرات خوبی دارند اما باید دید این خاطرات خوب چه هزینههایی برای باشگاه داشته. مثلاً میگفتند ما این کار را میکنیم و کارهایی کردند که باعث شدند نصف باشگاه از دست برود. خب باید دید اگر نصف باشگاه را دادیم، رفت سال بعد اصلاً باشگاهی وجود ندارد و تا خرخره در مشکل گیر کرده. اینها اسمش مدیریت نیست و فقط در مقطعیباعث حرکتی شده. مثل این میماند که شما میخواهید یک ماشین گرانقیمت بخرید اما زورتان نمیرسد. بعد میروید خانه و فرش و مغازهتان را میفروشید و آن ماشین را میخرید اما بعد پول بنزین ندارید تا ماشین را حرکت بدهید. در کنار اسامی که مطرح میشود بعضاً اسکادران تبلیغاتی هست که به برخی مسائل دامن میزنند که یکسری از آنها در فضای مجازی هستند که مطمئناً دلایل مالی دارد. بعضی هم لیاقت دارند که اسمشان دوباره مطرح شود اما کار مدیریت در پرسپولیس باید بر تفکر و خلاقیتهای منطقی استوار شود. مدیریت در پرسپولیس یعنی اینکه از ریخت و پاشها جلوگیری شود و تصمیمات منطقی بگیرد که به رشد اقتصادی باشگاه کمک کند آن هم در همه زمینهها نه فقط یک تیم. من مدام میشنوم که بچههای تیمهای آکادمی پول نگرفتهاند یا شرایط بدی دارند در حالی که نمیشود آکادمی را رها کرد. آکادمی مثل معدن طلاست برای باشگاه اما در این باشگاه همیشه مثل بچه سرراهی بوده استو هر کس هم از راه میرسد ضربهای میزند و میرود. برای مدیریت در این باشگاه باید افرادی بیایند که برای آکادمی و سایر وجوه باشگاه دل بسوزانند تا برای باشگاهی که عمرمان را پایش گذاشتیم اتفاقات بدتری نیفتد. فردی که میآید باید تفکر بلندتر و دورتری برای باشگاه داشته باشد نه فقط اینکه برای یک تیم «شو» کند. باید در کلیت باشگاه مسائلی مثل طلبها و بدهکاریها را مدیریت کند و ضمن ایجاد ساختاری قابل احترام خلاقانهتر رفتار کند.
مدیرعامل باشگاه پرسپولیس باید حتماً فردی فوتبالی و از بدنه باشگاه باشد یا مدیری که مدیریت کردن بلد باشد بیشتر سودمند است؟
ببینید باید اول هیأت مدیره انتخاب شود و بعد مدیرعامل را آنها انتخاب کنند اما اینجا همه چیز برعکس است. اینجا اول مدیرعامل را انتخاب میکنند و بعد سراغ هیأت مدیره میروند و اینها با هم به مشکل میخورند. باید ابتدا یک هیأت مدیره قوی تشکیل شود و آنها با هم بحث و گفت و گو داشته باشند. مدیرعامل به تنهایی نمیتواند کاری انجام دهد و این هیأت مدیره است که تصمیمگیری میکند و مدیرعامل باید کار اجرایی انجام دهد. ما اینجا پرزیدنت نداریم، CEO داریم یعنی مدیریت اجرایی. این هیأت مدیره است که باید تصمیمساز باشد. یک نفر به عنوان مدیرعامل نمیتواند تصمیمگیری کند حتی برای انتخاب سرمربی و موارد دیگر تصمیمگیری باید با هیأت مدیره باشد و مدیرعامل اجرایش کند.
حالا واجب است که مدیرعامل حتماً در هیأت مدیره هم حضور داشته باشد؟
اصلاً واجب نیست. اتفاقاً اگر نباشد بد هم نیست. شما به عنوان مدیرعامل باید یک مدیر اجرایی قوی باشید تا ماجراهای باشگاه را سر و سامان بدهید. مثلاً یک بودجه تعیین کنید برای بزرگسالان و برای آکادمی، مسائلی مانند حقوق دادن، استهلاک اماکن ورزشی، گسترش و تحقیقات مجدد را هم در نظر بگیرید. حالا یک برنامهای میدهید برای اداره باشگاه. البته باید بلد باشید برنامه بدهید، آن هم برنامهای که به نتیجه برسد. نه اینکه وقتی یک پولی به باشگاه میرسد 90 درصد آن را بدهید به یک نفر بعد بگویند چرا این کار را کردی و دردسر ایجاد شود.
شما به بحث خلاقیت اشاره کردید. آیا هیأت مدیره جدید نباید روشهایی برای درآمدزایی غیر از آنچه در مورد اسپانسرینگ و کارگزار وجود دارد پیدا کنند؟
بله باید این کار انجام شود. یکی از بزرگترین ایرادهای ما این است که نسبت به درآمدهایمان هزینه نمیکنیم و نتیجهاش این میشود که خرجها بیشتر میشود. همیشه مسائلی مثل تحریم، تورم و... وجود دارد که هزینهها را بالاتر میبرد. تصمیمات اشتباه درباره خرید بازیکنان و مربیان داخلی و خارجی هم هر ساله وجود داد که باید اینها را مدیریت کنیم. اینها 90 درصد هزینههای باشگاه را شامل میشود. ما باید اینها را مدیریت کنیم. وقتی یک مربی را در آکادمی به کار میگیریم و به او حقوق میدهیم یعنی روی او سرمایهگذاری کردهایم و اینطور نباشد که دو سه سال بعد بیرونش کنیم و فرد دیگری را بیاوریم تا از صفر شروع کند در حالی که باید این افراد را در باشگاه نگه داریم و آمادهشان کنیم برای یک کار بزرگتر نه فقطصرف هزینه برای امسال باشد. این اتفاقات عجیبی است که در یک باشگاه بزرگ میافتد که بازیکن یا مربی را بیاورید اینجا سه سال زحمت بکشد و بعد به باشگاه دیگری برود. فابیو کاپلو در انگلیس برای ما صحبت میکرد و میگفت در باشگاه میلان اول به عنوان بازیکن نوجوانان کارش را شروع کرده، یک سال بعد رفته جوانان، دو سال در تیم زیر 23 سال بوده و بعد به تیم بزرگسال رسیده. این یعنی سرمایهگذاری در یک باشگاه بزرگ. این یعنی که بازیکنان سال به سال بالا بیایندو آن وقت بتوانید یک نسل را در باشگاه عوض کنید اما آیا ما چنین تفکری داریم؟ میشود با هزینه نکردن و سرمایهگذاری هم این کاربزرگ را انجام داد. شما اگر بازیکن بخرید بیشتر هزینه دارید یا از آکادمیتان بازیکن بیاورید؟
مسلماً وقتی بازیکن از آکادمی بیاورید.
پس چرا این اتفاق در باشگاه ما نمیافتد؟ شما بازی اسپانیا و فرانسه را دیدید؟ بیشترین تعداد بازیکن جوان در زمین حضور داشت چون همه دارند روی آکادمیها سرمایهگذاریمیکنند. ما که نباید فقط مدل مو، لباس پوشیدن و تتو کردنهای آنها را تقلید کنیم. ما باید در مدل باشگاهداری، پول دادن به بازیکنانو مسائل مهم اینچنینی از آنها تقلید کنیم. البته ما اینها را قبلاً داشتیم، نه اینکه نداشتیم اما الان فاصله افتاده. برای چنین کاری اگر از همین الان شروع کنیم هم دیر است. بودجه گذاشتن برای آکادمی هزینه کردن نیست بلکه سرمایهگذاری است. ما باید یک باشگاه بزرگ را از همه جهات بالا ببریم نه اینکه فقط دنبال قهرمانی باشیم. البته که قهرمانیها خیلی خوب و شیرین است اما باید به تمام ارکان باشگاه رسیدگی کنیم و ثبات در بدنه باشگاه از مدیریت گرفته تا کادر فنی، بازیکنان تیم اصلی تا دیگر ارکان باشگاه ایجاد شود.
گفته میشود برای حضور در هیأت مدیره شما یکی از گزینهها هستید.آیا با شما در این باره صحبتی شده؟
نه، اصلاً صحبتی نشده.