پرسپولیسیها علیرغم موقعیتهای پیاپی و خطرناکی که روی دروازه حریف تبریزی ایجاد کردند، تنها سهمشان از سنگر محمدرضا اخباری به تک گل عیسی آلکثیر محدود شد
مهرداد نیکان
دیدار سوپرجام فصل ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بالاخره پس از کشوقوسهای متوالی و بسیار برگزار شد تا چهارمین قهرمانی متوالی سرخپوشان تهرانی مقابل تراکتور مسجل شود. پرسپولیسیها علیرغم موقعیتهای پیاپی و خطرناکی که روی دروازه حریف تبریزی ایجاد کردند، تنها سهمشان از سنگر محمدرضا اخباری به تک گل عیسی آلکثیر محدود شد که شاید بهجرأت بتوان سطح بهثمر رسیدن آنرا فراتر از گستره فوتبال آسیا دانست. مهاجم ۳۱ ساله اردوگاه قرمز پایتخت که خیلی دیر به سطح اول فوتبال ایران معرفی شد، شاید خودش هم با دیدن کیفیتی به این زیبایی از نمایشهای اخیرش، این روزها فقط حسرت ظهور دیرهنگام و صدالبته از دست دادن شانس پوشیدن پیراهن مقدس تیم ملی کشورمان را به دوش بکشد. عیسی آلکثیر که هرگاه در ترکیب فیکس پرسپولیس حضور داشته، یا گل زده و یا در گلزنی همتیمیهایش مؤثر بوده؛ مدتی است شمایل همان حلقه مفقودهای را بازی میکند که تیم سرخپوش در نبودش با فقدان آن مواجه بود؛ مهاجم باکس و چارچوبشناس ذاتی.
در مدح و ستایش از کیفیت خوب و مناسب عیسی آلکثیر صحبتهای بسیاری برجای مانده و از سطح فوتبال او و اینکه تا چه حد موتور گلزنی شاگردان یحیی گلمحمدی را روغنکاری و ریگلاژ کرده، حماسهسرایی بسیار است. واضح است که هیچ منتقد و کارشناسی امروز نمیتواند به کیفیت بالای مهاجم شماره ۷۲ لشگر زرهی قرمزپوش ایراد بگیرد، همانطور که نمیشود موفقیتهای متوالی تیم فوتبال پرسپولیس در لیگ برتر، جام حذفی، سوپرجام و لیگ قهرمانان آسیا را تابعی از حمایتهای فرامتنی دولتی دانست. هیچ عقل سلیمی اجازه این خبط و خطا را به خود نمیدهد که اَنگ تیم حکومتی را به پرسپولیسیها بچسباند؛ جز کسانی که در جستوجوی پوششی برای ناتوانیهای خود هستند.
دیدار سوپرجام فوتبال ایران که بهواقع برای تعیین قهرمان قهرمانان بین قهرمان لیگ نوزدهم و جام حذفی برگزار شد، هیچ شباهتی به یک مسابقه باکلاس و یا تجلی تقابل باکیفیتترین تیمهای فوتبال کشور نداشت. سوای سطح مناسب نمایشهای بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس که طی سالهای اخیر به امری عادی و از بدیهیات بدل شده، تراکتور حتی در حد یک رقیب جاندار هم نبود و حتی نتوانست چند موقعیت گلزنی مسلم را طی ۹۰ دقیقه روی دروازه حامد لک برنامهریزی کند. حالا و با تمام این تفاسیر، انتهای بازی این رسول خطیبی بود که با لحنی طلبکارانه و گلایهآمیز از حمایتهای دولت و وزارت ورزش و جوانان بهعنوان اصلیترین دلایل شکست شاگردانش در استادیوم آزادی نام برد و تبریکات خود را با طعنه و نسبتهای ناروا روانه اردوگاه رقیب کرد.
عدم سازماندهی رسانهای مناسب از سوی ارگانهای مربوطه و مسامحه در برخورد با توهینکنندگان به تیمهای پایتختنشین، کار را به اینجا رسانده که یک سرمربی با حداقل دانش فنی (بهزعم کارشناسان خبره)، برای ماله کشیدن روی نمایش ضعیف شاگردانش و نخنماشدگی تاکتیکهای منسوخ خود، وزیر و وکیل و رئیس را مقصر میداند. لزوم برخورد با چنین خاطیانی حتی از برگزاری دیدار نهچندان بااهمیت سوپرجام هم واجبتر است؛ مسئولین ذیربط فکر نان باشند که خربزه جز آب، چیزی ندارد.