printlogo


کد خبر: 229279تاریخ: 1400/2/25 00:00
تاریخ مصرف شوک با حربه مجیدی تمام شد؟
پنالتی سوخته، تاکتیک های سوخته
فارغ از مسائل تاکتیکی این بازی باید به صحنه ای که در دقیقه 3 رخ داد اشاره کرد. صحنه ای که امیری پای قایدی را زد اما درنهایت داور اعتقادی به پنالتی نداشت.

یادداشت
حمیدرضا عرب   
 
فرهاد مجیدی با بیرون نشاندن شیخ دیاباته و فرشید اسماعیلی در تلاش بود موازنه را میان ترکیب اصلی و نیمکت خود ایجاد کند تا در موقع لزوم ابزار هجومی‌اش را وارد میدان کند و احتمالاً به سمت امتیازگیری از این بازی حرکت کنند. این اقدام می‌توانست دو حالت را برای سرمربی استقلال به وجود بیاورد؛ حالت اول به ثمر رساندن گل پیروزی و حالت دوم دستیابی به گل تساوی و گریز از شکست.
نه اینکه تیمی که از ابتدا وارد میدان شد، عیار کافی برای پیروزی در این میدان را نداشت. هرگز!
***
استقلال با ترکیبی به این بازی رفت که حتی قابلیت پیروزی را هم داشت اما عملاً هیچ طرح و برنامه تاکتیکی مستمری برای هجوم به دروازه پرسپولیس وجود نداشت و تاکتیک استقلال عموماً خلاصه می‌شد روی حرکات در عمق و تکنیکی مهدی قایدی تا شاید او گره این بازی سخت را به سود تیمش باز کند. در واقع تاکتیک اصلی استقلال «قایدی» بود و دیگر بازیکنان یا توان کافی برای اثرگذاری نداشتند و یا اینکه به خوبی از سوی سرمربی خود تفهیم تاکتیکی نشده بودند، تا کفه ترازو را به سود خود سنگین کنند.
استقلال به جز معدود لحظاتی که با حملات احساسی می‌کوشید دروازه حریف را فتح کند، به واقع سبک بالای 3 بازی نخست لیگ قهرمانان آسیا را در خود نداشت. تیمی که در 3 بازی دور رفت لیگ قهرمانان به میدان رفت، تیمی شناور با هماهنگی فوق‌العاده در خط حمله بود که در فاز دفاعی نیز تمرکز بیشتری داشت اما از بازی سوم مقابل الدحیل که استقلال در روز باخت خود نیز تحسین همگان را برانگیخته بود، افت فنی کاملاً محسوس بود.
استقلال به واقع بعد از 3 بازی درخشان دیگر هیچ‌گاه نتوانست آن نمایش‌های تحسین‌برانگیز را تکرار کند و تیمی خسته، فاقد تاکتیک‌های منسجم و غالباً دربند تاکتیک‌های حریف جلوه کرد. حتی در شب پیروزی مقابل الشرطه نیز استقلال، آن استقلال 3 بازی نخست نبود.
***
فرهاد مجیدی که تصور نمی‌کرد نتواند از زمین سفت لیگ برتر عبور کند و قافیه را اینگونه در مقابل زیرکی مجتبی حسینی و سپس یحیی گل محمدی ببازد، بعد از شکست مقابل ذوب‌آهن تلاش کرد تا شاید آن باخت را با پیروزی بزرگ مقابل رقیب سنتی جبران کند اما برنامه‌های او هرگز جوابگوی این بازی نبود و سرانجام باختی دیگر نصیب مجیدی و شاگردانش شد تا روزهای تلخی را بعد از صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان تجربه کند.
مجیدی پیش از دربی کوشید با پیش کشیدن برخی مشکلات خارج میدانی علیه تصمیم گیران باشگاه استقلال به نوعی کفه ترازو را به سود خود سنگین کند اما به واقع آن صحبت‌هایی که علیه وزارت ورزش و جوانان و هراتیان به زبان آورده شد تمرکز استقلال را به هم ریخت تا مجیدی یکی از مقصران این شکست لقب بگیرد.
فرهاد به واقع یک شطرنج تمام عیار را به رقیب سنتی خود باخت. پرسپولیس که به شدت تحت تأثیر حاشیه‌های بازی قبل خود با سپاهان قرار داشت و آبستن حوادث بیشتر بود با مدیریت مطلوب‌تر اجازه نداد حواشی بیشتری بر پیکر تیمش رسوخ کند اما در مقابل سرمربی استقلال بی‌جهت با پیش کشیدن برخی مسائل غیرفنی و فرعی تسلط روانی را از بازیکنانش سلب کرد تا استقلال به تیمی بی‌کیفیت بدل شده و نتواند از این بازی بزرگ سربلند بیرون آید.
در حقیقت مجیدی هم به روح و روان تیمش آسیب وارد کرد و هم اینکه خودش در قامت سرمربی نتوانست تصمیم‌های مطلوبی را اتخاذ کند تا تیمش به سمت یکی از تلخ‌ترین شکست‌های سال‌های اخیر پیش برود.
حال شاید حامیان فرهاد مجیدی همچنان بر این باور باشند که بدنسازی نامناسب پیش فصل که حاصل تأخیر در انتخاب سرمربی و شروع زودهنگام سرمربی، دلیل این نتایج باشد اما به واقع ماجرای استقلال چیزی دیگری است و به نظر می‌رسد این باشگاه برای رسیدن به تحولات بزرگ و ایجاد فضایی تازه نیاز به یک کادرفنی منسجم و بزرگ دارد. کادری که در واقعیت بتواند تیم را برای بازی‌های بزرگ آماده کند.
به نظر می‌رسد تاریخ مصرف حربه شوک با نام مجیدی نیز به روزهای پایانی خود نزدیک شده و تصمیم‌گیران باشگاه استقلال باید فکری عاجل به حال این تیم بی‌رمق، بی‌جان و مریض کنند. البته مجیدی در حد بضاعت خود تا کنون نتایج مطلوبی را با استقلال رقم زده اما روند نزولی تیم او در بازی‌های اخیر واقعیتی است که باید به خوبی درباره آن
 تصمیم‌گیری کرد.

Page Generated in 0.0059 sec