کد خبر: 229254تاریخ: 1400/2/25 00:00
یک «هیچکس» به تمام معنا در ورزش ایران
کاشکی، کاشکی، داوری، داوری، داوری...
سامان موحدی راد
احمد شاملو در منظومه «در آستانه» شعری درخشان درباره مرگ دارد که در بخشی از آن میگوید:
«ــ دریغا
ایکاش ایکاش
قضاوتی قضاوتی قضاوتی
درکار درکار درکار
میبود!»
شاید این شعر و برخی از بندهایش بهترین توصیف درخصوص وضعیت مدیریت ورزشی در ایران باشد؛ از مهدی تاج با قرارداد تاریخیاش با مارک ویلموتس بگیر تا احمد سعادتمند و به خاک سیاه نشاندن استقلال. همیشه و همیشه این تیمها و نهادها بودند که از حضور این مدیران ضربه خوردهاند. باشگاهها، فدراسیونها و نهادهای ورزشی متحمل هزینه شدند اما مدیران با خیال راحت کیفشان را برداشتند و به صندلی بعدی رفتند. احمد سعادتمند و امیرحسین فتحی دو مدیری که در سه سال اخیر بدترین روزهای استقلال را رقم زدند، بدون هیچ توضیحی از مدیرعاملی این باشگاهها به جاهای دیگر رفتند. سعادتمند تازگیها نامزد ریاست فدراسیون ژیمناستیک هم شده و لابد رزومه درخشانش در مدیریت استقلال او را به اندازه کافی شایسته احراز این پست کرده. چرا که قبل استقلال تقریباً کسی او را نمیشناخت و یک «هیچکس» به تمام معنا در ورزش ایران بود. به استقلال آمد روی صفحه اینستاگرامش مانور داد و استقلال را در آستانه فتح جام حذفی درگیر احمقانهترین بحران ممکن کرد و از این تیم رفت. جام از کف استقلال پرید، تماشاگران باز هم سرخورده شدند و استعدادهای زیادی که به این تیم آمده بودند ناامید، اما تنها کسی که امیدش را از دست نداد احمد سعادتمند بود. او حالا با اسم و رسمی که برای خودش ساخته بود میرود تا صندلی ریاست فدراسیون ژیمناستیک را مال خود کند چون در سیستمی که عقوبتی برای مهدی تاج، امیر حسین فتحی، احمد سعادتمند و رسولپناه نباشد، آدمها با جرأت و شجاعت بیشتری برای صندلیهای مدیریتی خیز برمیدارند. چرا که سیستم مدیریت ورزشی همینها را میخواهد. آدمهایی که عذاب وجدانی از کارهای کردهشان نداشته باشند.