محمد قراگزلو
55 دقیقه اول بازی یک پیام ویژه برای فوتبال ایران و لیگ برترش داشت. اینکه حتی سپاهان با تمام ویژگیها و تواناییهایش نزدیک به سطح کیفی پرسپولیس نیست. تیم یحیی نیمه نخست و ده دقیقه شروع نیمه دوم سپاهان را در مشت خود داشت. درست که کمی طول کشید تا این برتری برقرار و قابل لمس شود و بعدتر با موقعیتهای متوالی همراه نشد اما با در نظر گرفتن جزئیات مهم حین بازی و اینکه پرسپولیس چقدر راحت به یک سوم دفاعی حریف میرسد و موقعیت میسازد، حداقل میشد روی این نکته صحه گذاشت که تیم یحیی در مواجهه با مهمترین و باکیفیتترین رقیبش هم دست بالا را دارد و راحت فوتبال خودش را بازی میکند.
پرسپولیس همواره با در نظر گرفتن توانمندیها و احیاناً ضعف رقبایش با تکیه بر پتانسیل خودش بازی را پیش میبرد و بیشتر از اینکه روی نقطه ضعفهای حریف سوار شود به توانایی خودش و مدل بازی خودش اعتقاد دارد و اینگونه دنبال رسیدن به هدف میگردد.
این اتفاق در بازی با سپاهان هم رخ داد و در تمام آن 55 دقیقه تیمی که دست بالا را داشت پرسپولیس بود. تیمی که هم از میانه میدان هم کانالهای کناری پیش آمد، موقعیت میساخت و حریفش را تحت فشار قرار میداد و البته در زمان توپ داشتن حریف درست جمع میشد، دفاع میکرد و خیلی سخت به آن موقعیت میداد.
پرسپولیس در نیمه نخست و ده دقیقه شروع نیمه دوم یک تیم جذاب، مقتدر و همه چیز تمام بود که فوتبال خودش را به حریف قدرتمندش تحمیل کرده بود و ضمن اینکه راحت فوتبالش را بازی میکرد میشد هر لحظه انتظار داشت به گل برسد.
عجیب اینکه این اتفاق حتی با مصدومیت و تعویض اجباری امید عالیشاه و بر هم خوردن مدل حملات این تیم چندان به هم نخورد. در واقع حمله با دو مهاجم نوک یک چیزی است و با یک مهاجم نوک به علاوه یک مهاجم کاذب چیز دیگر. امید عالیشاه تا وقتی در زمین بود جایی بین خط میانی و حمله هم در کارهای ترکیبی از میانه زمین حضوری فعال داشت هم میتوانست نقش مهاجم سایه را بازی کند اما پرسپولیس در 25 دقیقه بازی بدون او هم فوتبال خودش را خوب بازی کرد و بر شرایط مسلط بود.
گل برتری پرسپولیس نقطه افول این تیم در فاز حمله بود و تیمی یحیی از آن نمایش مسلط و راحت دو گام عقب رفت که البته بخشی از این ماجرا به سبب حساسیت رسیدن به نهایت امتیاز در این مسابقه سرنوشت ساز و آنچه ناخودآگاه به ذهن بازیکنان میآید گریزناپذیر است اما پرسپولیس پتانسیل نترسیدن و ارائه فوتبال مسلط و راحت خود را حتی بعد از ثبت گل برتریاش هم داشت و مشخص نشد چرا از سپاهانی که حتی بهترین بازیکنانش با اوج فاصله داشتند و کاملاً مهار شده بودند اینقدر ترسید تا دو امتیاز را در اصفهان جا بگذارد؟
پرسپولیس بعد از دقیقه 55 هر از گاهی به خودش میآمد و در یکی دو مقطع 5 دقیقهای حریفش را پس زد و جلو آمد اما در بزنگاه رسیدن به گل دوم و تمام کردن بازی خودخواهی گلزن تیم، استرس برتری یک گله را مثل همیشه در تیم حفظ کرد.
خط میانی پرسپولیس از احسان حاجیصفی یک بازنده ساخت تا جایی که نویدکیا مجبور به تعویضش شد. از سروش غیر از دو سه تو زدن انفرادی چیزی در زمین نبود، سجاد شهباززاده آنقدر محو بازی بود که از بهترین پاس نورافکن حتی یک ضربه ضعیف نساخت، محمدرضا حسینی در جریان بازی محو شده بود و حتی محبی غیر از آن شوتی که زد نتوانست خط دفاع پرسپولیس را آزار دهد. مهمترین سلاح نوید کیا برای تغییر شرایط استنلی کی روش بود که او تأثیرش را گذاشت اما عقب رفتن نعمتی و ایستادگی اشتباه مقابل توپی که حتی در چارچوب نبود از اندک موقعیتهای حریف گل مساوی ساخت.این تیم سپاهانی بود که در خانه قابل شکست دادن به نظر میرسید و شاید آن مقدار ترس و عقب عقب رفتن مقابل چنین حریفی از آن پرسپولیس 55 دقیقه نخست ناامیدکننده به نظر میرسید. میشد از این تیم نترسید و شجاعانهتر بازی کرد اما خب برای تغییر شرایط و تغییر ذهنیت بازیکنان باید تصمیمی از سوی نیمکت تیم اتخاذ میشد.
تعویض میلاد سرلک به خاطر نقشی که میتوانست در میانه میدان برقرار کند و توپ را بیشتر سمت قرمزها نگه دارد هوشمندانه اما کمی دیر بود. یحیی برای بیست دقیقه پایانی نیاز به عناصری سرعتی برای ایجاد ضد حمله یا ترتیب دادن حملات سریع داشت تا سپاهان را عقب براند و عقب نگه دارد اما وحید امیری تنها سرباز این نقشه بزرگ بود. ترابی خسته به نظر میرسید و همکاری پهلوان و نعمتی برای انجام همین نقشه از جناح مقابل طراحی و اجرای مناسبی نداشت. پرسپولیس یکی مثل عالیشاه روی نیمکت میخواست که نداشت و سر آخر کمی خستگی و کمی ترس، کاری کرد تا برد دلپذیر با مساوی عوض شد.