رضا شجیع*
بر اساس گزارش مرکز بهداشت انگلستان، میزان احتمال ابتلا به کرونا در باشگاههای ورزشی 8/2درصد پیشبینی میشود. این در حالی است که رقم مذکور در سوپرمارکتها حدود 2/11درصد و در رستورانها و کافهها حدود 4/7درصد برآورد شده است.
بر اساس این مطالعه دقیق مبتنی بر ردیابی، تنها ۹۳۰ نفر از ۳۳هزار نفر در باشگاههای ورزشی به ویروس مبتلا شده بودند.
در مورد پایین یا بالا بودن این رقم قضاوتی نمیکنم، ولی بالا بودن درصد ابتلا در سوپرمارکتها و تراکم جمعیت در متروها و اتوبوسها این سؤال را ایجاد میکند که آیا سیاستهای یک بام و دو هوای ما در مورد تعطیلی باشگاههای ورزشی درست است؟
اینکه بخواهیم بر اساس پروتکلهای ترجمهشده کشورهای پیشرفته، باشگاههای ورزشی را تعطیل کنیم تصمیم بدی نیست، تصمیم بد آنجاست که راهکاری برای جبران خسارتها و قطع درآمدهایشان نداریم. باشگاهها مثل شیرینیفروشیها و رستورانها قادر به ارائه خدمت با کرکرههای نیمهباز نیستند و بیتردید در پرداخت اقساط بانکی، اجارهبها و حقوق کارکنان و مربیانشان دچار مشکل شدهاند و معلوم نیست چه زمانی این وضعیت نگرانکننده به پایان میرسد؛ نتیجه اینکه به واسطه تداوم این وضعیت:
* تغییر کاربری باشگاهها شتاب گرفته است.
* مربیان بیشماری بیکار شدهاند (برآورد ۲۰۰هزار نفر).
* کمتحرکی افزایش یافته است (بر اساس یک مطالعه: 5/33درصد در ایران).
* کارکنان باشگاهها بیکار شدهاند (برآورد ۳۰۰هزار نفر).
* احتمال ابتلا به نوع شدید کرونا بهدلیل کمتحرکی افزایش یافته است (بر اساس گزارش بریتیش ژورنال).
* تمایل بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در حوزه ورزش به میزان چشمگیری کاهش یافته است.
موارد فوق نشان میدهد صنعت باشگاهداری ایران مستقیماً با خطر ورشکستگی روبهرو شده، از اینرو باید برای نجات آن فکری کرد (البته اگر دیر نشده باشد).
اگر در کشوری مثل آلمان باشگاهها تعطیل میشوند، در ازایش باشگاهها رقمی معادل ۶۰درصد سود ناخالص سال قبلشان را بهعنوان وام بلاعوض دریافت میکنند.
این هزینهای است که آنها برای بقای کسب و کارهای ورزشی که ضامن سلامتی و تندرستی مردمشان است پرداخت میکنند. این در حالی است که باشگاهدار ایرانی باید وامی را دریافت کند که درآمدی برای تأمین اقساط آن ندارد. این وضعیت دقیقاً نتیجه تصمیمهای تکساحتی، کوتاهمدت و بدون پشتوانه ماست. چه کسی پاسخگوست، نمیدانم.
* استاد دانشگاه