printlogo


کد خبر: 223886تاریخ: 1399/11/12 00:00
مصاحبه فکری، بنزین به آتش حاشیه‌ها
حاج محمود علیه خودش

سام ستارزاده
 
سال گذشته، یکی از تندترین واکنش‌ها به رسیدن هدایت تیم‌ملی کشورمان به دراگان اسکوچیچ را محمود فکری نشان ‌داد. مرد شماره یک نیمکت استقلال، سه سال قبل و در کسوت سرمربی نفت مسجدسلیمان، با جواد نکونام و دراگان اسکوچیچ که هر دو از میانه راه نساجی و خونه به خونه را تحویل گرفته بودند، بر سر قهرمانی لیگ دسته اول رقابت می‌کرد و در نهایت نیز جام قهرمانی را بالاتر از دو رقیب سرسختش از آن شهر اولین‌ها کرد. پس از رسیدن نیمکت تیم ملی به اسکوی کروات، محمود فکری گفت: «تیم من در لیگ یک اول شد و تیم اسکوچیچ سوم! حالا او سرمربی تیم ملی است و من هنوز در لیگ یک هستم.»
از این صحبت‌های شماره 6 سابق آبی‌ها، زمان زیادی نمی‌گذرد؛ ولی روزی که محمود فکری این اظهارات تند را انجام داد، نیمکت‌های سرمربیگری باشگاه‌ها در شرایط کاملاً متفاوتی قرار داشتند. سکانداران خارجی نظیر گابریل کالدرون و آندره‌آ استراماچونی با اینکه به‌ نوعی از این فوتبال فراری داده شده بودند، ولی نه‌تنها دانش فنی و تاکتیک‌های روز این ورزش محبوب، بلکه مهارت‌های روانشناسی، بدنسازی و اصول حرفه‌ای برخورد با بازیکن را در کمترین زمان ممکن در فضای ورزشی کشور نمایش دادند تا فوتبال‌دوستان سراسر کشور مجذوب اعجاز آنان گردند. این گرایش به‌سوی مربیان خارجی اما به مذاق داخلی‌هایی که همواره ادعا می‌کردند صرفاً به‌خاطر آبی‌ نبودن رنگ چشمانشان از پیمودن پله‌های ترقی محروم می‌مانند، خوش نمی‌آمد.
در دورانی که ورود سرمربی خارجی جدید به لیگ بیستم با پافشاری بی‌حدوحصر مسئولین سازمان لیگ ممنوع است، محمود فکری بدون هیچ جانشینی سکان استقلال را در دست گرفت تا مقابل مصاحبه آتشین یک سال قبلش قرار گیرد. از همان روزهای نخست، موج انتقادات عمدتاً سازنده در برابر تصمیمات اشتباهش به راه می‌افتاد؛ همانطور که انتخاب‌های درستش نیز با تحسین جامعه هواداران استقلال مواجه می‌شد. هوادار آبی‌دل پشت مقابله او با بازیکن‌سالاری و حاشیه‌محوری ایستاد، همان‌گونه که با کادرفنی دورهمی متشکل از صمد مرفاوی و پرویز مظلومی که برچسب پرتکرار ناکامی‌های فنی استقلال در 11 سال گذشته بودند، نساخت.
در چهار ماهی که کاپیتان فکری سکان استقلال را به دست گرفته، یکی از مثال‌زدنی‌ترین حمایت‌ها هم از طرف مدیریت و هم از طرفداران مجازی آبی‌ها را دریافت کرد اما حاصل کارش، تیمی بدون تاکتیک و استراتژی برای رویارویی با رقبا شد که درش روی پاشنه مهارت‌های فردی بازیکنانش می‌چرخد. تاختن به داوری و تئوری توطئه «نمی‌خواهند قهرمان شویم» در روزهای شکست، دعوت لیدرها و ادمین‌های پایگاه‌های هواداری مجازی و قناعت به صدرنشینی شکننده‌ای که با تداوم بازی‌های ضعیف دو هفته اخیر استقلال، با جا ماندن از کورس سهمیه هم می‌تواند عوض‌ و بدل گردد، هیچ‌کدام ناکامی حقیقی فکری و دستیارانش از انجام مسئولیت‌شان را پوشش نمی‌دهند.
نوشتن از ضعف‌های فنی استقلال دیگر تکراری شده؛ همانطور که نوشتن از بهانه‌جویی‌های نابهنگام کادر‌فنی که خود به ‌خوبی می‌دانند بدون قانون بی‌اساس منع جذب مربی و بازیکن خارجی، رؤیای سمت‌های کنونی‌شان را باید در سر می‌پروراندند، تکراری ‌شده. فکری اگر به ‌دنبال اصلاح و تغییر مسیر نباشد، پاسخ مصاحبه یک سال قبلش را با عملکرد این فصلش در اردوگاه آبی‌پوشان خواهد گرفت. افسوسی که در این میان پابرجاست، این است که شاید عیار فکری و دستیاران معمولی‌ترین استقلال تاریخ، در مواجهه با غول‌هایی نظیر الدحیل و الاهلی به شکلی تلخ معین گردد.

Page Generated in 0.0070 sec