printlogo


کد خبر: 223449تاریخ: 1399/11/5 00:00
معضلی به ‌نام ویروس تیم‌های بی‌هوادار
سقـــوطِ ما مصیبتــــه!
تقابل پرسپولیس و آلومینیوم نمادی از صف‌آرایی یک تیم با اصالت و پرهوادار در برابر تیمی‌ است که در بُعد پایگاه مردمی و قدمت اصلاً محلی از اعراب ندارد

 میعاد نیک
 
نخستین رویارویی دو تیم پرسپولیس و آلومینیوم را نباید صرفاً در آمار و ارقام بررسی کرد. 
این تقابل نمادی از صف‌آرایی یک تیم با اصالت و پرهوادار در برابر تیمی‌ است که در بُعد پایگاه مردمی و قدمت اصلاً محلی از اعراب ندارد.
 آلومینیوم در همین چند هفته اخیر لیگ بیستم نشان داده که ورود تیم‌های بی‌هوادار و متکی به منابع صنعتی تا چه حد می‌تواند شیب نزولی سقوط فوتبال ایران به دره آماتوریسم فرهنگی و ورزشی را شدت دهد و اندک بقایای مدیریت اصولی را به گور بفرستد. 
از رفتار مدیرعامل جوان این باشگاه در خرید البسه رسمی این تیم از فروشگاه‌های پوشاک میدان منیریه تهران مشخص شد که ساختارشکنی و نگرش بچگانه تا چه حد در مغز استخوان فوتبال باشگاهی ایران نفوذ کرده و عجیب اینکه چنین تفکراتی با برخوردهای محکم و سریع مواجه
 نمی‌شوند.
مدیرعاملی که از کیت رنسانس تیم ملی فوتبال ایتالیا خیلی خوشش آمده، تصمیم گرفت تا البسه را خریداری کند و لوگوی باشگاهش را روی آن بچسباند تا نشان دهد خیلی با بقیه فرق می‌کند! 
از بطن همین نگرش ماجرای اختلاف رسول خطیبی با وی پدید آمد که منجر به قهر چند روزه سرمربی تیم آلومینیوم از اردوی سبزها شد. 
رخنه تفکر فردگرایانه و نظام قائم به شخص در فوتبال باشگاهی ایران این روزها به استان‌ها تسری یافته و عموماً بین تیم‌هایی یافت می‌شود که از پایگاه مردمی مقبولی برخوردار نیستند.
 تیم‌هایی مثل پیکان، سایپا، آلومینیوم، شهرخودرو و مس رفسنجان که فشار هوادار را حس نمی‌کنند و تنها برای تحقق اهداف شخصی اعضای هیأت‌ مدیره و مدیرعامل پا به عرصه وجود گذاشته‌اند، هرگز در راستای پیشرفت فوتبال باشگاهی و ملی ایران گامی برنداشته‌اند و هر لحظه حضور آنها در مسابقات حرفه‌ای به منزله قهقرای لیگ برتر و تسلط منابع دولتی و صنعتی بر فوتبال ما است.
محل مناقشه علاوه بر ترویج نابه‌کاری و آماتوریسم، اجحاف در حق تیم‌های اصیلی ا‌ست که به‌واسطه نفوذ تیم‌های صنعتی و کم‌مقبولیت از رسیدن به عرصه لیگ برتر و عرض اندام مقابل رقبای گردن‌کلفت بازمانده‌اند.
 تیم‌هایی مانند برق شیراز، سپیدرود رشت، فجرسپاسی، ابومسلم، استقلال خوزستان و ملوان بندرانزلی که بی‌شک طیف هوادارانی گسترده‌تر از شهرخودرو، گل‌گهر، آلومینیوم، سایپا و پیکان دارند به‌دلیل القای نفوذ شرکت‌های صنعتی در این تیم‌ها مدت‌ها است با مشکلات مالی عدیده‌ای دست ‌و پنجه نرم می‌کنند و همین معضل باعث شده تا دیگر خبری از تیم‌های اصیل در بالاترین سطح فوتبال باشگاهی ایران 
نباشد.
اختصاص منابع مالی بی‌حساب و کتاب به تیم‌های صنعتی و همچنین باز شدن شیر بیت‌المال برای پر کردن حساب چنین باشگاه‌هایی باعث شده تا زمام کنترل امور از دست تیم‌های با ریشه خارج شود و سطح کیفی ایران تنها به‌ واسطه حضور تیم‌هایی نزول پیدا کند که قرار است کمتر از 5 سال در اوج بمانند. 
اگر بارها و بارها به عقب بازگردیم هرگز نمی‌توان تیمی را یافت که بدون پایگاه مردمی و مقبولیت هواداری به ثبات و موفقیت رسیده باشد. مهم‌ترین فاکتور برای بقای یک تیم در اوج و موفقیت آن، مردم و هواداران هستند.
 تیم بی‌هوادار مانند یک شیر بی‌یال و دم و اشکم است؛ شاید بتواند با دو غرش چند نفر را بترساند اما در نهایت رخ پوشالی‌اش نمایان خواهد شد و به زباله‌دان تاریخ خواهد پیوست.

Page Generated in 0.0051 sec