در بهار سال 2018 دو اتفاق مهم رخ داد که زندگی مسعود اوزیل را برای همیشه تغییر داد. اول اینکه آرسن ونگر بعد از 22 سال مربیگری در آرسنال از سمت خود کنارهگیری کرد، مربی بزرگ فرانسوی که اوزیل را به شمال لندن آورد و با قاطعیت در برابر تمام انتقاداتی که به این هافبک تیم ملی آلمان میشد، میایستاد و از او دفاع میکرد. در دو سال و نیم بعد، اوزیل به تدریج از چشم افتاد و جانشینان ونگر، اونای امری و میکل آرتتا تمایلی نداشتند به اینکه تیم خود را حول محور او بسازند، یعنی کاری که ونگر میکرد.
جدایی اوزیل از آرسنال امری اجتنابناپذیر به نظر میرسید اما اینکه مقصد بعدی او فنرباغچه باشد، میتواند به دومین اتفاق تأثیرگذار سال 2018 ربط داشته باشد.
اوزیل به همراه همتیمیاش در تیم ملی آلمان و مهاجم اورتون، چنک توسون با رئیسجمهوری ترکیه، رجب طیب اردوغان که به لندن آمده بود، عکس گرفت. این ژرمن-ترک نسل سومی، استعدادهایی در زمین فوتبال داشت که به تقویت جایگاه مهاجران ترک و جاافتادنشان در جامعه آلمان کمک کرده بود. او از این جهت جایگاهی فراتر از یک فوتبالیست داشت هرچند برخی ناسیونالیستهای ترک از اینکه ترجیح داده برای تیم کشور محل تولدش و نه تیم کشور خانوادهاش بازی کند، ناراضی بودند اما تصمیم او برای عکس گرفتن با اردوغان که از جهتگیری او در تنشهای رو به افزایش میان دو کشور حکایت داشت، نگاهها را نسبت به او کاملاً تغییر داد. حالا دیگر ناسیونالیستهای آلمان از او به عنوان خائن یاد میکنند و همتایان ترک که زمانی منتقدش بودند، طرفدارش شدهاند.
به طور کامل مشخص نیست که ملاقات اوزیل با اردوغان یک بیانیه سیاسی بود یا نه اما تردیدی وجود ندارد درباره اینکه برداشت اطرافیانش در دو کشوری که هر دو را خانه خود میداند، را تغییر داد. اوزیل بعد از جام جهانی 2018 با دلخوری از تیم ملی آلمان بازنشسته شد برای اینکه هواداران با توهینهای نژادپرستانه با اشاره به ملاقات با اردوغان او را به کمکاری و خیانت متهم میکردند. او در بیانیه خداحافظیاش گفت: «از بچگی مادرم به من یاد داده به همه احترام بگذارم و فراموش نکنم از کجا آمدهام و اینها ارزشهایی است که هنوز هم به آن فکر میکنم. برای من عکس گرفتن با رئیسجمهور اردوغان به خاطر سیاست یا انتخابات نبود، به خاطر ادای احترام به شخص اول کشور خانوادهام بود. من فوتبالیستم نه سیاستمدار و ملاقات ما به معنای تأیید یا رد هیچ سیاستی نبود. من پیراهن تیم ملی آلمان را با افتخار و هیجان به تن میکردم اما حالا دیگر نه. من همیشه تمام توانم را برای همتیمیهایم گذاشتهام همینطور کادر فنی و مردم خوب آلمان اما حالا که مقامات عالی فدراسیون فوتبال آلمان با من اینطور رفتار میکنند، به ریشههای ترک من بیاحترامی میکنند و خودخواهانه من را وارد پروپاگاندای سیاسی میکنند، دیگر بس است. این دلیل من برای بازی فوتبال نیست و من عقب نمینشینم و تسلیم نمیشوم. نژادپرستی هرگز هرگز نباید پذیرفته شود.»
اگرچه رابطه اوزیل با آلمان هرگز به طور کامل قطع نمیشود اما حالا بیش از هر زمانی مشخص است که او میخواهد به ریشههایش برگردد، او با دختر شایسته ترکیه، امینه گولسه ازدواج کرده و یک دختر 10 ماهه دارد.
فنرباغچه تیمی بود که اوزیل در دوران کودکی از آن حمایت میکرد و الگویش در آن روزها اسطوره و مهاجم این باشگاه، رضوان دیلمن بود. اگرچه باشگاه حاضر در سوپرلیگ ترکیه به خاطر افت کیفیت و قیمت اوزیل توانسته او را بخرد اما دلایل بیرون زمین هم برای این انتقال وجود دارد. فوتبال ترکیه را میتوان بهشت شماره 10های سابق دانست. بازیسازان بزرگی مانند گئورگی هاجی، آریل اورتگا، گوتی و وسلی اسنایدر همه قبل از پایان دوران بازیشان توقفی در این کشور داشتهاند.
البته طبیعی است که عدهای اوزیل را یک فوتبالیست افت کرده و تمام شده بدانند چون دیگر در یکی از پنج لیگ ممتاز اروپا بازی نمیکند اما این انتقال متفاوت است. اوزیل به خاطر اینکه زمانی فکر میکرد دیگر هیچوقت به کشورش بر نمیگردد و در آلمان ماندنی است، بخشیده میشود و زندگی جدیدی را در ترکیه آغاز میکند، جایی که خانه دل او است و همه چیز برایش آشنا به نظر میرسد.
اسماعیل اوزل، شاعر ترک یک بار سروده بود: «به خانه برگرد، به آوازت، به دلت».
دل اوزیل در ترکیه است و شاید همیشه بوده. حالا ترکیه خانه او هم شده.
منبع: گل