حسین فکری در روز 29 اسفند 1302 در کوی نظمیه واقع در پشت مسجد سپهسالار متولد شد. در دبیرستان علمیه به شکلی جدی به ورزش روی آورد تا جایی که در 16 سالگی تصمیم به تأسیس یک باشگاه گرفت. سن کم او مانعی بزرگ برای گرفتن مجوز باشگاه بود. به همین خاطر جواز باشگاه «تهران جوان» را به نام پدر خود «مصطفی فکری» دریافت کرد و باشگاه کوچک او در رشتههای پینگپنگ و پرورش اندام، کار خود را آغاز کرد. فکری خود در تهران جوان، دارایی و شاهین توپ زد و در بازیهای آسیایی 1951 دهلینو، یکی از اعضای تیم ملی فوتبال ایران بود که نایب قهرمان بازیها شد. بعدها فکری از ابتدای دهه 40 شمسی سرمربی تیم ملی شد و ایران با هدایت او توانست نخستین افتخار بینالمللی خود را به دست آورده و به بازیهای المپیک 1964 توکیو صعود کند. چندی بعد و با قدرت گیری پرویز خسروانی در تربیت بدنی، فعالیتهای فکری محدود شد و دوران او در تیم ملی ایران به پایان رسید تا کار خود را با نوشتن در کیهان ورزشی و مربیگری در تیمهای باشگاهی مثل پرسپولیس، عقاب و تراکتورسازی ادامه دهد. فکری بعد از انقلاب، مدیر سازمان تربیت بدنی و استادیوم آزادی شد. اصغر شرفی که در کادر فنی تیم ملی فوتبال در جام جهانی 1978 حضور داشت، درباره این دوران گفت: قرار بود به هر یک از ما بابت صعود به جام جهانی 200 هزار تومان پاداش داده شود اما پس از انقلاب، در دوران ریاست فکری، به جای آن پاداش به هر کدام از ما بیست هزار تومان داده شد. بعدها انتقادات صریح فکری در نشریه اش (روز ورزش) از طرح 27 سالهها سبب شد تا زمینههای توقف نشریه او فراهم شود. فکری افرادی که چنین ایدهای را مطرح کردند «گروهی نادان و بیخبر از ورزش» معرفی کرد و طرح را زمینه ساز خودکشی تیم ملی فوتبال ایران نامید. این امر، موجب شد تا مربی اسبق تیم ملی بازداشت شود. نام فکری بعدها زمانی دوباره بر سر زبانها افتاد که در دوران مربیگری استانکو در تیم ملی فوتبال، فکری گفت: این تیم را به من بدهید. اگر آن را در بازیهای آسیایی 1994 قهرمان نکردم، مرا دار بزنید! اتفاقی که هرگز رخ نداد. فکری در واپسین سالهای عمر، در روزنامه خبرورزشی ستون مخصوص خود را داشت و سرانجام در روز 10 تیر 1382 از دنیا رفت.