فرشاد کاسنژاد
دربی استقلال و پرسپولیس در میان انبوهی از سوءتفاهمها، واقعیتهای اختلافبرانگیز و زشتی رفتار مدیران در مقابل مسائل بین این دو باشگاه، دیگر فقط دربی هیجانانگیزی نیست، بلکه با موضوعاتی گره خورده است که نه بخشی از جذابیت فوتبال و رقابت جانانه، بلکه جدلی بیحاصل، بیپایان و بیمعناست که بعید به نظر میرسد با روال جاری، به سرانجام خوشی برسد.
این هیاهوی هواداری بین استقلال و پرسپولیس از دایره هواداری شیرین و حتی تلخ هواداری طبیعی خارج شده و خشونت کلامی رایج در آن نه فقط نگرانکننده، بلکه ناامیدکننده است. گریزی از این نیست که اگر بود، طی سالیان اخیر آتش این اختلافات فرو مینشست.
پایان این نوع نگاه در هواداری از استقلال و پرسپولیس شاید فقط روزی رقم بخورد که دو باشگاه از مالکیت مشترک رها شوند. وگرنه حتی کدخدامنشیها و نوشتنها و فریاد زدن که این ره به ناکجاست، اثر ندارد.
حتی پیشکسوتان و چهرههای مهم و تأثیرگذار دو باشگاه در بسیاری از موارد با هوس لایک و فالوور وارد این بازی میشوند و ابایی از آثار آن ندارند.
دربی استقلال و پرسپولیس اینبار شاید در اوج این بحث و جدلها برگزار میشود و حساسیتها به اوج رسیده است، حساسیتهایی که وام از حساسیت طبیعی فوتبال ندارد و خود به ضدفوتبال تبدیل شده است.
ضدفوتبال را در گذشته با دربیهای پرترس دیده بودیم، در بازیهایی که حساسیت دست و پای بازیکنان را میبست. اینبار اما ضدفوتبال بیرون زمین جریان دارد.
برای دامن زدن به این بحثهای خانمانسوز که حتی مدیران این باشگاهها از آن دست برنمیدارند و برای کسب محبوبیت روزمره پی آن را میگیرند، همه چیز فراهم است. در نوع اداره استقلال و پرسپولیس همواره سوژههایی برای اشاره به تبعیض پیدا میشود، همیشه سوءمدیریت گریبانگیر است و میتواند نشانه تبعیض باشد. روشن کردن این آتش را همین سوژهها آسان میکنند و در روزگار فعلی دو باشگاه پایانی برای این سوژهها نمیتوانیم متصور باشیم.
باور اینکه کسی بتواند بر این فضا غلبه کند و حرف واقعبینانهای بزند و حرف و استدلالش اثری جدی و کارساز بگذارد، انگار ساده نیست.