محمدابراهیم سیفپور از دوستان، یاران و همتیمیهای جوانتر جهان پهلوان غلامرضا تختی در مقایسه با بسیاری از قدیمیترهای همتیمی تختی است که اغلب آنها اینک در پنجاه و سومین سالگرد درگذشت پهلوان نامی ایران در قید حیات نیستند تا به مناسبت سالمرگ درگذشت وی سخنی بگویند.
از آن جمع قدیمیترهایی که با آقا تختی همدوره و همتیمی و با آن بزرگوار همسن و سال بودند اکنون فقط سه نفر به نامهای محمود ملاقاسمی 92 ساله، محمدمهدی یعقوبی و امامعلی حبیبی 90 ساله هم اکنون در قید حیات هستند و بقیه دارفانی را وداع گفتهاند.
«خیرالله امیری» کشتیگیر سنگین وزن در واقع آخرین حریف داخلی جهان پهلوان تختی در کشتی آزاد و کشتی پهلوانی بود که حدود سه ماه پیش دارفانی را وداع گفت و به دیدار حق شتافت. پهلوان خیرالله امیری در مسابقههای جهانی 1966 تولیدو آمریکا، همتیمی آقا تختی و از جمله همدورههای او بود که هر سال به احترام روح بلند جهان پهلوان تختی، بدون استثنا و تحت هر شرایطی بدون هر گونه ریا و تظاهر در مراسم سالگرد درگذشت تختی در ابن بابویه شهرری شرکت میکرد. اشاره کردیم که محمدابراهیم سیفپور از یاران و همتیمیهای جوانتر جهان پهلوان تختی است. سیفپور 83 ساله در کنار افرادی چون محمدعلی صنعتکاران، منصور مهدیزاده، پرویز عرب، عبدالله موحد و ... جزو یاران و همتیمیهای جوانتر جهان پهلوان تختی محسوب میشوند که خوشبختانه جملگی در قید حیات و هر کدام بین 82 و 83 سال سن دارند. سیفپور درباره خاطرات خود از جهان پهلوان تختی میگوید: «من از مسابقههای جهانی 1959 تهران تا بازیهای المپیک 1964 توکیو با آقا تختی همتیمی بودم، تختی حتی میتوانست در مسابقههای جهانی 1965 منچستر انگلیس که تیم ایران با پنج مدال طلا برای دومین بار قهرمان جهان شد، همتیمی ما باشد اما آسیبدیدگی او مانع از آن شد که بتواند در کنار ما در این مسابقهها حضور پیدا کند و در قهرمانی تیم ایران شریک شود. زندگی کردن و همتیمی بودن با تختی همواره برای همه ما خاطره بود و این خاطرات هرگز تکرار نخواهد شد، خاطراتی که برای من عین پرده سینما میماند و بعد از جلوی چشمم کنار میرود!»
او درباره المپیک 1960 رم و پرچمداری تختی که البته به سلماسی رسید هم توضیح کوتاهی میدهد: «هیچ مسألهای پشت این قضیه نبود، تختی از خود گذشتگی و فداکاری کرد و به خاطر کسوت جعفر سلماسی که از او خیلی بزرگتر بود و اولین مدال ورزش ایران را در بازیهای المپیک 1948 لندن گرفته بود، پرچم کاروان ایران را به او سپرد. من در دو المپیک 1960 رم و 1964 توکیو همراه تختی بودم و دیدم که او پرچم ایران را با از خود گذشتگی به دیگران سپرد، برای اینکه نمیخواست جلوی چشم همه باشد و خودش را به همه نشان دهد.»