رضا شریعتی کیا
شما نمیتوانید در هجده سالگی یکی از رکوردداران فصل نقل و انتقالات باشید یا اینکه در بیست سالگی فاتح جام جهانی شده و در همان سال برترین بازیکن سرزمین فرانسه لقب بگیرید.
شما کیلیان امباپه نیستید.
بازیکن محجوب فرانسوی به دور از تمامی حاشیههای مستطیل سبز هر روز با رؤیای بهتر شدن بیدار میشود و شب با کوله باری از درسهای تازه آموخته به خواب میرود. اولین مربی شما سهم بزرگی در موفقیت یا حتی شکستهای آینده شما خواهد داشت، شاید زمانی که ویلفرد امباپه خودش شخصاً آموزش پسر کوچکش را آغاز کرد، هیچگاه گمان نمیکرد روزی مردمان سرزمین ناپلئون در کنار زیدان افسانهای، تیری هانری گلزن یا پاتریک ویرای بازیساز، نامی از پسر جوانی بیاورند که نام خانوادگی او را یدک میکشد.
جوانترین گلزن تاریخ موناکو تنها با بیست و یک سال سن افتخاراتی را فتح کرده که حتی برای تمام دوران فوتبالی یک ستاره نیز دست نیافتنی بهنظر میرسد.
ایستادن بر بام قهرمانی جهان که اعجوبهای به نام لئو مسی سالهاست آرزوی آن را دارد، برای اکیلیان به یک خاطره در قاب عکس افتخاراتش بدل شده. همان جامی که پسر فرانسوی تمام پاداشش را به یک خیریه کوچک در جنوب فرانسه داد تا بار دیگر نشان دهد او شایسته همه افتخاراتی است که تاکنون به آن دست یافته.
شاید مدل موهای او سالهاست تغییری نکرده اما روشهای گلزنیاش هر بار رنگ و بوی تازهای دارد.
به قول کارلتو داشتن امباپه برای هر تیمی یک آرزوی بزرگ و امتیازی فوقالعاده محسوب میشود، بازیکنی که برای خوب بودن از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکند.
پسر طلایی سال 2017 فوتبال اما هنوز در ابتدای مسیر هیجانانگیز خود قرار دارد.
او در معیارهای فوتبالی هر چیزی را که برای افسانه شدن نیاز است در وجود خود دارد اما باید بداند برای ماندگار شدن فقط جنگیدن با تور دروازه حریف نیست که او را به مسیر خوشبختی میرساند، دیو شهرت یا ثروت نجومی آن هم در این سن و سال همه و همه میتواند هر ستارهای را از مسیر خود خارج کند.
فوتبال شبیه آلپاچینو در وکیل مدافع شیطان برای ستارگان مبعوث شدهاش از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند اما اگر آنها تمایلی به ستاره بودن نداشته باشند و فوتبال را در اولویت بعدی زندگی خود قرار دهند، خیلی زود به جای گرفتن دستشان، آنها را به انتهای جاده فراموشی هدایت میکند. بازیکنانی مثل ماریو بالوتلی هر روز این واقعیت را به امباپه یادآوردی میکنند که یک ستاره برای ستاره ماندن تنها به کمک ساقهای جادوییاش نیاز ندارد، او باید بزرگ بودن را پیش از هر چیز دیگری یاد بگیرد و برای بزرگ ماندن محدودیتهای بیشماری را به جان بخرد؛ سختیهایی که البته در مقایسه با هدیههای اعجابانگیز فوتبال ناچیز بهنظر میرسد.
پس امروز، در سالروز تولد نینجای فرانسوی فقط میتوانیم آرزو کنیم که او هیچگاه راه رستگاری را فراموش نکرده و تا سالها ما و تمام هواداران فوتبال را از لذت تماشایش بهرهمند سازد. پسری که نامش برای افسانه بودن ساخته شده و فوتبال به داشتنش افتخار میکند.