14 آذر 1398 بود که استقلال با شکست دادن شهر خودرو به صدر جدول رسید؛ کسی آن روز فکر نمیکرد در حال تماشای آخرین لحظات حضور آندرهآ استراماچونی روی نیمکت آبیهاست. 17 آذر 1398 بود که استرا بالاخره قراردادش را فسخ کرد و استارتی زد به همه موش و گربه بازیهایی که هیچگاه نتیجه نداد و منجر به برگشتن مرد ایتالیایی به نیمکت نشد.
حالا 17 آذر 1399 است و استقلالی که برابر صنعت نفت دیدیم، هیچ شباهتی به تیم یک سال قبل ندارد. همه آن چیزهایی که استرا در کوتاهمدت برای استقلال ساخت، حالا از بین رفته. استقلال استرا در این مقطع سال 1398 تبدیل به تیمی شده بود که رقبا برای مهار و متوقف کردنش فقط بایستی از الطاف داوران مستفیض میشدند و حالا برای اینکه استقلال به رقبایش نبازد، باید داوران به این تیم کمک کنند. واضحترین مثال درباره استقلالی که بود و استقلالی که هست در بازه زمانی آذر 1398 تا آذر 1399 این است که سپاهان به استقلال نباخت چون داور از اعلام پنالتی صددرصد کیروش چشم پوشید و استقلال به صنعت نفت نباخت چون کمک داور پرچمش را به اشتباه بالا برد. در این یک سال، بنای زیبایی که مرد ایتالیایی در همان زمان کوتاه حضورش ساخت از بین رفته و چه طعنهآمیز است دیدن این کادر فنی آشکارا ناکارآمد به جای کادر فنی دلنشین قبلی. مهدی قایدی مدتهاست با شماره 10 لیگ نوزدهم فرق دارد. چه بر سر قایدیای آمده که در مقطعی از فصل قبل، هر هفته یا گل میزد یا پاس گل میداد یا مخلوطی از هر دو را رقم میزد؟ قایدی در آذر 1398 چه کرده بود؟ گل زدن به صنعت نفت و سپاهان و شهر خودرو و پاس گل دادن برابر سپاهان و شهر خودرو و صنعت نفت. و حالا قایدی در آذر 1399 چه میکند؟ او حتی قادر نیست یک بار از سد محمد طیبی عبور کند. کادر فنی استقلال با در اختیار داشتن پرمهرهترین خط هافبک لیگ برتر هنوز نمیداند (بلد نیست؟) چطور باید از داشتههایش استفاده کند؟ هنوز نمیتواند راه 2 بار گزیده نشدن از یک سوراخ را پیدا کند که اگر بلد بود بعد از هدیه داور و مردود شدن گل ریکانی فکری به حال تیر دوم میکرد.
تیمی که در آذر 1398 با بردن شهر خودرو به صدر جدول رسید، حالا تیمی شده که در آذر 1399 نمیتواند در خانه صنعت نفت را شکست بدهد، بعد از 1197 روز از این تیم گل میخورد و با یک بازی بیشتر نسبت به پرسپولیس حتی تیم دوم جدول هم نمیشود.
محمود فکری روی نیمکت استقلال همان راهی را میرود که صمد مرفاوی در لیگهای ششم و نهم رفت، همان راهی که پرویز مظلومی در لیگهای دهم، یازدهم و پانزدهم رفت. استقلال در هیچکدام از آن 5 فصل قهرمان نشد و برتریهای 6 امتیازی نسبت به سپاهان و 12 امتیازی نسبت به پرسپولیس را از دست داد در حالیکه شروعی به مراتب قدرتمندتر از استقلال فکری در این فصل داشت. در استقلال چیزی گم شده، چیزی سر جایش نیست. کاش جیبهای مرد ایتالیایی قبل از رفتن خوب وارسی میشد. استراماچونی با خودش چیزی را آورد که استقلال سالها نداشت و با خودش چیزی را برد که استقلال، سالهای سال محال است دوباره به دستش بیاورد؛ پس به سلامتی مردی که در دوران پرشکوه جلوسش روی صندلی مدیرعاملی استقلال، هم وینفرد شفر رفتنی شد و هم آندرهآ استراماچونی و او هرگز، دربارهشان بازخواست نشد و تنها از این صندلی مدیریت به صندلی دیگری منتقل شد.