printlogo


کد خبر: 219511تاریخ: 1399/9/9 00:00
وقتی منافع تیمی با منافع شخصی در تضاد است
انتخاب کنید؛ مظاهری شماره یک است یا حسینی؟

علی مغانی
 
هیچ مجموعه‌ای بدون آرامش درونی به موفقیت نمی‌رسد. نظم تیمی هم صرفاً با داغ کردن هشتگ «اتحاد» و «همدلی» در شبکه‌های اجتماعی ایجاد نمی‌شود. هواداری که در خانه نشسته و تیمش در ورزشگاه خالی از تماشاگر بازی می‌کند، چطور می‌تواند اتحاد و همدلی را در یک مجموعه تقویت کند؟ گذشته از آن، موفقیت در بالاترین سطح فوتبال با رقابت‌های محلی تفاوت دارد و هیچ تیمی نمی‌تواند صرفاً به خاطر اتحاد بازیکنانش به قهرمانی برسد. استقلال برای بالانشینی به فاکتورهایی مهم‌تر از این مفاهیم مستعمل، نیاز دارد. تنشی که روز جمعه در تمرین دروازه‌بانان استقلال اتفاق افتاد، یکی از مسائلی است که فقط با سر دادن شعار همدلی، به پایان نمی‌رسد و اگر مرزبندی‌ها روشن نشود، باز هم ادامه خواهد داشت. شاید حتی با شدت بیشتر! این موضوع از چند منظر قابل بررسی است:
اول: سیدحسین حسینی هفتمین فصل حضورش در استقلال را سپری می‌کند و از این حیث حتی بالاتر از وریا غفوری، پرسابقه‌ترین بازیکن حال حاضر تیم است. او در آخرین قهرمانی استقلال در لیگ، به عنوان دروازه‌بان سوم، یکی از اعضای تیم بوده و در سال‌های گذشته دروازه‌بان بزرگی مثل سیدمهدی رحمتی را در مقاطعی نیمکت‌نشین کرده. حسینی برای مدتی رکورددار کلین‌شیت در تاریخ فوتبال ایران بود ولی همه اینها در ماه‌های گذشته، زیر سایه نمایش متزلزل او کمرنگ شده.
از منظر آماری، حسینی در لیگ‌های هفدهم و هجدهم، یعنی زمانی که برای رسیدن به ترکیب اصلی با رحمتی رقابت می‌کرد، رکورد 50 درصد کلین‌شیت در لیگ را ثبت کرده بود (لیگ هفدهم: 20 بازی و 10 کلین‌شیت، لیگ هجدهم: 13 بازی و 7 کلین شیت) اما سال گذشته رکورد کلین‌شیت‌های دروازه‌بان اصلی استقلال به 25 درصد نزول کرد. یعنی حسینی در 30 بازی که در لیگ انجام داد، فقط در 7 دیدار توانست دروازه‌اش را بسته نگه دارد و علاوه بر ضعف‌های خط دفاعی، خود او هم در چند بازی سرنوشت‌ساز مقصر اصلی دریافت گل بود. این در حالی است که مظاهری فصل گذشته در تراکتور، به رکورد 50 درصد کلین‌شیت رسیده بود. در فوتبال کم گل ایران که تیم‌ها به زحمت دروازه حریفان را تهدید می‌کنند، آمار 7 بار گل نخوردن در طول فصل، آمار بسیار ضعیفی است و فصل گذشته هم دیدیم که فقط دو تیم سقوط‌کرده شاهین بوشهر و پارس جنوبی جم، رکورد بدتری در کلین‌شیت ثبت کرده بودند.
دوم: رعایت کسوت در فوتبال امری پذیرفته شده است. حسینی نسبت به مظاهری تازه‌وارد، در استقلال بازیکن پرسابقه‌تری است اما موقعیت وقتی عجیب می‌شود که بدانیم رشید 3 سال از سیدحسین بزرگتر است و با برچسب «دروازه‌بان تیم ملی» به استقلال آمده. در حالی که حسینی مدت‌هاست به اردوی تیم ملی دعوت نشده و هیچ‌گاه حضور او در تیم ملی، دائمی و طولانی‌مدت نبوده.
از سوی دیگر حسینی در 28 سالگی آنقدر باتجربه هست که می‌داند وقتی تیمی در فصل نقل و انتقالات، سراغ یکی از دروازه‌بان‌های مطرح چندسال اخیر ایران می‌رود، به این معنی است که آن مجموعه از وضعیت فعلی راضی نیست و این خرید گرانقیمت را برای تقویت نیمکت انجام نداده. در واقع اتفاقی که در هفته سوم رخ داد، کاملاً محتمل بود و مشخص بود دیر یا زود، رشید مظاهری به ترکیب اصلی راه می‌یابد. حسینی می‌تواند از این موضوع شکایت داشته باشد که در روزهای پایانی نقل و انتقالات، کادر فنی استقلال به او اجازه خروج نداده اما از دیدگاه مربیان، روشن نبودن نتیجه شکایت تراکتور از مظاهری، عامل مهمی بود که همچنان به حفظ حسینی اصرار داشته باشند چرا که این احتمال ضعیف وجود داشت که خرید تازه آبی‌ها مدتی محروم شود و در آن صورت، استقلال «از اینجا رانده و از آنجا مانده» می‌شد و مجبور می‌شد نیم فصل اول لیگ را با حسین پورحمیدی سپری کند.
سوم: بعضی اوقات «منافع تیمی» با «منافع فردی» در تناقض قرار می‌گیرد. حضور همزمان مظاهری و حسینی در استقلال می‌تواند در راستای منافع تیمی قابل تعریف باشد اما در دورانی که استفاده متناوب و «یکی در میان» از دروازه‌بان‌ها، ایده‌ای منسوخ است، نیمکت‌نشینی هر کدام از آنها، می‌تواند تنش تازه‌ای در استقلال ایجاد کند. در این شرایط منطقی‌ترین راه‌حل، تعیین «دروازه‌بان اول» و «دروازه‌بان دوم» از سوی مربی است. جمله «هرکسی آماده‌تر باشد، در ترکیب اصلی قرار می‌گیرد» لااقل برای پست دروازه‌بانی بی‌معنی است و محمود فکری پیش از اینکه دیر شود باید از کلیشه‌های رایج فاصله بگیرد. او باید هرچه زودتر نفر اول و دوم را انتخاب کند و این موضوع را به هر دو دروازه‌بانش اطلاع دهد وگرنه مشاجره‌ای که روز جمعه رخ داد، آخرین جر و بحث میان مظاهری و حسینی نخواهد بود.
 

Page Generated in 0.0059 sec