مارتین ساموئل
این همان عکسی است که زندگی حرفهای دیگو مارادونا را در برمیگیرد. این همان چیزی نیست که به نظر میرسد اما اهمیتی ندارد. مسأله این نیست که واقعیت چیست. مسأله خود این مرد، زندگیاش، معماها و خاطره ما است. این مارادونایی است که ما در ذهنمان مجسم میکنیم: پا به توپ مقابل یک دنیا، مقابل همه انتظارات؛ و این زیبا است. مردی که این عکس را انداخته است، استیو پاول، در یکی از اولین مأموریتهای کاریاش برای مجله ورزشی «اسپورتس ایلاستریتد» این صحنه را برداشت. از آنجایی که او تازهکار بود و هنوز خیلیها او را به عنوان یکی از اصحاب حرفهای رسانه نمیشناختند، فیفا او را در یکی از نقاط ضعیف برای عکاسی در ورزشگاه نوکمپ فرستاد، یک صندلی در سکوهای فوقانی ورزشگاه 95 هزار نفری که او را به خدا نزدیکتر میکرد. در ابتدای بازی شاید هیچ عکاسی حاضر نمیشد در نقطهای قرار بگیرد که پاول قرار گرفته بود اما همان نقطه بود که او را در زاویهای قرار داد تا روبهرو شدن مارادونا با صفی از بازیکنان بلژیک را شکار کند و اینگونه یکی از دراماتیکترین تصاویر از افسانه دوران بازیگری دیگو ثبت شد. در این تصویر اما هیچ چیز آنگونه که به نظر میرسد، نیست. بازی آرژانتین مقابل بلژیک بازی افتتاحیه جام جهانی 1982 بود. آرژانتین با گلی که از اروین فاندربرگ خورد، بازی را باخت. این عکس در سالی که مارادونا جام را بالای سر گرفت، گرفته نشد بلکه در دورهای ثبت شد که آلبیسلسته در دومین مرحله گروهی (مرحلهای که 12 تیم حضور داشتند) به خانه برگشت. آبیوسفیدپوشان آمریکای لاتین آن دوره از جام جهانی 5 بازی کردند که سه تای آنها را باختند. تنها بردهای این تیم مقابل مجارستان و السالوادور بود و مارادونا در تمام طول آن رقابتها فقط 2 گل زد که طبق معیارهای خودش آماری ناامیدکننده بود.
همه ما با دیدن این عکس ناخودآگاه دوست داریم مارادونا را در حالی در افکارمان تجسم کنیم که حرکتش را از این نقطه شروع میکند و دریبلزنان یکی پس از دیگری 6 بازیکن روبهرویش را از سر راه برمیدارد و آخر سر با یک ضربه غیرقابل مهار گل میزند اما اتفاقی که در واقع در آن صحنه رخ داد این بود که پیشروی مارادونا با یک پاس ضعیف خیلی زود متوقف شد. هواداران و طرفداران مارادونا مجبور شدند 4 سال دیگر و تا جام جهانی بعدی صبر کنند تا حرکتی مشابه آنچه که الان تجسم کردیم را در دنیای واقعی ببینند، در جام جهانی 1986 و مقابل انگلیس و در مرحله یکچهارم نهایی. استارت نفسگیر مارادونا از میانه میدان آغاز شد و او یکی پس از دیگری بازیکنان حریف را از پیش رو برداشت و حتی دروازهبان را هم دریبل زد تا توپ را به تور دروازه بچسباند. او حتی در صحنه گل بعدیاش «گل دست خدا» نیز سه بازیکن انگلیس را دریبل زد. با این حال او در صحنهای که به عکس تاریخی پاول تبدیل شد، کار خاصی انجام نداده بود. توضیحی که برای تصادفی بودن همجواری مارادونا و بازیکنان بلژیک در عکس پاول وجود دارد هم منطقی است. برای شروع باید گفت که تیمها هرگز 6 بازیکن را در یک خط قرار نمیدانند تا به صورت انفرادی با مارادونا روبهرو شوند، مثل آدمهای بد و بیعرضه فیلمهای بروس لی که برای جنگیدن با او وارد صحنه میشدند و یکی پس از دیگر کتک میخوردند و نقش زمین میشدند. ترکیب عکس دروغی نیست بلکه فقط کمی گمراهکننده است. با همه بزرگی و نبوغش، فرستادن 6 بازیکن برای متوقف کردن مارادونا، 9 همتیمی دیگر او (منهای دروازهبان) را با تنها 4 بازیکن حریف روبهرو میکرد و این یعنی که او میتوانست با یک پاس ساده به یکی از همتیمهایش یک موقعیت گلزنی عالی بسازد.
این ما هستیم که این عکس را مانند یک اتفاق واقعی میبینیم. این تصویر و تجسم ذهنی ماست که سبب میشود با دیدن این عکس ناخودآگاه تصور کنیم که تنها راه مهار مارادونا همین بوده که 6 بازیکن را به سراغش بفرستیم و فقط اینگونه میشد او را متوقف کرد. عدهای منطقگرای خالص هستند که نمیتوانند عصاره و ماهیت واقعی عظمت مارادونا را درک کنند -که واقعیت هرچه که باشد- میگوید: «مهار بازیکنی مانند مثل مارادونا میطلبید که 6 بازیکن مقابلش قرار بگیرند و حتی در آن صورت باز هم میشد ترس را در 12 چشم دید». این تعبیر ماست: «مارادونا به تنهایی مقابل مابقی». منطقگرایان اما این بخش قضیه را همیشه از دست میدهند. واقعیتی که در آن صحنه وجود داشت این بود: یک ضربه ایستگاه که در آن پاسی کوتاه از اوسی آردیلس به مارادونا داده میشود و در آن لحظه دیوار دفاعی بلژیک از هم میپاشد و تکتک نفرات آن پس از آسودهخاطر شدن از اینکه توپ یک تکه به سمت دروازه شلیک نمیشود، چشم به ساق پاهای مارادونایی میدوزند که توپ را گرفته است. مارادونا اما پس از گرفتن توپ به دل حریف نمیتازد. او تلاش کرد یک پاس کوتاه بدهد که بین راه قطع شد اما آیا باید این موضوع برای آنهایی که عکس را تماشا میکنند مهم باشد؟ به هیچ وجه. این عکس همان تصویری بود که ما میخواهیم از مارادونا به یاد بسپاریم: دیگو مقابل یک سیاره در حالی که ترس را به جان همه ساکنان آن انداخته و آماده است که آن سیاره را فتح کند همانطور که بارها این کار را کرد.
منبع: دیلی میل