printlogo


کد خبر: 219043تاریخ: 1399/9/2 00:00
نه‌ خبری از جام دیویس است و نه از تورنمنت‌های داخلی
تنیس همچنان روی هوا

گزارش
وصال روحانی  
 
 وضعیت تنیس ایران به‌خاطر مشکلات کرونا همچنان مبهم و عملاً همه‌چیز روی هوا است. این رشته از اوایل اسفند 1398 که این بیماری اوج‌ گرفت تا حالا که 9 ماه و اندی از آن تاریخ می‌گذرد، فعالیت خیلی جدی نداشته و آمدن رئیس‌ جدید فدراسیون که همانا داود عزیزی مدیرکل سابق امور پارلمانی مجلس در وزارت ورزش است، به‌رغم فعال شدن کمیته‌های مختلف فدراسیون و حضور هر روزه او در فدراسیون مشکل‌گشا نشده زیرا کرونا با طیف وسیع همه‌گیری‌اش نه فقط ایران بلکه کل جهان را از پاره‌ای جهات و در بسیاری از زمینه‌ها به تعلیق و تعطیلی کشانده است. بر این اساس طی مدت مورد بحث، فقط برگزاری یک مسابقه (جام حذفی تنیس) را در کشورمان شاهد بوده‌ایم و انجام سایر رقابت‌ها منتفی شده است. البته  تجربه برگزاری جام حذفی که در اواخر اسفند 98 ناتمام ماند و به مهرماه امسال موکول گشت و مشخص شدن تیم‌های قهرمان در هر دو رده مردان و زنان شاید یک توفیق مهم در شرایطی اینگونه سخت به شمار آید اما مسأله این است که فدراسیون تنیس نتوانسته است به این قضیه استمرار بخشد و سایر رقابت‌های پرشمار برگزار نشده تنیس را به‌گونه‌ای به انجام برساند و مجوز آن را بگیرد و حتی سفر به سایر کشورها به قصد شرکت در مسابقات مختلف و بین‌المللی این ورزش نیز به همین سبب منتفی شده است.
 
سرمربیگری تیم ملی و همان چهره‌های آشنا
فرشاد صفتی 52 ساله که پیش‌ از سه دهه در تنیس فعال بوده و دبیری هیأت تنیس تهران و ریاست سازمان تیم‌های ملی تنیس را عهده‌دار بوده و در دوره ریاست موقتی بر فدراسیون تنیس هم مدتی دبیری این نهاد را در دست داشت، در نظام کاری عزیزی حائز پست دبیری کمیته فنی فدراسیون شده و این کمیته‌ای است با 8 عضو و به ریاست ناصر میرزایی یکی از پیشکسوتان این رشته که البته اعضای دیگری چون عیسی خدایی، بهمن شکاری، جهانبخش سوری، سید امیر برقعی، فرزین ضیا آذری و فریبا سفیدباف دارد. از این جمع ضیا آذری دبیر فدراسیون هم به شمار می‌آید و سفیدباف پیشینه هدایت تیم ملی تنیس زنان ایران را هم داشته است. صفتی درباره شرایط و وظایف این کمیته که یکی از مهم‌ترین آنها شناسایی و معرفی سرمربی جدید تیم ملی بزرگسالان مرد ایران است، می‌گوید: «یکسری شاخص و ملاک را تعیین و روی آنها کار کردیم و از تعدادی از مربیان نام آشنای تنیس ایران که بالقوه می‌توانند سمت سرمربیگری تیم ملی را عهده‌دار شوند، خواسته‌ایم که برنامه‌های مدون و کتبی خود را در این زمینه ارائه بدهند و ما روی آنها کار و مطالعه ‌کنیم. البته تا این لحظه عملاً استقبال چندانی را از این روند ندیده‌ایم و شاید کاندیداهای بیشتر در روزهای بعدی بیایند.»
صفتی در مورد این مسأله که کاندیداها لابد همان چهره‌های آشنا و مربیان و نفرات مطرح این حرفه در سال‌های اخیر هستند و فقط انوشا شاهقلی که پس از بیست سال و‌اندی بازی در تیم ملی می‌خواهد سرمربی آن شود، به این جمع اضافه شده، اظهار می‌دارد: «از من نخواهید اسم افراد را به صراحت بیاورم زیرا هنوز ثبت‌نام رسمی و ارائه برنامه‌ای صورت نگرفته ولی تشخیص نام‌ها آنقدر هم سخت نیست و همان‌هایی هستند که در دو سه دهه اخیر در این حرفه مشاهده شده‌اند.» وقتی به صفتی می‌گوییم قاعدتاً مصطفی صالح و حتی سعید احمدوند که سقوط تیم ملی تنیس به‌دسته چهارم آسیا در جام دیویس به‌نام او نوشته شد، نیز جزو نامزدهای محتمل هستند، وی می‌گوید: «هر فردی که در جمع مربیان تنیس مطرح بوده و کار کرده و رزومه‌ای قابل توجه دارد، می‌تواند کاندیدا شود.»
 
ضررهای تعطیلی «فیوچیرز»
مشکلات تنیس به خصوص در سطح بین‌المللی و در مسابقات ملی یکی و دوتا نیست اما به اعتقاد کارشناسان این رشته از جمله صفتی، یکی از عمده‌ترین آنها تعطیل شدن قسمت اعظم مسابقات فیوچرز در سطح جهان بوده که ایران از مشتریان پروپاقرص آن به شمار می‌آمده است. هر ساله بیش از 160 تورنمنت فیوچرز که پایه و بنیاد و دلایل وجودی آن جا افتادن بازیکنان جوان و صعود تدریجی آنها در رنکینگ «ATP» (اتحادیه تنیس حرفه‌ای مردان) است، در سطح دنیا برگزار می‌شود اما این رقابت‌ها اینک فقط در قسمتی محدود از اروپا که منطقه ایمن‌تری در تنیس جهان تلقی شده، برگزار می‌شود و بقیه این تورنمنت‌ها که مکان برگزاری‌شان سایر قاره‌ها از جمله آسیا بوده، عملاً به تعطیلی کشیده شده‌اند. پیش‌تر که کرونایی در کار نبود و این تورنمنت‌ها با وسعت برگزار می‌شدند، بهترین فرصت در مکان و میدان برای حضور و ترقی تنیسورهای جوان ایران به حساب می‌آمدند و به‌همین سبب نفرات جوان‌تر تنیس کشورمان در ده‌ها تورنمنت از این دست هر سال شرکت و بخت‌آزمایی می‌کردند و حتی تعدادی از این تورنمنت‌ها (گاهی مشتمل بر چهار، پنج مسابقه) در خاک خود ایران و مثلاً در تهران و کیش برگزار می‌شدند. بسته شدن مسیر شرکت تنیسورهای ایران در این مسابقات اتفاق بدی بوده و بازیکنان ایران با عدم برگزاری این رقابت‌ها به یک رکود تلخ و اجباری کشیده شده‌اند.
 
سرنوشت نامعلوم گروه چهارم آسیا
صفتی در پاسخ به این سؤال که سرانجام در چه زمانی شاهد برگزاری رقابت‌های گروه چهارم آسیا در جام دیویس 2020 خواهیم بود، می‌گوید: «تا اسفندماه صبر می‌کنیم تاریخ بدهند و شرایط ما هم مشخص شود. ما فقط این را می‌دانیم که قسمت جهانی پیکارهای دیویس کاپ در اواخر نوامبر 2021 (اوایل آذر 1400) برگزار می‌شود ولی آسیا و به ویژه شرایط خاورمیانه فرق می‌کند و جزو مناطق قرمز جهان از نظر شیوع کرونا به حساب می‌آیند. البته ما بیکار ننشسته‌ایم و هر روز شرایط موجود را رصد می‌کنیم و نامه می‌فرستیم و پرس و جو می‌کنیم ولی خبر خاص و تازه‌ای نیست زیرا کشورهای منطقه ما در شرایط بدی به‌ لحاظ بیماری کووید19 بسر می‌برند.»
وقتی به صفتی می‌گوییم عوارض و عواقب این قضیه قطعاً از سطح دیویس کاپ فراتر می‌رود و به سایر شئون این ورزش هم لطمه می‌زند، او می‌گوید: «صد ‌درصد، به‌عنوان مثال مسابقه‌‌های زیر 14 سال آسیا که قرار بود میزبان آن باشیم، به تعویق افتاد و هر موقع هم که برگزار شود، به‌دلیل بالا رفتن سن نفرات منتخب ما مجبوریم چند نفر را که از حد نصاب سنی عبور کرده‌اند کنار بگذاریم ونفرات جدیدی را به میدان بفرستیم و این یعنی به هم ریختن تمام محاسبات قبلی‌مان.»
در بازگشت به ‌سوژه جام دیویس و سقوط ایران به گروه چهارم آسیا باید به این نتیجه بدیهی رسید که بازگشت‌مان به‌دسته‌های بالاتر و بخصوص گروه دوم حداقل سه، چهار سال زمان خواهد برد، در این خصوص نیز صفتی اینگونه حرف می‌زند: «نظر من نیز همین است زیرا تعطیلی‌ها و توقف کارها و فعالیت‌ها و راکد ماندن تنیسورها در 10 ماه اخیر، بازگشت به شرایط ایده‌آل و تأمین ملزومات یک بازگشت سریع به دسته‌های بالاتر را در جام دیویس غیر ممکن کرده است و کلاً وقتی در برگزاری مسابقات نیز دائماً تأخیر می‌اندازند، نمی‌توان به زمان‌هایی زودتر از این برای رسیدن به هدف دل بست.»
 
بدون ستاره اما آبرومند
آیا صفتی قبول دارد که به لحاظ داشتن بازیکنان قوی و غنی در رده بزرگسالان هم نزول چشمگیری داشته‌ایم و ستاره‌ای برایمان نمانده و فقط تعدادی بازیکن متوسط داریم. او در پاسخ اظهار می‌دارد: «در عین حال نا‌امید هم نیستیم و تعدادی بازیکن جوان یا نزدیک به میانسال قادر به حضور در صحنه مسابقات‌اند و قابل تکیه‌اند. حمید رضا نداف، امیرحسین بادی و حسام یزدی از همین قبیل‌اند و جوان‌تر‌هایی مثل سینا مقیمی، سامیار الیاسی و یونس طلاور که آخری پسر فرشاد طلاور ملی‌پوش 15 سال پیش تنیس ما است به امروز و آینده چشمک می‌زنند و البته شاهین خالدان را هم که همچنان در آمریکا زندگی می‌کند، داریم. با این نفرات می‌توان حضوری بالنسبه آبرومند در رقابت‌های قاره‌ای داشت و بعضی رقبا را برد.»

 


Page Generated in 0.0062 sec