محمد خبیری
قسمت ششم در بخش قبل خواندیم که مأموریت در افغانستان شامل سه قسمت بود. قسمت اول تهیه اساسنامه استاندار و انتخابات بر اساس آن بود. قسمت دوم ارائه مشاوره برای توسعه فوتبال در افغانستان در نظر گرفته شده بود. قسمت سوم ارائه مشاوره برای دریافت و جذب کمکهای مالی FIFA در نظر گرفته شد. قسمت اول را مرور کردیم و حالا به آنچه در ادامه این مأموریت رخ داده میپردازیم.
قسمت دوم، ارائه مشاوره برای توسعه فوتبال: ابتدا با کمک فدراسیون فوتبال افغانستان چارچوب تهیه برنامه استراتژیک فوتبال تهیه و تدوین شد. در این قسمت نیاز به بررسی وضعیت موجود فوتبال در افغانستان بود که پس از یک سفر چهار روزه انجام شد و با کمیتههای مختلف جلساتی تشکیل و گزارش آن به FIFA ارسال شد. پس از بررسیهای اولیه، مجدداً به همراه دو نماینده دیگر FIFA به کابل سفر کردیم و برنامه اولیه برای توسعه فوتبال در زمینههای اجرایی مسابقات، مقررات، آموزش مربیگری، فوتسال، فوتبال زنان، داوری و... تهیه شد. در تمام زمینهها، کمیته ملی المپیک، تشکیلات ورزش و فدراسیون فوتبال افغانستان همکاریهای بسیار نزدیک با ما داشتند. پس از تهیه برنامهها، آنها را برای FIFA ارسال کردیم تا کمکهای لازم از طرف FIFA در زمینههای آموزشی فراهم شود.
قسمت سوم، برای دریافت و جذب کمکهای مالی FIFA: براساس مصوبه کمیته اجرایی FIFA، کلیه فدراسیونهای عضو میتوانستند از این کمک مالی بر طبق آئیننامه خاص استفاده کنند. کمک مالی FIFA برای هر کشور حداکثر تا ۲۵۰ هزار دلار تعیین شده بود که کشورهای عضو میتوانستند بر اساس تکمیل فرمهای ویژه، این مبلغ را جذب کنند. امکان تکمیل فرم برای فدراسیون فوتبال افغانستان وجود نداشت و فقط کسانی میتوانستند این فرمها را تکمیل کنند که در کارگاههای آموزشی مربوطه شرکت کرده و تجربه این کار را داشتند. بنابراین از طرف FIFA مأموریت داشتم که در این زمینه نیز به فدراسیون فوتبال افغانستان کمک کنم.
در خلال تکمیل فرمها باید به بخشهای مختلف فوتبال از جمله فوتسال، فوتبال زنان، فضاهای ورزشی فوتبال، آموزش و... سرکشی میکردم تا بتوان بر اساس وضعیت موجود و توسعه بخشهای مختلف، فرمها را به صورت عینی تکمیل کرد.
فرمهای مربوطه با کمک فدراسیون فوتبال افغانستان و دو نفر نماینده از طرف FIFA تکمیل و پولهای تخصیص داده شده به طور کامل جذب شد. در طول برنامههای مختلف در این کشور، به نظر میرسید پیشرفتهای قابل رؤیت در فوتبال افغانستان به وجود آمده و کلیه دستاندرکاران فوتبال در این راستا تلاشهای زیادی داشتند.
در کشاکش انجام مأموریتهای مختلف در افغانستان، یکی از همکاران FIFA به من اطلاع داد که فدراسیون فوتبال ایران از حضور شما برای مأموریتهای مختلف استقبال نمیکند و بارها نسبت به اعزام شما برای مأموریتهایتان، از FIFA گلهمند هستند. جو سنگینی برایم بود و با توجه به اینکه ارتباطم با فدراسیون فوتبال ایران قطع شده بود ولی فکر میکردم زحماتم در این مأموریتها برای کشورهای محروم، از طرف FIFA، به عنوان یک ایرانی برای فدراسیون فوتبال ایران بسیار ارزشمند است.
حدود یک سال فعالیت مستمر با فدراسیون فوتبال افغانستان و شرایط بسیار سخت و طاقتفرسا که در هر سفر با مشکلات بسیار سخت از خانواده خداحافظی میکردم و رویارویی با خطر را با پوست و گوشتم لمس کرده بودم، توقع نداشتم فدراسیون فوتبال ایران چنین کاری را کرده باشد.
ای کاش پس از من یک ایرانی دیگر جایگزین شده بود تا لااقل احساس میکردم هنوز FIFA ما ایرانیان را در توسعه فوتبال به حساب آورده ولی افسوس که کسی جرأت رفتن به سفرهای خطرناک به افغانستان را پیدا نکرد و یا شاید هم FIFA برای انتخاب فرد دیگری برای افغانستان از ایران موافق نبود.
در این شرایط، FIFA مأموریت دیگری برایم در نظر گرفته بود و اشاره داشت که مأموریتهای من صرفاً جنبه شخصی داشته و این موضوع را نیز به فدراسیون فوتبال اعلام کرده است. با توجه به جو موجود ایجاد شده تصمیم گرفتم بیشتر به کارهای علمی بپردازم. احساس میکردم فقط برای خودم این کارها را انجام میدهم و فدراسیون فوتبال هم هر از گاهی به صورت غیرمستقیم عدم رضایت خود را برای مأموریتها به FIFA نشان میداد. در واقع به علت سفرهای زیاد از کارهای علمی در دانشگاه عقب افتاده بودم و از طرف مدیریت دانشگاه تهران و خانواده مدام کارتهای زرد دریافت میکردم و مجبور شدم کارم را با FIFA و AFC به پایان برسانم. گرچه در نهایت، پس از دو ماه با توصیه دوستان و به خاطر دور شدن از جو سنگین فوتبال در داخل کشور، با قرارداد دو ساله عازم مالزی شدم تا با کنفدراسیون فوتبال آسیا مجدداً همکاری نزدیک داشته باشم.