اگر انتقال مجید حسینی از ترابزوناسپور به سمپدوریا قطعی شود، سهم استقلال از این انتقال میتواند الگوی جدیدی برای درآمدزایی باشگاههای ایرانی باشد. طبق قرارداد با باشگاه ترکیهای، حدود یک پنجم از حق انتقال بعدی حسینی سهم استقلال است و این رقم که حدود یک میلیون یورو برآورد میشود، بخشی از مشکلات مالی این باشگاه را حل خواهد کرد. اگر استقلال یا هر باشگاه ایرانی خرید بازیکن را یک سرمایهگذاری بدانند و با چنین نگاهی قرارداد ببندند، میتوانند از فروش بازیکن ارقام خوبی به دست آورند و بخشی از هزینههای تیمشان را جبران کنند. این روشی است که در میان اکثر باشگاههای اروپایی وجود دارد و فروش بازیکن درآمد قابل توجهی است که کمک میکند بخشی از هزینههای جاری جبران شود.
باشگاههای ایرانی در این سالها معمولاً از این درآمد غافل بودند. ساختار شبهدولتی باشگاهها را از درآمدزایی تقریباً بینیاز کرده بود و آنها با عقد قراردادهای یکساله از فرصت ارزشمند فروش بازیکنان مستعد غافل بودند. عوامل دیگری از جمله قیمت کاذب بازیکنان ایرانی هم کمک میکرد تا باشگاهها بیشتر خریدار باشند تا فروشنده. رقابت بر سر بازیکنان ایرانی گاهی رقم آنها را به حدی بالا میبرد که خرید بازیکنان خارجی همتراز به صرفهتر بود. برای بازیکنان ایرانی هم صرفه اقتصادی در این بود که در لیگ برتر بازی کنند تا بخواهند به لیگهای اروپایی بروند. تنها انگیزههایی مثل حضور در تیم ملی آنها را متقاعد میکرد که سختیهای بازی در اروپا را به جان بخرند و قید درآمد بالاتر و آسایش بازی در لیگ برتر را بزنند.
بالا رفتن نرخ ارز اما این شرایط را کاملاً تغییر داده است. حالا حتی خرید بازیکنان معمولی خارجی هم برای باشگاههای ایرانی رقم بالایی است. مثلاً اگر در گذشته یک بازیکن خارجی 500 هزار دلاری ارزانتر از بازیکن همسطح ایرانیاش بود، حالا میتواند برای باشگاه ده میلیارد تومان تمام شود که بالاتر از قرارداد بهترین بازیکنان ایرانی است. طبیعی است که در چنین شرایطی خرید بازیکن خارجی کمتر شود و انتخاب آنها با نهایت وسواس باشد.
در عوض این شرایط جدید فرصت تازهای برای باشگاههاست تا به عنوان فروشنده درآمد خوبی داشته باشند. خرید بازیکنان جوان و مستعد و عقد قرارداد درازمدت با آنها میتواند سرمایهگذاری مناسبی باشد تا باشگاه پس از درخشش این بازیکن او را به یک باشگاه خارجی بفروشد و سود خوبی به دست آورد. قرار دادن آپشنهایی مثل «سهم از انتقال بعدی» که در توافق استقلال با ترابزون بر سر حسینی گنجانده شده، از روشهای دیگری است که در فوتبال حرفهای برای درآمدزایی استفاده میشود.
نگاهی به نقشه کلی فوتبال جهان نشان میدهد که اکثر باشگاهها در ردیف فروشندهها قرار میگیرند و شاید تنها چند باشگاه بزرگ مثل رئال مادرید و بارسلونا خودشان را از این جمع جدا بدانند. درخشش یک بازیکن همانقدر که برای یک باشگاه اتفاق خوبی است، او را در تیررس باشگاههای ثروتمندتر قرار میدهد تا برای خریدش پیشقدم شوند. این بخشی از چرخه اقتصادی فوتبال حرفهای است و حتی اگر هواداران همیشه مخالف جدایی ستارگان تیم باشند، گریزی از آن نیست.
برای فوتبال ایران که هنوز راههای استاندارد درآمدزایی مثل حق پخش تلویزیونی هموار نشده، فروش بازیکنان میتواند یک راه حل جذاب باشد.