برای آنها که پایشان به کوهستان رسیده و قدری از کوهنوردی تفریحی فراتر رفتهاند، صعود به قلههای مرتفع ایران یکی از اهداف و آرزوهای بزرگ است. کمتر کسی را در ارتفاعهای بالای 3 هزار متری کوههای سراسر کشور میبینی که دوست نداشته باشد روزی نوک قله سبلان، علمکوه و در نهایت دماوند بایستد. عدهای هم که آمادگی بدنی بهتری دارند، به یکی دو صعود هم راضی نیستند و دوست دارند هر سال چندین صعود را به این قلهها انجام دهند. صعودهایی که در هفتههای اخیر علاوه بر خطرات شیوع کرونا، مشکلات بسیاری را هم برای تیم امداد و نجات فراهم آورده است.
فصل شلوغ صعود
برای قلههایی نظیر همانهایی که نام برده شد، تنها دو ماه از سال است که امکان صعود برای آماتورها فراهم است. شاید باورتان نشود اما همین حالا که تقریباً تمام مردم کشور از گرما فراریاند، دریاچه نوک قله سبلان هنوز یخ زده است و در بعضی نقاط آنقدر قطر زیادی از یخ وجود دارد که به راحتی میتوان روی آن ایستاد.
یا در بسیاری از روزهای گذشته که کوهنوردان به قله دماوند صعود کردند، در ارتفاع بالای 5000 متری به کولاک و برف و بوران برخوردند و با لباسهای زمستانی قله را صعود کردند.
با تمام اینها همین وضعیت آب و هوایی هم بهترین شرایطی است که میتوان برای صعود به این قلهها پیدا کرد. به همین خاطر هم آماتورها و آنهایی که آرزویشان صعود به این قلههاست، تمام تلاششان را میکنند تا در همین دوران کوتاه آمادگی خود را برای صعود به این قلهها به دست آورند که البته در موارد قابل توجهی موفق نمیشوند!
اوج ترافیک در اوج کرونا
در هفتههای گذشته که شیوع کرونا در اوج خود قرار داشت، فدراسیون کوهنوردی چند باری تلاش کرد تا حداقل در ظاهر جلوی این صعودهای پرشمار به دماوند را بگیرد. در نهایت هم پیش از تعطیلات اخیر اعلام کرد که صعود به قله دماوند از تاریخ 15 مرداد ممنوع است.
اطلاعیهای که البته آنقدر تأثیرگذار بود که آمار صعودکنندگان رکورد تابستان امسال را شکست و در سه روز تعطیلی جماعتی بالغ بر 3000 نفر در منطقه دماوند حضور داشتند!
اهمیت درآمد یا عدم توانایی؟
گفته میشود که مسئولان بخش رینه دماوند و فدراسیون هر دو خواستار این بودهاند که برای صعود به دماوند در دوران شیوع کرونا محدودیت ایجاد کنند. با این حال در نهایت دیده شد که آمار صعود بیشتر هم شد و تعطیلی سه روزه آخر هفته، پیک تعداد صعودکنندگان به قله شد!
حالا سؤال اینجاست که آیا درآمدهای حاصله فدراسیون و مسئولان رینه از حضور کوهنوردان باعث شده تا نتوانند خودشان را راضی به بستن مسیر کنند یا واقعاً نتوانستهاند این ماجرا را کنترل کنند.
دو دلیلی که هر کدام هم درست باشد، نوک پیکان انتقاد را به سوی این دو نهاد میگیرد و آنها را ملزم به پاسخگویی در این باره میکند.
یک سوزن به خودمان!
در رسانهها و مطالب انتقادی معمولاً از نهادهای تصمیمگیر و مجری انتقاد میشود و معمولاً مشکلات مردم یا حداقل جبهه روبهروی نهادهای مسئول مورد حمایت هستند.
در این گزارش هم در ابتدا به کاستیها و مدیریت ضعیف و اشتباه فدراسیون و مسئولان رینه اشاره شد اما نکته مهم دیگری در این ماجرا وجود دارد که نمیشود به سادگی از آن گذشت.
گزارشهای تیم امداد و نجات حاضر در منطقه دماوند نشان میدهد که تعداد قابل توجهی از صعودکنندگان به قله دماوند، به هیچوجه آمادگی لازم برای این کار را ندارند.
با توجه به اینکه در کشور ما به جز دماوند هیچ قله 5000 متری دیگری وجود ندارد، بسیاری از افرادی که برای اولین بار به دماوند صعود میکنند، برای اولین بار است که حضور در چنین ارتفاعی را تجربه میکنند. به همین خاطر هم بخش زیادی از آنها ارتفاع زدگی را به درجات مختلف تجربه میکنند که اثرات آن میتواند از یک سر درد ساده تا بیهوشی و رفتن به کما متغیر باشد!
یعنی سوای آمادگی بدنی که آن را هم بخش زیادی از کوهنوردان آماتور ندارند، باید از لحاظ فیزیولوژی هم آمادگی برای رسیدن به بام ایران وجود داشته باشد که بسیاری از کوهنوردان آن را نادیده میگیرند.
180 مراجعه به تیم امداد
از میان 3000 نفری که از چهارشنبه تا شنبه در منطقه دماوند حاضر بودهاند، سوای آنهایی که از صعود منصرف شده و از ارتفاعهای مختلف برگشتهاند (که تعدادشان هم کم نیست)، بیش از 180 نفر مورد مداوا و رسیدگی تیم امداد و نجات قرار گرفتهاند.
در میان این 180 نفر، از رفتن به کما به دلیل ارتفاع زدگی وجود داشته تا شکستگی لگن که نیازمند امداد هوایی بوده. تعداد قابل توجهی با گازهای گوگردی نزدیک قله مصدومیتهای ریه، چشم و حتی معده پیدا کردهاند.
کوهنوردان و سرپرستان غیرحرفهای
همانطور که گفته شد در دو ماه تیر و مرداد و در بعضی سالها بخشی از شهریور زمانی است که با تجهیزات نه چندان حرفهای و معمول هم میشود به دماوند صعود کرد و آماتورها هم با کسب آمادگی لازم و تجربه، میتوانند به این قله صعود کنند. با این حال نباید فراموش کرد که چنین کوهنوردی سنگینی و همینطور پا گذاشتن به ارتفاع 5600 متری به این سادگیها نیست و قطعاً موارد زیادی را برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی باید رعایت کرد.
در این میان توجه کوهنوردان به هشدارها و نکات ایمنی میتواند بخش قابل توجهی از حوادث را رفع و رجوع کند. از طرف دیگر به خاطر تعداد بالای کوهنوردان کم تجربه و بی تجربه در مسیر، سرپرستان با وجدان و کارآزموده میتوانند کمک بزرگی برای صعود سلامت و بی دردسر اعضای گروه باشند.
وقتی سرپرست اجازه صعود به کوهنوردانی که آمادگی کافی را ندارند ندهد، آنها را در هر کجای مسیر که بودند برگرداند، به صعود کنندگان درباره شرایط مقابله با گازهای گوگردی، هوای سرد و بوران نزدیک قله و... آموزش دهد، قطعاً دیگر شاهد این حجم بالای حوادث نخواهیم بود و از این قله بزرگ و عظیم، خاطره بدی در ذهن هیچ کوهنوردی ثبت نخواهد شد.