علی کمانگری
بدون برد در دوران پساقرنطینه و البته بدون دفاع وسط به اندازه کافی، فرهاد مجیدی و کادرش تصمیم به استفاده از آرایش چهار دفاعه در آبادان گرفتند. این تصمیم اجباری در همان دیدار تبدیل به توفیق اجباری و در دیدارهای بعد تبدیل به آرایش اصلی خط دفاع استقلال شد.
استقلال در دو دیدار مقابل نفت و نساجی از آرایش 3-3-4 بهره برد. آبیها استحکام خوبی به هنگام دفاع در عمق زمین خود پیدا کرده بودند و در دیدار مقابل نساجی، ساخت حملات آنها از عقب زمین پیشرفت خوبی کرده بود، اما تیم فرهاد روی ضدحملات شاگردان محمود فکری آسیبپذیر نشان داد و شاید اگر مهاجمان نساجی کمی حریصتر بودند، آبیها استادیوم آزادی را با دست خالی ترک میکردند.
برای بازی عقبافتاده با پارس، فرهاد احتمالاً با اطلاعات و تحلیلهای رسیده از آنالیزور باسابقهی خود، صالح مصطفوی، برای اولین بار دست به استفاده از آرایش ۲-۲-۲-۴ برد. آرایشی که کمتر در فوتبال ایران و حتی دنیا فراگیر است. نتیجه اما برای استقلال درخشان بود. آنها آمار عالی ۱۹ شوت، ۷ شوت در چارچوب و امید گل 05/3 را از خود به جای گذاشتند که بالاترین امید گل بازیهای استقلال زیر نظر فرهاد مجیدی در لیگ بود.
استقلال در آرایش ۲-۲-۲-۴ جدید خود، آزادی عمل زیادی را به وریا و زکیپور( یا میلیچ) به عنوان دو فولبک خود میدهد و از آنجایی که استقلال در ۶ نفر جلوی مدافعانش، عملاً بازیکن کناری تخصصی ندارد، فولبکهای استقلال در حملات آنها تبدیل به وینگهای آنها میشوند.
همچنین حضور همزمان دیاباته و مطهری سرزن با فیزیک مناسبشان، فرصت استفاده از سانترهای خوب غفوری و زکیپور را به استقلال میدهد. حضور دو مهاجم درگیر در خط حمله استقلال باعث میشود حواس دو یا سه مدافع میانی حریف کاملاً معطوف به این دو مهاجم شود و این امکان خوبی را برای بازی بین هافبکها و مدافعان حریف توسط فرشید اسماعیلی فراهم میکند، زیرا مدافعان میانی حریف به دلیل یارگیری با مهاجمان استقلال امکان جداشدن از خط دفاع خود و قطع پاس ارسالی به فرشید را ندارند. در سیستم ۳-۳-۴ استقلال، اسماعیلی مجبور به بازی در وینگ راست بود که شعاع حرکتی او را محدود میکرد و دیدیم که به همین علت در بازی با نساجی نمایش ضعیفی داشت.
همچنین فرهاد برای مهار ضدحملات حریفان و با توجه به بالا بازی کردن دو دفاع کناری تیمش، وظیفه پوشش فضای خالی جناحین را به مسعود ریگی سپرده بود تا به دو مدافع میانی تیم اضافه شده و با ایجاد یک عرض سه نفره، جناحین و کانال مرکزی را تا حد خوبی پوشش دهند.
سپردن وظایف دفاعی بیشتر به ریگی از سوی دیگر به معنای افزایش آزادی عمل کریمی هم بود. او با تشکیل یک مثلث همراه رضاوند و اسماعیلی، ساخت حملات استقلال از عقب زمین را عهدهدار بود و هدف اصلی آنها هم استفاده از کانال مرکزی بود. در صحنه گل اول استقلال در جم بهخوبی میتوان کارآیی این برنامه تهاجمی استقلال را مشاهده کرد.
استقلال از دیدار مقابل نفت آبادان، بازی به بازی پیشرفت کرده است. پیشرفتهایی که شاید سرعت چشمگیری ندارند، اما قدمهای روبهجلوی مهمی هستند. آنها دیگر نه به اندازه بازی با فولاد به حریف موقعیت میدهند و نه همانند گذشته مقابل دفاع بسته تیمی مثل سایپا کارشان گره میخورد. استقلالیها میتوانند امیدوار باشند این گامهای کوچک اما روبهجلوی مصطفوی-مجیدی در روزهای پایانی نیم فصل و تا نقطه کسب سهمیه و صعود به دور دوم لیگ قهرمانان ادامهدار باشد.