printlogo


کد خبر: 212300تاریخ: 1399/5/7 00:00
گل به خودی

علی مغانی

مشکل دلال‌ها هستند یا دلال‌نماها؟
زمینی حاصلخیز
برای تولید میوه فساد

همه می‌دانیم که فوتبال ایران تا گردن در باتلاق زیان‌دهی فرو رفته. اگر پای علم اقتصاد را وسط بکشیم، این یک فوتبال ورشکسته است که فقط «هزینه» تولید می‌کند و در آن خبری از «درآمد» نیست. با این حال، همین فوتبال بحران‌زده به لحاظ مالی، مربی 9 میلیاردی و بازیکن 8 میلیاردی استخدام می‌کند؛ اعدادی که حتی در مقیاس فوتبال اروپا هم اعداد ناچیزی نیستند. گردش مالی فوتبال ایران از مرز هزار میلیارد تومان در سال گذشته. میلیاردها تومان پول از منابعی غیرورزشی (و عمدتاً دولتی) در فضایی غیرشفاف و پر از ابهام به فوتبال تزریق می‌شود. هیچ کس نمی‌داند عایدی باشگاه‌ها از قرارداد با اسپانسرها چقدر است؟ سهم آنها از تبلیغات محیطی و بلیت‌فروشی چیست؟ باشگاه‌ها دقیقاً از کدام منبع مالی برای پرداخت حقوق و دستمزدهای هنگفتی که تعهد کرده‌اند، استفاده می‌کنند؟ در ابعاد کلان، وقتی شما با یک مجموعه اقتصادی روبه‌رو هستید که بیش از هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد و در آن هیچ خبری از شفافیت نیست، اصلاً انتظار نداشته باشید که در آن خبری از فساد مالی نباشد! درست مثل یک زمین حاصلخیر که آمادگی کامل برای رشد درختان تنومند فساد در آن وجود دارد.
فوتبال ایران با وجود همه پیشرفت‌هایی که داشته، در مناسباتش همچنان به شدت آماتور است. این فوتبال آماتور هنوز اقتضائات فوتبال مدرن را به رسمیت نمی‌شناسد. هنوز در فضای نوستالژیک دهه پنجاه و شصت سیر می‌کند که فوتبالیست‌ها، نان و گوشت کوبیده‌ای سق می‌زدند و به محض فارغ شدن از کار با تاکسی‌های نارنجی، عاشقانه به دنبال توپ می‌دویدند. مناسبات حاکم بر فوتبال در این بیست سی سال به اندازه دویست سال تفاوت کرده اما ما نمی‌خواهیم این تغییرات بنیادین را به رسمیت بشناسیم. به همین دلیل است که مایل نیستیم شغل‌هایی که به تازگی در فوتبال ایجاد شده را باور کنیم؛ مربی سنتی به «آنالیزور» به چشم یک شغل زائد نگاه می‌کند و روزنامه نگار سنتی هم ترجیح می‌دهد «مدیر برنامه» و «ایجنت» را به شکلی تحقیرآمیز «دلال» خطاب کند.
اگر بخواهیم ساده‌سازی کنیم، شغل ایجنت‌ها همان دلالی است. بازیکن را به باشگاهی معرفی می‌کند و پورسانت می‌گیرد. نه در ایران که در بقیه دنیا هم ایجنت‌ها بیش از اینکه محبوب باشند، منفورند. مندس، رایولا یا پاستوره لو، فرقی نمی‌کند، همگی کم و بیش در این ویژگی مشترک هستند. بزرگترین باشگاه‌های دنیا هم گاهی با مدیربرنامه‌های مشهور به مشکل برمی خورند. ما می‌توانیم ایجنت‌ها را دوست نداشته باشیم، همانطور که وقتی قرارداد اجاره خانه را در یک بنگاه معاملات املاک تنظیم می‌کنیم، ناخودآگاه به این فکر می‌کنیم که «چرا باید این مبلغ گزاف را به خاطر یک تماس و یک بازدید به مشاور املاک بدهیم؟» این در ناخودآگاه ما کم و بیش وجود دارد. مناسبات فوتبال حرفه‌ای، اقتضا می‌کند که شغلی مثل مدیر برنامه یا همان دلال وجود داشته باشد. ایجنت‌ها از منافع بازیکن‌ها در مقابل باشگاه حفاظت می‌کنند و به همین دلیل است که حتی کاپیتان‌های تیم ملی هم که قاعدتاً نگرانی بابت مشتریان احتمالی ندارند، ترجیح می‌دهند درصدی از قراردادشان را به مدیر برنامه بدهند.
 ما می‌توانیم ایجنت‌ها را دوست نداشته باشیم اما مشکل اصلی فوتبال ایران، مدیر برنامه‌های تابلودار و رسمی نیستند. در اینکه برخی از همین ایجنت‌های رسمی هم کج روی دارند و گاهی در فساد مشارکت می‌کنند، هیچ تردیدی وجود ندارد اما مشکل اساسی آنجایی است که سایر افراد ذی‌نفع در فوتبال، از مدیر باشگاه و مربی و لیدر هواداران تا خبرنگار، در پوشش شغل ظاهری خودشان، دستی در دلالی داشته باشند. این یک سوءاستفاده و تقلب آشکار است و مصداق بارز فساد. اینجا دقیقاً همان نقطه‌ای است که باید نهادهای نظارتی روی آن تمرکز کنند. در واقع فساد آنجایی شکل می‌گیرد که «دلال‌نما»ها وارد می‌شوند و در پروسه جذب بازیکن و مربی، استخدام فوتبالیست خارجی و گاهی حتی در تغییر نتیجه یک بازی، دخالت می‌کنند. از منظری دیگر، ورود نهادهای نظارتی و امنیتی به این ماجرا می‌تواند لااقل در کوتاه مدت به یک پاکسازی نسبی بینجامد اما برای اینکه سرچشمه فساد در فوتبال کور شود، باید به سراغ «علت»‌ها رفت، وگرنه آنچه ما از فساد در فوتبال می‌شناسیم، همگی «معلول» مناسبات غیرشفاف مالی و فوتبال رانتی است که هرچه بیشتر زیان می‌دهد، بیشتر در خرج کردن پول دست و دلباز می‌شود. اگر می‌خواهیم مبارزه با دلالی در فوتبال به نتیجه خوشایندی منجر شود، چقدر خوب است که نهادهای نظارتی از دانه درشت‌ها شروع کنند وگرنه برخورد با مهره‌های درجه چندم، اتفاق خاصی رقم نمی‌زند. در عرصه مبارزه با فساد، شاید بهتر باشد نقطه آغاز، باشگاه‌هایی باشند که مستقیم و غیرمستقیم از بودجه دولتی ارتزاق می‌کنند و در آنها رگه‌هایی از نادانی و بی‌کفایتی به وضوح دیده می‌شود. همان‌هایی که اگر خودشان درگیر فساد مالی نباشند، لااقل زمینه را برای بروز فساد فراهم کرده‌اند.

 


Page Generated in 0.0050 sec