سامان موحدی راد
سوت آغاز بوندسلیگا زده شده و به نظر میرسد سایر لیگها هم کمکم به چرخه رقابتها بازگردند و احتمالاً ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. شاید به زودی و تا پایان اردیبهشت شاهد بازگشایی درهای ورزشگاهها و از سرگیری رقابتهای لیگ برتر باشیم اما در این میان یکی از مخالفان شروع لیگ برتر با صدور بیانیهای نکاتی را مطرح کرد که سالهاست سؤال اصلی خیل عظیم فوتبالدوستان ایرانی است. چیزی که به زعم من بزرگترین مشکل فوتبال ایران برای حرفهای شدن واقعی است و در اینجا بارها و بارها دربارهاش حرف زدهایم.
باشگاه تراکتورسازی در بیانیهای که چند روز پیش در حمایت از تعطیلی لیگ صادر کرده بود، عنوان کرد که «از خودمان سؤال کردهایم که هدف ما از برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان چه چیزی است؟ اینجا که خبری از اسپانسرهای آنچنانی، حق پخش تلویزیونی، پیشفروش بلیت مسابقات و درآمد نیست. اینجا سر و ته فوتبال فقط هزینه است و تیمها در صورت لغو مسابقات، نه تنها ضرر مالی نمیبینند، شاید وضعیت مالیشان، بهتر هم شود!» واقعیتی که از آن گریزی نیست. در واقع در همه این سالها همیشه سؤال اصلی این بوده که چرا و چگونه ممکن است فوتبالی با این سیستم معیوب مالی بتواند برای سرمایهگذاران اقتصادی جذاب باشد. فوتبالی که همه شریانهای مالی آن بسته شده و کسی نمیتواند به روشی سالم و پذیرفته شده در آن درآمدزایی متناسب با هزینههایش بکند.
یک طرف ماجرا برای ما مشخص است. جریانهای انحصارطلبی مثل صداوسیما با ایجاد انحصاری شدید و رفتاری دیکتاتورگونه با عدم پرداخت حقپخش واقعی مهمترین منبع درآمد باشگاهها را کور کردهاند. فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ هم چندان برایشان اهمیت ندارد که رقابتها را جذاب کنند و با پخش کردن مسابقات در روزهای کاری و ساعتهای غیر معمول عملاً موجب شدهاند که تماشاگر کمتری به ورزشگاهها بیاید و بازیها غیرجذاب شود. قانونهای درستی برای حمایت از باشگاهها برای فروش لباس و لوازم جانبی هم نداریم تا از این راه پولی به حساب باشگاهها بیاید.
از این جهت یک طرف ماجرا با کوتاه نظری و بیعملی و بیتدبیری بسته شده اما در آن سو هم سؤال مهمی مطرح میشود. چطور است که در این سیستم عملاً ورشکسته سرمایهگذارانی حاضر به سرمایهگذاری میشوند؟ سالی نیست که سر و کله یک مولتی میلیاردر در فوتبال ایران باز نشود. آدمهای اقتصادی که سابقه کاریشان نشان میدهد ساز و کار بازار را به خوبی میشناسند و با این حال پا به این میدان میگذارند تا ضرر کنند! چرا یک چهره موفق اقتصادی باید در فوتبال ایران سرمایهگذاری کند تا ضرر کند؟ پاسخ به این پرسش مجهول و عجیب، خیلی از گرههای این فوتبال را باز میکند.