توپ، تور، المپیک
زنگ ورزش
مهدی استاد احمد
توی دوران مدرسه، ورزش
داشت مقدار اندکی ارزش
یک عدد توپ بود توی حیاط
تا شود مایه تلاش و نشاط
گوشهای نیز میز ساکت بود
پینگپنگِ بدون راکت بود
بود همواره بر همین منوال
تورِ بیتوپ سهم والیبال
درس ما را ز جنب و جوش انداخت
بچه باید به درس میپرداخت
مدرسه عرصه ریاضی بود
ورزش انگار بچهبازی بود
شد در آن مدرسه به آسانی
زنگ ورزش چقدر قربانی
ورزش اندر سنین بالاتر
شد فقط بحث و حرف و کسب خبر
که فلان تیم بیمربی شد
که فلان قهرمان یهو چی شد
که فلانجا فلان مدیرعامل
حرفهایی زده همه باطل
که فلان پول اختلاس شده
خرج دلالی لباس شده
ورزش آه عرصه چراها شد
و از این قسم ماجراها شد
شد چنانکه میافتد و دانی
زنگ ورزش دوباره قربانی
حیفِ ورزش که غرق حاشیههاست
توپ بیمنت دولایه کجاست