عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6887 /
۱۴۰۰ دوشنبه ۱۰ آبان
|
ژاوی در بارسلونا موفق میشود؟
پخش رایحه پپ در فضای نوکمپ
سال ۲۰۱۵ بود که ژاوی ارناندس با کوله باری از تجربه راهی فوتبال قطر شد تا سالهای آخر فوتبالش را در این کشور و باشگاه السد سپری کند. مأموریت دوم او اما از سال ۲۰۱۹ شروع شد؛ جایی که ژاوی به عنوان سرمربی باشگاه السد انتخاب شد و او کارش را در حرفهای جدید از سر گرفت.
از آن زمان تا به حال، ژاوی با السد، شروع به درو کردن جامها کرده است (۷ عنوان قهرمانی از جمله قهرمانی فصل پیش در لیگ قطر). با این حال، سؤال این است که آیا سرباز کهنهکار بارسلونا، برای استارت زدن در نوکمپ میتواند دلخوش به افتخاراتی باشد که با السد به عنوان سرمربی به دست آورده است؟ کریستین گورکوف فرانسوی که خودش فصل
۲۰۱۹– ۲۰۱۸ در لیگ قطر حضور داشته و سرمربی الغرافه بوده، در پاسخ به این سؤال میگوید: «تجربهای که در قطر به دست آورده، پیش از آنکه حرفه مربیگری را در جای دیگری دنبال کند، برایش بسیار خوب است؛ چون آدم وقتی بازی میکند با زمانی که سرمربی میشود، اتفاقات رخ داده در زمین فوتبال را یک شکل نمیبیند.
البته این نکته را هم باید در نظر داشت که نتایجی که او به همراه السد به دست آورده نباید چندان فریبنده هم باشد، چون واضح است که تیم او در قطر، یک سروگردن از سایر تیمها از لحاظ داشتن مهره بالاتر است».
السد که این روزها در ترکیبش بازیکنان مهمی چون سانتی کاسورلا، آندره آیو، گیلرمه و بغداد بونجاح را دارد، در این فصل و بعد از سپری شده ۷ هفته همچنان بدون شکست باقی مانده و مشخصاً سطحش از بقیه تیمهای حاضر در لیگ قطر بالاتر است.
پس این مورد نمیتواند حاصل تأثیر ژاوی در این باشگاه باشد؟ گورکوف میگوید: «السد واقعاً از لحاظ داشتن مهره، دست بالا را در مقایسه با سایر تیمها دارد. حتی زمانی که من در قطر کار میکردم هم این تیم از شرایطی برخوردار بود که سایر تیمها از آن بیبهره بودند. واقعیت این است که در این لیگ، اختلاف سطح بازیکنان و بعضی تیمها با بقیه بسیار بالاتر است».
با این شرایط به نظر میرسد تجربهای که ژاوی در السد به دست آورده با چیزی که در فوتبال اروپا انتظارش را میکشد، اختلاف زیادی دارد. مربی سابق تیمهای لوریان، رن و نانت فرانسه در این مورد میگوید: «با این وجود، حضور در قطر به عنوان سرمربی، تجربه بسیار خوبی برای ژاوی است.
او دست کم تجربیاتی از اتفاقات داخل زمین، وقتی خودش روی نیمکت سرمربیگری نشسته را به دست آورده است اما اتفاقات بیرون از زمین در فوتبال قطر، اصلاً قابل مقایسه با فوتبال اروپا نیست. اینجا همان نکتهای است که ژاوی در آن تجربه زیادی
ندارد.
در قطر فشار تماشاگر نیست و در تیم هم مشکلی برای رسیدگی به اختلاف نظرها وجود ندارد، چون معمولاً جو آرامی بر رختکن حاکم است. جدال بین ستارهها و بازیکنان مغرور در آنجا وجود ندارد. اینها مواردی است که مدیریتش در فوتبال اروپا، اهمیت زیادی دارد».
فلسفه بمب و گنج
با وجود حرف و حدیثهایی که درباره تجربه مربیگری ژاوی در میان است، او «دی ان ای» بارسلونا را دارد و به نظر میرسد سبک بازی مورد علاقهاش همان چیزی است که بارسلوناییها در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارند. او از زمانی که کارش را به عنوان سرمربی شروع کرده، مدام روی یک چیز تأکید داشته است؛ مالکیت.
ژاوی در گفتوگویش با «موندو دپورتیوو» در این مورد میگوید: «مهمترین و زیباترین اتفاق در فوتبال، مالکیت توپ، حمله کردن و مسلط بودن بر جریان بازی با تأکید بر در اختیار داشتن توپ
است».
فلسفه مربیگری او حالا مدتهاست در السد چه در تمرینات و چه در مسابقات این باشگاه رعایت میشود. تیم او در هر بازی مدام در تلاش برای بالابردن درصد مالکیت است. او یک فلسفه مشخص دیگر هم دارد؛ بازیابی سریع توپ با پرس از بالا. مترونوم سابق کاتالانها در این مورد میگوید: «توپ، بمب نیست، گنج است».
واضح است که در این زمینه، او پیرو سبک استادش، پپ گواردیولا است؛ موضوعی که ژاوی اصلاً پنهانش نمیکند و آشکارا علاقهاش را بروز
میدهد.
او در گفتوگو با روزنامه «اسپورت» از علاقهاش به سبک گواردیولا حرف میزند و میگوید: «گواردیولا استاد من برای اندیشیدن است. فلسفه بازی من خیلی شبیه به فلسفهای است که گواردیولا برای فوتبال دارد. اگر قرار باشد بازیکنی از فوتبال لذت ببرد باید تا جای ممکن توپ را در اختیار داشته باشد. اگر شما مالکیت توپ را داشته باشید آن وقت بیشترین شانس برای برنده شدن در بازی را به دست میآورید».
ژاوی آماده است
اگر ژاوی به بارسلونا برگردد، اتفاق مهمی است، چون همین حالا شرایط در این باشگاه به قدر کافی آشفته است؛ بارساییهای مشکلات مالی بسیاری دارند و لیونل مسی را هم در تابستان از دست دادهاند و از داشتن این فوق ستاره محروم هستند. پس، کاتالونیا به ژاوی به چشم یک ناجی نگاه
میکند.
اگرچه همچنان تجربهای که او با السد دارد، تردیدهایی دربارهاش به وجود آورده اما بینش روشنش نسبت به فوتبالی که قرار است ارائه دهد، امیدواریهای زیادی به وجود آورده است. ژاوی، متولد «تراسا» آنقدر قابلیت دارد که مهیای پذیرفتن شرایط سخت پیش رو باشد.
این موردی است که گواردیولا همین 2 روز پیش تأیید کرد و درباره ژاوی گفت: «شکی ندارم که آماده است تا سرمربی بارسلونا شود. او آگاهی لازم به این ورزش را دارد و تجربهاش در مربیگری در مقایسه با من و زمانی که کارم را به عنوان سرمربی بارسلونا شروع کردم، بیشتر است».
البته که ژاوی قرار نیست سرمربی هر تیمی هم شود. او که با تیم ملی اسپانیا قهرمان جام جهانی ۲۰۱۰ شده به بارسلونا، به خانه برمیگردد؛ در باشگاهی که فوتبال را در آنجا آموخته و با آن 8 بار قهرمان اسپانیا شده و ۴ بار هم لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرده است.
(این مطلب پیشتر در سایت فوتبال 360 منتشر شده)
در چنین روزی 10 آبان ۱۳۸۰
گزارش روزنامه تایمز پیرامون بازی برگشت ایران و امارات
روزنامه تایمز چاپ لندن نوشت: «این نتیجهای بود که ایرلندیها اگرچه از ابتدا از آن میترسیدند ولی انتظارش را داشتند و دیروز به وقوع پیوست.»
این روزنامه در شماره امروز پنجشنبه خود با بررسی دیدار تیمهای ملی فوتبال کشورمان و امارات و دیدار هفته آینده ایرلند با ایران نوشت: «از نقطه نظر فوتبال میک مک کارتی سرمربی ایرلند ترجیح میداد که حریف آسانتری را پیش رو داشته باشد. وی دراین باره اظهار میدارد: ایرانیها نادان نیستند. من پس از تماشای دیدار رفت آنان از نتیجه بازی برگشت به هیچ وجه متعجب نشدم.»
تایمز در ادامه مینویسد، میک مک کارتی، «ایان ایوانز» دستیار وی، «ری تریسی» مسئول امور مسافرتی فدراسیون فوتبال ایرلند جنوبی و «ادی کوروکان» مدیر تدارکات این فدراسیون در ایران شاهانه پذیرایی شدند. به نوشته این روزنامه، بر اساس برنامه تنظیمی، پس از دیدار رفت دو تیم در روز دهم نوامبر، ایرلندیها برای آمادگی هرچه بیشتر بدون کمترین اتلاف وقتی روز یازدهم نوامبر به تهران پرواز خواهند کرد.
آغاز طوفانی استقلال
کمربندها را سفت ببندید!
امیر فروزش
استقلال در چندین فصل اخیر با مربیان مختلف در ابتدای فصل نتایج مطلوب هواداران را کسب نمیکرد که همین موضوع باعث افزایش فشار روی این تیم در ادامه فصل میشد.
آبیها اغلب زمان کافی را در فصل آماده سازی از دست میدادند و درست در زمانی که سایر مدعیان درصدد کسب امتیاز برمی آمدند، استقلال از قافله عقب میماند. این موضوع در استقلال به یک رویه غلط در چند فصل گذشته تبدیل شده بود و حتی آندره استراماچونی که تقریباً نتایج موفقی با استقلال در نیم فصل اول کسب کرد و نسبت به سایرین فصل را زودتر استارت زد هم در هفتههای ابتدایی تزلزل نشان داده بود.
فرهاد مجیدی به خوبی به این موضوع واقف است و میداند که امتیازات هفتههای ابتدایی دارای چه اهمیتی است. مجیدی با کسب سه پیروزی متوالی در سه هفته آغازین لیگ به نوعی سنتشکنی کرده و همین موضوع باعث گردیده که استقلال خود را یک مدعی جدی کسب عنوان قهرمانی در لیگ برتر نشان دهد.
مورد دیگر اینکه کسب پیروزی در مقابل تراکتور نیز از لحاظ روحی و روانی در ادامه فصل برای حفظ ثبات در نتایج کمک شایانی به استقلالیها خواهد کرد. پیروزی در دیدارهای رودررو مقابل مدعیان اهمیت بسیاری برای تیمی که میخواهد در آخر فصل جام را بالای سر ببرد، دارد و هر تیمی که میخواهد به مقام قهرمانی دست پیدا کند، باید در دیدار بزرگ فصل بتواند اندوخته خوبی جمع کند.
مجیدی تقریباً به ترکیب دلخواه و ایدهآل خود دست یافته و هفته به هفته تماشاگران این تیم شاهد استقلال بهتر و جذابتری از سوی فرهاد مجیدی هستند. یکی از موارد مثبت استقلال تا به اینجای فصل باز نشدن دروازه این تیم است و یک تیم برای قهرمانی علاوه بر خط حمله قدرتمند به یک خط دفاع منسجم نیز نیاز دارد. استقلال همانطور که به راحتی شانس گل ایجاد میکند، به همان راحتی نیز به حریفان شانس گل میدهد که این موضوع تا حدودی در مقابل تراکتور برطرف شده بود و استقلال کمترین موقعیت گل را به حریف سرسختش داد.
همهچیز خوب است اما...
جای یکی خالـــی است!
پیروزی مقابل تراکتور در تهران شاید یکی از طنابهایی بود که فرهاد مجیدی و کادرفنیاش را از بلایای احتمالی پیشرو تا حد زیادی محفوظ خواهد داشت
میعاد نیک
سومین پیروزی متوالی تیم فوتبال استقلال آن هم با تیمی که فرهاد مجیدی بالاخره پس از چند فصل خودش بسته، نوید بازگشت روزهای خوب گذشته را به اردوگاه آبی فوتبال پایتخت روانه کرده. آبیپوشان در شرایطی که هارمونی یکدست فصلهای اخیر در باشگاه رقیبشان تبدیل به کیمیایی دستنیافتنی شده، با ثباتی معقول در حال جمعآوری امتیازاتی هستند که اهمیت آنها نه در نیمفصل نخست لیگ برتر، بلکه در هفتههای پایانی لیگ بیستویکم و در جدال برای تعیین تیم قهرمان مشخص خواهد شد. علاوه بر حلاوت این ۳ برد پیاپی، استقلال به سومین کلینشیت خود هم دست یافت تا از معدود تیمهایی لقب بگیرد که تاکنون گلی دریافت نکرده. اجرای سیستم ۳-۵-۲ توسط فرهاد مجیدی و اهتمام مصرانه کادرفنی آبیها به بازی با ۳ دفاع مرکزی، لااقل معضل تدافعی تیم را برطرف کرده و پاشنه آشیل استقلالیها در لیگ برتر فعلی در ناحیه تدافعی نیست.
با این همه اما ترکیبی که فرهاد مجیدی انتخاب میکند، خالی از خلأ و نقصان هم نخواهد بود. استمرار به بازیگیری از مهرههایی همچون آرش رضاوند و جعفر سلمانی در پستهایی به غایت مهم و اساسی، از کیفیت و ریتم مورد انتظار تیم فوتبال استقلال کاسته. شاید این دو بازیکن که هرگز در حدواندازههای بر تن کردن پیراهن باشگاهی به پرهواداری و پرافتخاری استقلال نبودهاند، حتی خودشان هم ندانند که از بازی کردن ساده فوتبال هم چه میخواهند اما سرمربی جوان آبیپوشان علیرغم مهرههای باکیفیتتر روی نیمکت، به حضور فیکس آنها اصراری عجیب دارد؛ اصراری که قطعاً در میانههای راه طولانی لیگ بیستویکم به ضررش تمام خواهد شد. هنوز هم جای خالی یک هافبک بازیساز و طراح خوشفکر در میانه هجومی تیم فوتبال استقلال حس میشود و این خلأ را دهها آزمون و خطای فرهاد مجیدی هنوز پُر نکرده. آبیها که طی سالهای نه چندان دور از نعمت وجود ستارههایی مانند فابیو جانواریو، مجتبی جباری و سرور جباروف در این پست برخوردار بودهاند، شاید این روزها بیش از هر زمان دیگری حسرت آن بازیکنان را بخورند.
پیروزی مقابل تراکتور در تهران شاید یکی از طنابهایی بود که فرهاد مجیدی و کادرفنیاش را از بلایای احتمالی پیشرو تا حد زیادی محفوظ خواهد داشت. در روزهایی که بین کادرفنی و مدیریتی باشگاه استقلال پیوندی به نظر ناگسستنی شکل گرفته و در آن سوی پایتخت از اتحاد مسبوق به سابقه بین کادرفنی و مدیریتی باشگاه پرسپولیس خبری نیست، این ضربآهنگهای روبهرشد به بازیابی توان آبیها کمک شایانی خواهد کرد. به طور حتم این ۳ پیروزی متوالی مصداق قهرمانی نیست و استقلالیها تازه در اول مسیر قرار گرفتهاند. فرهاد مجیدی تیم خود را در قامت یک مدعی نشان داده و باشگاه هم در همه جهات از او حمایت خواهد کرد. بررسیهای تئوریسین ایتالیایی نیمکت آبی و سرمربی این تیم باید هر چه سریعتر پایان یابد تا استقلال بالاخره پس از سالها از حضور یک هافبک میانی طراح بهرهمند شود. این اهتمام فرهاد مجیدی به استفاده از سیستم ریسکی و خاص ۲-۵-۳، بیش از وینگبکهای رونده به هافبکی بازیساز نیاز خواهد داشت و تازه از آن موقع میتوان یک فوتبال ناب و چسبنده را از سوی استقلالیها به نظاره نشست.
در مسیر پیشرفت
کلینشیتهای امیدوارکننده
سامان موحدی راد
استقلال سومین پیروزی پیاپیاش را در لیگ بیست و یکم کسب کرد تا یکی از بهترین شروع فصلهای ممکن را با هدایت فرهاد مجیدی در این بیست و یک دوره تجربه کرده باشد. اگرچه هنوز سبک بازی استقلالیها انتقاداتی را برانگیخته اما هیچ کدام از آنها نمیتواند سه پیروزی پیاپی و مهمتر از آن بسته مانده دروازه این تیم در این سه بازی را زیر سؤال ببرد. استقلال اگرچه پیروزیهای پرگلی را کسب نکرده و با برتریهای اقتصادی در حال پیشروی در لیگ است اما در فاز دفاعی عملکرد قابل توجهی داشته و تاکنون گلی دریافت نکرده. استقلال عارف غلامی را به عنوان یکی از مهمترین مهرههای دفاعیاش در اختیار ندارد و مسعود ریگی را هم در ابتدا فصل از دست داده اما ترکیب دفاعی این تیم که همچنان بازمانده از فصل قبل است، پیشرفت قابل توجهی را در سبک بازیشان نشان میدهند. گواهش هم همین عدد صفری است که در جدول مقابل نام استقلال و در برابر تعداد گلهای خورده ثبت شده. البته استقلال چند مهره دفاعی هم در پست مدافع و هافبک دفاعی جذب کرده که هنوز نتوانستهاند خودشان را به ترکیب اصلی تحمیل کنند اما به هر حال هرچه که باشد مهمترین نکته بازی استقلال در این سه بازی نخست فصل این موضوع است.موضوع بعدی پیشرفت استقلال در هر بازی است. آنها در بازی نخست تنها دقایق کوتاهی در نیمه دوم خوب بازی کردند و به گل رسیدند. این عدد در بازی دوم بیشتر شد و نهایتاً در بازی سوم استقلال موقعیتهای گل بیشتری توانسته بود خلق کند. به نظر میرسد با اضافه شدن رودی ژستد به خط حمله، آنها بتوانند عدد گلهای هر بازی را افزایش دهند. ولی به هر حال پیشرفت استقلال بازی به بازی به شدت مشهود است. آنها در بازی با تراکتور 496 پاس با دقت 85 درصد را ثبت کردند که نشان از بازی شناورتر آنها در زمین است. امید گل 81/1 آنها در برابر 36/0 تراکتور به خوبی نشان میدهد که آنها تیم برتری در زمین بودند و میتوانستند گلهای بیشتری هم بزنند.
به هر حال استقلال به خوبی در مسیر پیشرفت قرار دارد و مهمتر اینکه امتیازی از دست نداده. چرا که همیشه امتیازاتی که آنها در ابتدای فصل از دست میدادند، بزرگترین حسرتشان در هفتههای پایانی بود.
آبی نفوذناپذیر
قلعهای که فتح نمیشود
سام ستارزاده
بسته نگهداشتن دروازه در سه مسابقه متوالی، امیدوارکنندهترین امتیاز استقلال مدل ۱۴۰۰ روی کاغذ است که در سه نمایش ابتدایی آنها مشاهده شد. در لیگی که محافظت از پیروزیهای خفیف کلید فتح جام آن است، بهرخ کشیدن قدرت دفاعی بیش از هر عاملی به شاگردان فرهاد مجیدی کمک کرده تا از همان هفتههای ابتدایی در کورس قهرمانی آن بتازند.
استقلال شفر در لیگ هجدهم در چهار هفته دو کلینشیت را از دست داد و سال بعد نیز آبیپوشان برای ثبت نخستین کلینشیت خود با استراماچونی، تا هفته هفتم لیگ صبر کردند. در سوی مقابل، تیم محمود فکری در چهار دیدار نخست لیگ بیستم تنها از فولاد گل دریافت کرد اما حتی برای گلزنی مقابل ماشینسازی فانوس بهدست به چالش افتاد. همین مقایسه ساده نشان میدهد که چرا باید به آینده استقلال با فرهاد مجیدی امیدوار باشیم.
در مقایسه با صاحبان قبلی نیمکت آبی، 7 مقدس دهه ۹۰ استقلال نهتنها لیگ را در فاز دفاعی مقتدرانهتر شروعکرده، بلکه در هر سه دیدار نیز به امید گل بالای 2/1 دست یافته. در نتیجه، در سه هفته آغازین لیگ، استقلال مجیدی در دفاع و حمله متوازنتر از پیشینیان خود در ۵ فصل گذشته بوده است.
اگر بخواهیم به سه کلینشیت آبیها عمیقتر نگاهکنیم، متوجه یک تحول مثبت دیگر در نمایش پسران آبی میشویم؛ پاسخ دفاعی صحیح به ذوبآهن و تراکتور، دو تیمی که برای کسب سه امتیاز مقابل شاگردان مجیدی به ضدحملات دل بستند.
تفکرات هجومی مجیدی، از همان تجربه نخست سرمربیگری وی در استقلال در لیگ هجدهم تیمهای تحت هدایت وی را نسبت به ضدحملات رقبا آسیبپذیر ساخته بود. در دیدار با تراکتور، این نقطه ضعف به نسبت نیمفصل گذشته نه به طور کامل اما تا حد معقولی پوشش داده شد؛ به گونهای که پرشورهای تبریزی تنها دو بار توانستند با استفاده از این حربه روی دروازه حسین حسینی تهدید خلقکنند.
برخلاف پستهای هجومی، استقلال مجیدی در خط دفاعی و درون دروازه نسبت به ترکیب لیگ بیستم خود ثابت مانده.
تنها عارف غلامی بهدلیل پارگی رباط صلیبی یک نیمفصل از این ترکیب خارج شده اما سیاوش یزدانی با ذکاوت بیشتری در قلب خط دفاع آبیها ظاهر شده و فرماندهی این خط را بهخوبی به دست گرفته.
در آبی نفوذناپذیر استقلال، نهتنها میتواند برگ برنده آنان در فصل جاری، بلکه میتواند تضمینبخش جایگاه یزدانی در لیست تیم ملی هم باشد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو