عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6772 /
۱۴۰۰ يکشنبه ۹ خرداد
|
پنج دلیل برای ماندن رونالدو در یوونتوس
سینا بیدمشکی
این روزها برداشتهای متفاوتی از صحبتهای کریستیانو رونالدو در رسانهها مطرح شده است و او در تمرینات تیم ملی پرتغال فارغ از حواشی و یا بیان سوژهای جدید برای ورزشی نویسان اروپایی در رؤیای خلق افتخاری دیگر برای پرتغال در مسابقات جام ملتهای اروپا است.
از همان روزی که کریستیانو رونالدو با بانوی پیر وارد چالش جدیدی از هیجانات فوتبالی شد، مشخص بود که تنها انتظار باشگاه و این بازیکن کسب قهرمانی در تورنمنت لیگ قهرمانان اروپا است و جامهای ایتالیایی دوای درد آنها نخواهد شد، گرچه یوونتوس از کورس رقابت در همین جامها هم بازماند و جام حذفی تنها تسکینی برای پیرلو بود و نگرانی بیشتر برای هواداران بانوی پیر که در نهایت منجر به تثبیت سرمربیگری پیرلو در یووه نشد و با بازگشت مکس آلگری همراه بود.
1. این موضوع غالباً برای فوتبالدوستان و ورزشکاران ثابت شده است که بازیکنان فوتبال شامل دو گروه هستند؛ یا عملکرد خوبی دارند و یا مؤثر نیستند اما در دنیای روز فوتبال هر چه قدر هم عملکرد را اولویت قرار دهیم، مباحث مارکتینگ و بازاریابی آن روز به روز گستردهتر میشود و این موضوع عاملی است که ثابت میکند تیمهای اروپایی از ریسک خرید رونالدوی آماده و سی و شش ساله هم واهمه دارند و ترجیح میدهند که سرمایهگذاری آنها بر روی یک بازیکن جوان در سطوح پایینتر باشد؛ بر خلاف یوونتوس که در این سه سال از کریستیانو رونالدو حمایت کامل و معنوی را داشته است؛ به اصطلاح چه راضی باشیم و چه منتقد اولویت اصلی باشگاههای اروپایی برای جذب بازیکنان سن آنها میباشد.
2. ممکن است دیگر مسائل مالی و اقتصادی برای کریستیانو رونالدو از اهمیت بالایی برخوردار نباشد زیرا هماکنون از پرآوازهترین فوتبالیستها در این زمینه به شمار میرود اما برای او حکم احترام متقابل و رقابت با آمار و ارقام دیگر بازیکنان را دارد! همین موضوع به ظاهر ساده باعث و بانی اختلاف بین کریستیانو رونالدو و فلورنتینو پرز در اواخر دوران حضورش در جمع کهکشانیها به شمار میرفت و کریستیانو رونالدو میداند ریسک تغییر تیم در این سن ممکن است باعث تکرار همان اتفاقات در مباحث مالی شود و یا مدیر باشگاهِ جدید همانند فلورنتینو پرز در روز تقدیر از او، از نیمار یا بازیکنان جوان خارج از باشگاه سخن بگوید. علاوه بر حساسیتهای کریستیانو رونالدو در این موضوعات باشگاههای کمی قادر به پرداخت انتظارات مالی رونالدو هستند.
3. کریستیانو رونالدو از همان روز اول هم به دنبال کسب لیگ قهرمانان اروپا با یوونتوس بود و این موضوع باعث ایجاد رکوردی دست نیافتنی در تاریخ فوتبال میشد و از حدس و گمان به دور است اگر بگوییم رونالدو هنوز هم تشنه کسب این عنوان به همراه بانوی پیر نیست زیرا هواداران یوونتوس از نام بزرگ او انتظار دارند نه از سن رو به افزایش او. رونالدو اگر قصد بازگشت به تیمهای سابق یا خواهانش را داشته باشد، میتواند یک سال دیگر را با آلگری تجربه کند و آخرین تلاشهای خود را برای کسب این عنوان به کار گیرد؛ گرچه گفته میشود ارتباط آلگری و رونالدو تیره است اما این بازیکن در جمع هواداران محبوب است.
4. دلیل مهم دیگری که ثابت میکند رونالدو و یوونتوس در این برهه حساس به یکدیگر نیاز دارند این است که باشگاههای خواهان رونالدو از جذابیتهای کافی برخوردار نیستند و یوونتوس در فشارهای مالی از سوی کرونا بهسر میبرد و امیدی به جذب بازیکن بزرگ و مؤثر در خط حملهاش ندارد. پاری سن ژرمن با حضور امباپه و نیمار و ستارههای دیگر همچنان در این سالها عاری از کسب افتخارات اروپایی است و به اصطلاح اصالت یوونتوس در این قیاس ممکن است قابل توجه باشد و جذابیتهای سری آ به نسبت لوشامپیونه برای رونالدو و هواداران فوتبال بالاتر است. منچستر یونایتد تیم اسبق رونالدو پس از شکست در فینال رقابتهای لیگ اروپا در وضعیت مطلوبی همراه با سولسشر به سر نمیبرد و کریستیانو رونالدو از این موضوع با خبر است که ترکیب فعلی منچستر یونایتد و آمادگی بازیکنانش فرسنگها با تیم همشهری و دیگر مدعیان لیگ جزیره فاصله دارد و در وضعیت فعلی نمیتواند چالش مناسبی باشد. بازگشت به رئال مادرید هم که غیرممکن است و از همان روزی که باشگاه را ترک کرد، مشخص بود این مورد صورت نخواهد گرفت و صحبتهای اخیر فلورنتینو پرز مهر تأییدیهای برای این موضوع میباشد. انگیزههای کریستیانو همچنان بالا است و بعید به نظر میرسد روحیه رقابتطلبیاش را به فراموشی بسپارد و فکرش به سمت بازی در لیگهای آمریکا، چین و یا تیمهای عربی برود. گرچه این اتفاق هم خواهد افتاد اما نه در زمانی که همچنان از بهترینهای اروپا به شمار میرود و آقای گل سری آ محسوب میشود.
5. با وجود اینکه رونالدو در این فصل منجی یوونتوس بود و در بُعد یک بازیکن عملکرد فوقالعادهای از خود به نمایش گذاشت اما در بحث تیمی و کسب جام آنچنان که باید و شاید به همراه همتیمیهایش ظاهر نشد و او میداند تغییر نسل بازیکنان یوونتوس ممکن است کمی زمانبر باشد اما شدنی است و اگر چالش بعدی او در باشگاهش به موفقیت صد در صدی نرسد، سابقه و رزومه فوقالعاده فوتبالی او را تحتالشعاع قرار خواهد داد. آن موقع باید با یک عملکرد متوسط و دور از انتظار و به دور از اقتدار فوتبالی که دارد به سمت لیگهای آمریکایی و چینی و عربی برود و هر بازیکنی در فوتبال آرزو دارد همانند زیدان در اوج از رقابتها خداحافظی کند. پس اکنون زمان مناسبی برای تجربه جدید و ریسک تغییر تیم برای او نیست و اگر کریستیانو رونالدو سالهای آتی فوتبالش را در یووه به سر ببرد، میتواند در کنار اساطیر بانوی پیر که از لحاظ تعداد بازی و سابقه حضور آمار بالایی دارند، قرار گیرد.
در چنین روزی ۹ خرداد ۱۳۸۰
ماجرای علی کریمی و اتلتیکو مادرید
به گفته یکی از دستاندرکاران امور مربوط به انتقال «علی کریمی» بــــه یکی از تیمهای خارجی، باشگاه اتلتیکو مادرید هنـــوز هیچ قراردادی با وی امضا نکرده است و منتظر پاسخ این بازیکن و باشگاه پرسپولیس ایران است.
«مهرداد رشیدی» در گفتوگو با خبرنگار ایرنا افزود: «تیم اتلتیکو مادرید سه بازی دیگر در مسابقات دسته دوم باشگاههای اسپانیا در پیش دارد که در صورت پیروزی در هر 3 بازی به لیگ دسته اول صعود خواهد کرد و در چنین شرایطی باشگاه اتلتیکو «کریمی» را برای انتقال به یک باشگاه دیگر در دسته اول آماده خواهد کرد.»
وی گفت: «در صورت باقی ماندن باشگاه اتلتیکو مادرید در دسته دوم، این تیم علی کریمی را به عنوان بازیکن خود حفظ خواهد کرد.»
به گفته وی در پیشنهاد اتلتیکو مادرید برای انعقاد قرارداد با علی کریمی، نکات فنی خاصی وجود دارد که تا دریافت یک پاسخ روشن از سوی وی و تیم پرسپولیس، نمیتوان در مورد جزییات آن سخن گفت.
به اعتقاد رشیدی، حضور دو نماینده از باشگاه اتلتیکو مادرید در تهران برای تماشای مسابقه علی کریمی، نشان از تمایل این باشگاه برای در اختیار گرفتن این بازیکن دارد زیرا معمولاً باشگاههای اروپایی با دعوت از بازیکن مورد نظر، او را در زمین خود و تحت شرایطی خاص ارزیابی میکنند. وی گفت که پیش از این علی کریمی نیز یک بار به مادرید آمده و از سوی کارشناسان فوتبال اتلتیکو مادرید مورد ارزیابی قرار گرفته است.
کیفیت انتخاب، کیفیت آموزش
چرا استقلال فقط قائدی را دارد؟
مازیار گیلکان
استقلال تنها یک بازیکن در تیم ملی دارد. اگرچه دوران شمارش بازیکنان هر باشگاه در تیم ملی گذشته و این نوع بررسیها بیمعنا شدهاند اما استقلال باید نگاهی به خود بیندازد و ببیند چرا تنها یک بازیکن دارد که به کار تیم ملی میآید.
در سالهای دور، مثلاً در دهه ۷۰ حتی در بعضی اردوهای تیم ملی، مربیان تیم ملی سعی میکردند تعداد برابر از استقلال و پرسپولیس بازیکن دعوت کنند و حتی مواقعی که تعداد بازیکنان ملی دو تیم نابرابر بود، عدهای به این نابرابری اعتراض میکردند. چنین بررسی و مقایسه بیمعنایی حیرتآور بود اما واقعیت داشت.
استقلال مهدی قائدی را در تیم ملی دارد که یکی از امیدهای تیم ملی برای موفقیت در بازیهای سرنوشتساز است. قائدی در لیگ قهرمانان آسیا نشان داد که چقدر بازیکن ارزشمند و مؤثری است و گره بازی را باز میکند اما این برای استقلال کافی نیست که فقط یک بازیکن در قواره تیم ملی داشته باشد.
واقعیت این است که استقلال در سالهای اخیر بازیکنان باکیفیتی هم داشته اما تعداد بازیکنان ملی این تیم بسیار کمشمار است و استقلال باید دلایل ناکامیهایش را در این نکات نیز ببیند.
استقلال بازیکنانی مثل وریا غفوری، عارف غلامی، محمد دانشگر، فرشید اسماعیلی و رشید مظاهری دارد اما از وریا سنی گذشته و اگر دعوت نشدن او به تیم ملی فنی باشد، چندان غیرمنطقی نیست. عارف در قواره مدافعان اصلی تیم ملی نمیدرخشد و دانشگر که با بیانضباطیها کار دست خودش داده و در استقلال هم جایی پیدا نمیکند. فرشید اسماعیلی هنوز در قوارهای که در تیم ملی بازی کند، نیست. رشید مظاهری اما میتوانست گزینه بهتری برای ذخیره دروازهبانی در تیم ملی باشد که دچار مصدومیت هم شد.
استقلال وقتی میتواند در لیگ برتر مدعی قهرمانی باشد که چند یا چندین بازیکن مدعی برای حضور ثابت در تیم ملی داشته باشد، وگرنه در لیگ تیمی خواهد بود که از کورس قهرمانی عقب میافتد. این یک هشدار برای استقلال است که باید در نقل و انتقالات به یاد داشته باشد. مهمتر اینکه استقلال باید مربیانی داشته باشد برای اینکه قواره بازیکنان را بزرگتر کند و آنها را برای درخشش در عرصههای بزرگتر آماده کند. استقلال در این زمینهها کیفیت مطلوبی ندارد، نه در انتخاب بازیکن در سالیان اخیر و نه در پرورش بازیکنان. کاهش کیفیت این دو کار در استقلال، این تیم را به امروز رسانده که یک مهدی قائدی در تیم ملی دارد.
پرچمدار تنهای استقلال در تیم ملی
آبـــی مهآلـــود
سام ستارزاده
در فصلی که آبیپوشان پایتخت مقابل غولهای غرب آسیا همچون الاهلی و الدحیل قدرت حمله و دفاع خود را به رخ کشیدند و با حذف هر دو گام به دور حذفی لیگ قهرمانان آسیا گذاشتند، باور اینکه ستارگان آبیپوش در لیست اولیه دراگان اسکوچیچ جایی ندارند، چندان آسان نیست اما حقیقت این است که باشوی کوچک بوشهری، تنها پرچمدار استقلال در اردوی آمادهسازی تیمملی در کیش است. دلایل غیبت پسران آبی در تیم ملی به همان اندازه که ملموس و قابل درک هستند، برای هواداران استقلال عجیب و نگرانبخش نیز میتواند باشد.
لیست تیم ملی برای دیدارهای سرنوشتسازش در مقدماتی جامجهانی، تنها شامل ۱۰ بازیکن از ۴ باشگاه داخلی است. همین آمار به خوبی نشان میدهد که سرمربی کروات تیمملی برای نخستین و مهمترین دور از دیدارهای رسمی تیمملی دوران خود، به درستی دست به ریسک گسترده برای افزودن تازهواردها نزده و در شرایطی که ۱۰ ملیپوش ما هماکنون در ۱۰ بازی هم پیراهن تیمملی را بر تن نکردهاند، بر اضافهکردن تعداد محدودی استعداد نظیر جعفر سلمانی، مهدی قایدی و دانیال اسماعیلیفر بسنده کرده.
در میان ۱۰ ملیپوش لیگبرتری نیز، ۵ پیراهن به پرسپولیسیها رسیده؛ تصمیمی که به احتمال بالا به دلیل هماهنگی مثالزدنی پرسپولیسیها و جهت بهره بردن از اسکلت منسجم مدافع ۴ساله عنوان قهرمانی لیگ در بازیهای ملی گرفته شده. با این حال، جای خالی بازیکنانی نظیر عارف غلامی، وریا غفوری، رشید مظاهری و حتی سیاوش یزدانی و فرشید اسماعیلی احیا شده در تیم ملی به چشم میخورد. البته که لیست جاماندهها از تیمملی با حضور مسعود شجاعی، اشکان دژاگه و آقای گل و آقای پاسگل طلاییپوش لیگ (سجاد شهباززاده و سروش رفیعی) پرستارهتر از هر زمانی نیز شده.
ترافیک بالای لژیونرهای ایرانی در قطر، بلژیک، پرتغال و چند کشور دیگر، سطح رقابت برای تصاحب جایگاه حتی در لیست انتظار تیمملی را چالشبرانگیزتر از هر زمانی کرده. در این میان، برخی تصمیمات اسکوچیچ نیز با قیاس آماری همخوانی ندارند. برای مثال، پیام نیازمند در حالی به هر دوی رشید مظاهری و حامد لک ترجیح داده شده که آمار درصد مهار هر دو سنگربان سرخآبی در لیگ بیستم از وی بالاتر بوده.
با وجود اینها، نمیتوان نادیده گرفت که عارف غلامی، مدافع سرحال و خوشفکر سال گذشته نیست و اشتباهات فردیاش حتی در عربستان نیز روی نتایج بازیهای آبیها تأثیر گذاشت؛ و یا اینکه وریا غفوری پا به سن گذاشته، حتی اگر به دلایل غیرفوتبالی است که به تیمملی دعوت نمیشود، کندتر و غیرفعالتر از لیگ نوزدهم ظاهر شده.
در همین تیمملی کنونی، سیدمجید حسینی، کاوه رضایی و امید نورافکن و علی کریمی که با علت مصدومیت اردوی فعلی را از دست دادند، از آبیپوشان سابقی هستند که استقلال در طوفان بیثباتی چند فصل اخیرش آنها را از دست داد و جایگزینی در قامت آنان در بیشتر پستها نتوانست جذب کند. خیز استقلال برای جذب ملیپوشانی نظیر سعید عزتاللهی، یا بازگرداندن امیر ابراهیمی، بهخوبی بیانگر نیاز آبیپوشان به یک بازیکن سطح بینالمللی است که بتواند تجربه حرفهای خودش را نیز در خدمت تیم قرار دهد. حضور تنها یک استقلالی در لیست اسکوچیچ، با وجود تمام بهانههایی که به آن اشاره شد، یک زنگ هشدار جدی بود که به نظر میآید فرهاد مجیدی صدای آن را به وضوح شنیده است.
از استقلال تا تیم ملی؛ تفاوت تفکر ۲ سرمربی
یک مأموریت مهم
میعاد نیک
انتشار لیست تیم ملی فوتبال برای ۴ رویارویی حساس در چارچوب رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ شاید برای استقلالیها گرانتر از سایرین تمام شد. آبیها که بهرغم نمایش تقریباً سینوسی در دیدارهای لیگ برتر لااقل توانستهاند رتبه سومی را با چنگودندان حفظ کنند و از طرفی در لیگ قهرمانان آسیا هم نمایشی بهمراتب هوشمندانه از خود برجای گذاشتند، احتمالاً انتظار حضور لااقل ۳ یا ۴ ملیپوش را از اردوگاه خود میکشیدند.
تمام این انتظارات اما با تفکرات دراگان اسکوچیچ یکسان نبود و نهایتاً فقط مهدی قایدی، تک ستاره ریزنقش و خوشتکنیک تیم فوتبال استقلال توانست به اردوی کیش دعوت شود. استقلالیها که پیشبینی میکردند یکی از بازیکنان خط دفاعیشان بتواند افتخار پوشیدن پیراهن تیم ملی را کسب کند، با اردونشینی مداوم رشید مظاهری نیز حداقل روی ملیپوش شدن ۳ بازیکن حساب میکردند اما لیست تیم ملی حاکی از اتفاقات دیگری بود.
در شرایطی که از جمع ۳ تیم بالانشین پرسپولیس، سپاهان و استقلال، بیشترین سهمیه ملی به سرخهای پایتخت اختصاص یافته، مشخص شد که سرمربی کروات تیم ملی هم برای موفقیت در آوردگاه حساس پیشرو به لژیونرهای مجرباش چشم دوخته. تقریباً روی آماده بودن پیکان هجومی یوزها که هیچ شکی نیست اما شرایط ناپایدار خطوط میامی و دفاعی تیم ملی کمی نگرانیها را افزایش داده. شاید استفاده از یک عنصر دفاعی و میانی آبیها میتوانست کمی از این نگرانیها بکاهد.
به هر حال سبک بازی آبیها و البته روند نامتوازن نتیجهگیری شاگردان فرهاد مجیدی که خالی از حاشیه هم نبوده، کادرفنی تیم ملی فوتبال را بر این داشته که آبیها را مورد وفاق و عنایت خود قرار ندهد. مهدی قایدی همانقدر که مهره قابل اتکایی در لباس آبی بوده، علیرغم سن پاییناش میتواند در کنار مهدی ترابی و علی قلیزاده به بازوان راهگشای دراگان اسکوچیچ در تقابل با دفاع متراکم بحرین و عراق تبدیل شود. قایدی حالا نماینده آبیهاست و این نماینده باید مسیر را برای ملیپوش شدن سایر آبیپوشان هموارتر سازد.
نوسان علیه استقلال
در آینه رخ خود بین
سامان موحدی راد
تیم ملی فوتبال ایران این روزها در کیش در حال آمادهسازی است تا با سفر به بحرین یکی از مهمترین رقابتهای چند سال اخیرش را برگزار کند؛ دیدارهای مرگ و زندگی که قرار است ایران را به مسابقات انتخابی جام جهانی قطر برساند. هفته گذشته وقتی که لیست تیم ملی منتشر شد، واکنشها و تحلیلهای زیادی درباره آن منتشر شد. مهمترین بحث که در فضای مجازی هم به صورت خیلی جدی از سوی هواداران دنبال میشد، سهمیه تیمهای لیگ برتری ایران در تیم ملی بود. سهم بیشتر پرسپولیس و تنها سهمیه استقلالیها در این میان سوژهای برای کلکلهای هواداران هم شده بود.
استقلال در یک سال گذشته بهتر از پنج سال اخیر بوده و نمایش این تیم هواداران را امیدوارتر کرده است. آنها اگرچه در لیگ شانس کمی دارند اما نمایش خوبشان در آسیا و حذفی امیدوارشان کرده که حداقل یک جام را کسب کنند. به ویژه اینکه آنها سال گذشته توانستند نزدیک به 90 درصد ترکیب تیمشان را حفظ کنند و اگر تغییرات اشتباه سرمربیشان نبود شاید حال و روز بهتری هم داشتند. با همه اینها از استقلال تهاجمی و امیدوارتر این فصل تنها مهدی قائدی به تیم ملی رفته تا تیم را در رقابتهای حساس با رقبای پرانگیزه همراهی کند. شاید مهمترین دلیل این موضوع را در نوسان زیاد استقلال در این فصل باید بدانیم. به جز مهدی قائدی که فصل خوبی را با استقلال تجربه کرده و همین کیفیتش هم موجب شده تا احتمال ترانسفرش به یکی از دغدغههای هواداران تبدیل شود، سایر بازیکنان استقلال روزهای پرنوسانی را پشت سر گذاشتهاند. روزگاری ترکیب قائدی و مطهری طوفانی بود و برای استقلال گلهای فراوانی به همراه داشت و بعد این عطش فروکش کرد. فرشید اسماعیلی پس از روزهای کم فروغ در رقابتهای آسیایی در قامت یک ستاره ظاهر شد اما همین نوسان عملکردش موجب شد تا اعتماد کادرفنی تیم ملی را کسب نکند. اتفاقی که برای بازیکنی مثل محمد نادری هم رخ داد. وریا غفوری که استقلالیها معتقدند چند سالی است با غرضورزی به تیم ملی دعوت نمیشود، این روزها از کیفیت قابل قبول برای پوشیدن پیراهن تیم ملی برخوردار نیست و حتی اگر نگاه غرضورزانه هم نبود، احتمالاً به تیم ملی نمیرسید. در خط دفاعی نیز ستارههای استقلال چنان پرنوسان بودند که حتی در حد این تیم هم ظاهر نشدند چه برسد به تیم ملی! مهدی مهدیپور اگر زودتر فرصت بازی در استقلال را پیدا میکرد، شاید با این کیفیتش چشم مربیهای تیم ملی را میگرفت اما با وجود بازی خوب هنوز اعتماد کامل فرهاد مجیدی را کسب نکرده است. تنها بازیکنی که شاید میتوانست در لیست اسکوچیچ جایی داشته باشد مسعود ریگی بود که در استقلال کیفیتی اغلب ثابت و قابل دفاع را داشته است.
با همه اینها استقلال به دلیل رعایت نکردن همان روند ثابت در نتیجهگیری؛ چیزی که امید این تیم برای قهرمانی در لیگ را کمرنگ کرده، نتوانسته کیفیت ستارههایش را هم در یک حد نگه دارد و برای همین سهم آنها از پیراهن تیم ملی در چنین مقطع حساسی یک نفر است.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو