عناوین این صفحه
- یک قرن با ورزش ایران ( 1400- 1300)
- پایان کار کلوب ایران با قهرمانی
- امان پادگورنی و آغاز وزنهبرداری در ایران
- تیم بانک شاهنشاهی قهرمان مؤسسات انگلیسی طهران
- جدی شدن والیبال در ایران
- ورزش چیست و ورزشکار حقیقی کیست؟
- عطاالله بهمنش
- حسین فکری
- حسنعلی منصور
- آگهی تأسیس کلوب آرین در روزنامه ایران
- مسابقات سربازان ارتش از نگاه روزنامه ایران
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6676 /
۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۵ دي
|
یک قرن با ورزش ایران ( 1400- 1300)
مهدی زارعی
در سومین سال قرن، ورزش ایران به شکلی بطئی در حال گسترش یافتن بود. باشگاههای مختلف، یکی بعد از دیگری تأسیس میشدند و پیشوند «کلوب» به خود میگرفتند. بدون آن که ساختار واقعی باشگاه ورزشی داشته باشند.
در حالی که وزنهبرداری، والیبال و چند رشته دیگر قدمهای نخستین خود را برمیداشتند، فوتبال جلوتر از سایر رشتهها بود و انجمن ترقی و ترویج فوتبال مسابقات تهران را زیر نظر خود برگزار
کرد.
این در حالی بود که بسیاری از رشتههای ورزشی ناچار بودند برای برگزاری نخستین مسابقات کشوری خود، تا سال 1318 انتظار بکشند.
پایان کار کلوب ایران با قهرمانی
میدان مشق در سال 1302 پذیرای تیمهای حاضر در مسابقات قهرمانی باشگاههای طهران بود. در این رقابتها تیم کلوب ایران در سومین سال تأسیس خود، بهترین نتایج تاریخ کوتاه خود را به دست آورد. این تیم که در بدو تأسیس در سال 1299 با شکست مقابل انگلیسیهای مقیم مرکز نایب قهرمان طهران شده بود، این بار تمامی رقبای خود را شکست داد و بالاتر از تیمهایی چون اسپورت ارامنه و طوفان، قهرمان طهران شد.
از جمله بازیکنان کلوپ ایران در این سال میتوان به برادران خان سردار، برادران امیراصلانی، کریم زندی، میرزا علی خان معتمدی، رضا ربیعزاده، اشرفی، عزیزالله افخمی و هامبارسون اشاره کرد.
به دنبال این قهرمانی، کلیه بازیکنان این تیم راهی «کلوب طهران» شدند و اولین باشگاه فوتبال تأسیس شده در ایران، تنها پس از سه سال به کار خود خاتمه داد.
کلوب طهران چهار سال پس از این تغییر و تحولات، در سال 1306 موفق شد برای نخستین بار قهرمان باشگاههای طهران شود.
امان پادگورنی و آغاز وزنهبرداری در ایران
رشته وزنهبرداری از اولین دوره بازیهای المپیک، در برنامه بازیها قرار داشت اما ورود این رشته به ایران حدود سه دهه بعد از آغاز وزنهبرداری در المپیک بود. در سال 1302 امان پادگورنی که به خاطر سالها اقامت در شوروی به «گاسپادین» معروف بود، پس از سالها به زادگاه خود تبریز بازگشت. پادگورنی در ایالت اوکراین تحصیل کرده بود و طی اقامت هشت ساله خود در تبریز، نخستین هالتر وزنهبرداری را در باشگاه خود ساخت.
گاسپادین برای این کار از قطعات دیفرانسیل اتومبیل استفاده کرد. او در تبریز وزنهبرداری و ژیمناستیک را علاوه بر باشگاه خود، در مدارس و ارتش آموزش میداد. دوران حضور پادگورنی در تبریز در سال 1310 به پایان رسید و با اقامت او در تهران، آموزشهایش در دانشکده افسری آغاز شد. در همان زمان نخستین هالتر صفحهای در ایران به سفارش او و توسط شخصی به نام «تخشایی» ساخته شد. بعدها و با گسترش وزنهبرداری در باشگاههای کشور، این رشته در برنامه نخستین دوره مسابقات قهرمانی کشور قرار گرفت. در حالی که پادگورنی داوری این مسابقات را برعهده داشت. چندی بعد در سال 1319 او نخستین نفرات منتخب وزنهبرداری ایران را در منزل یکی از ورزشکاران تمرین داد. شش سال بعد و با شکلگیری فدراسیون وزنهبرداری ایران، پادگورنی یکی از نخستین نفراتی بود که عضو هیأت رئیسه فدراسیون وزنهبرداری شد.
تیم بانک شاهنشاهی قهرمان مؤسسات انگلیسی طهران
رقابت مؤسسههای انگلیسی طهران با شرکت تیمهای بانک شاهنشاهی، کنسولگری، سفارتخانه و تلگرافخانه در زمین میدان مشق برگزار شد. تیم بانک شاهنشاهی در حالی موفق به کسب قهرمانی در این رقابتها شد که در ترکیب این تیم، «حسن مفتاح» بازیکن ایرانی نیز حضور داشت.
جدی شدن والیبال در ایران
هرچند در سال 1302، سه سالی بود که از معرفی والیبال به ایرانیان توسط میرمهدی خان ورزنده میگذشت اما هنوز بسیاری از قوانین این رشته برای علاقهمندان ناشناخته بود. در سالهای آغازین برگزاری والیبال در دارالمعلمین ورزش مسابقات والیبال بدون رعایت قوانین انجام میشد. زمین 10×20 متر بود و در هر طرف تا 11 بازیکن قرار میگرفتند! چرخش بازیکنان انجام نمیشد و بسیاری از بازیکنان هنگام بازی از سر و مشت خود استفاده میکردند.
اما در این سال برای اولین بار مجلات خارجی مربوط به والیبال ترجمه شدند تا والیبالیستها با قوانین این ورزش آشنا شوند. بیشتر مسابقات در دارالمعلمین ورزش، کلوپ اجتماعیون (شایسته) و کالج البرز انجام میگرفت تا اینکه دو سال بعد از ترجمه این قوانین، اولین مسابقه رسمی والیبال در ایران در سال 1304 بین دو تیم دارالمعلمین ورزش و کلوپ شایسته برگزار شد. اندکی بعد مسابقات والیبال در شهر اصفهان نیز برگزار شد و کالج اصفهان و کالج البرز اولین مسابقه کشوری را برگزار کردند تا والیبال به شکلی جدی در ایران گسترش یابد.
ورزش چیست و ورزشکار حقیقی کیست؟
در روز 14 سنبله 1302 روزنامه ایران یکی از نخستین مقالات ورزشی تاریخ کشورمان را به قلم میرمهدی خان ورزنده منتشر میکند. ورزنده در این نوشته تلاش میکند باور عمومی ایرانیان را تغییر دهد؛ باوری که در آن، داشتن عضلات ستبر و اندامی بزرگ، نشانه ورزشکاری بود.
«مقصود از ورزش، چهار چیز است. اول صحت، یعنی داشتن قلب و ریتین (ریههای) سالم، هضم صحیح و سلسله اعصاب سالم. دوم ورزاندن عموم عضلات بدن به یک نسبت. سوم قوت و قدرت که بدون داشتن صحت و تناسب، قوت و قدرت ممکن نیست. چهارم اخلاق، اصالت، دیانت، راستگویی، وطن پرستی و شجاعت است.
ورزش باید دارای این شرایط و ورزشکار دارای این محاسن و صفات باشد... خلاصه مقصود از ورزش این نیست که عضلات را کلفت کرده یا کشتی گرفته دم از پهلوانی زند. اگر مقصود از ورزش کلفتی عضله است، حمالها هم عضلات قوی و کلفت دارند. حضرت فیل هم خیلی پرزور است! آیا میشود اسم ورزش و ورزشکار به آنها اطلاق داد؟! وقتی میگوییم فلانی ورزشکار است، فوراً بازوی آن را گرفته و از او کشتی توقع دارند! در صورتی که اینطور نیست. ورزشکار باید دارای صفات چهارگانه مذکور یعنی صحت، سلامت و تناسب عضلات و قوت و اخلاق باشد.
عطاالله بهمنش
گزارشگر سرشناس رشتههای فوتبال و کشتی در روز 24 فروردین 1302 در کرمانشاه به دنیا آمد. بعدها خود او درباره تولدش نوشت: «در بهاری سرد و گزنده، در سحرگاهی سردتر در بیست و چهارم فروردین سال 1302 هجری شمسی، وقتی که هنوز کرسی داشتیم بیموقع به دنیا آمدم. اطاق با نور لامپای هفت نیمه روشن بود، «مرضیه خانم» شتابزده، تنها و بدون یاری و یاوری، گلیم بختیاری را کنار زد و مرا هفت ماهه بر کف اطاق به دنیا آورد. وقتی بابام با «ماما» طلعت خانم سر رسیدند من آدم حسابی بودم، با چشم بسته دنیا را میدیدم و حرفها را میشنیدم! و آدمها را به محک میزدم. «ماما» جمال و هیکلم را که دید، سنت گرایی کرد و گفت: نارسه و نمیمانه، خیلی ریزه و میزه ست! مادرم لحاف کرسی را کنار زد و روی مرا نگاه کرد و با تشدد نهیب زد که نه! میمانه!... نفوس بد نزن، زن! زود باش آن چاقو را زیر آب جوش سماور بگیر و خوب بشور و بند ناف را ببر! ماما گفت: چرا خودت نبریدی؟ مادرم گفت: ما رسم نداریم که روی بچهمان تیغ بکشیم، باید غریبه ببره! خلاصه اینکه ماندم و نمردم، مادرم را و پدرم «صفرعلی» را به یاد دارم، فرم چهره، آهنگ صدا، طرز تفکر و مهربانیهای آن دو را به یاد دارم و...»
بهمنش در جوانی به دوهای استقامت پرداخت و در دهه 20 در مسابقه استقامتی به که همت محمد مسعود و روزنامه مرد امروز برگزار شد، جلوتر از علی داناییفرد، از خط پایان عبور کرد و قهرمان شد. بهمنش از ابتدای دهه 30 کار نوشتن را با نشریه نیروراستی به سردبیری منیر مهران آغاز کرد و به صورت همزمان، نوشتن مطالب ورزشی را برای نشریه امید ایران نیز آغاز کرد. در سال 1337 که تیمهای دوومیدانی ایران و عراق، یک مسابقه دوستانه با هم داشتند، بهمنش این مسابقه را برای رادیو گزارش کرد و از آن پس، عنصری جدایی ناپذیر از گزارشهای رادیویی و تلویزیونی ایران گشت. دو سال بعد، او نخستین سفر المپیکی خود را انجام داد و بازیهای المپیک 1960 رم را گزارش کرد. بهمنش از شکست غلامرضا تختی در آن بازیها به عنوان غم انگیزترین خاطره ورزشی خود یاد میکند. حضور بهمنش در مسابقات ورزشی، تنها به گزارش رقابتها محدود نمیشد؛ برای مثال، او در رژه کاروان ایران در بازیهای المپیک 1968 مکزیکوسیتی به عنوان نایب رئیس فدراسیون کشتی حضور پیدا کرده بود. تمام سوابق درخشان او در انتهای دهه 50 شمسی یک شبه به پایان رسید. به قول خودش: کسی دستور اخراج مرا از صدا و سیما داد که اندکی بعد، خودش اعدام شد! عمده فعالیتهای بهمنش بعد از انقلاب بیارتباط با ورزش بودند تا اینکه در اوایل دهه 70 شمسی، با نوشتن سلسله مقالاتی در هفتهنامه دنیای ورزش درباره تاریخچه بازیهای المپیک، یک بار دیگر به عرصه مطبوعات بازگشت. چندی بعد در مسابقات جهانی کشتی 1998 تهران (1377 ش. ) اندکی به تحلیل و تفسیر تلویزیونی مسابقات پرداخت. حضور او در شبکه رادیویی ورزش در سال 1383 ش. برای بیان تاریخچه بازیهای المپیک، یک بار دیگر بهمنش را به دورانی برد که به آن عشق میورزید. در این جُنگ شبانه نیم ساعته او خاطرات فراوانی از کشتیگیران ایرانی در دهههای قبل گفت. بهمنش در تمام این دوران در نوشتن کتاب نیز فعالیتهای فراوانی داشت و کتابهای او درباره بازیهای المپیک و جام جهانی، از جمله فعالیتهای او در این زمینه محسوب میشوند. وی پس از سالها بیماری، در سال 1396 و در روز جهانی ورزشی نویسان (11 تیر) از دنیا رفت. او تا آخرین لحظات به المپیک و آرمانهای آن عشق ورزید و نوشت: بازیهای المپیک، تاریخ زمان و تقویم زندگی است.
حسین فکری
حسین فکری در روز 29 اسفند 1302 در کوی نظمیه واقع در پشت مسجد سپهسالار متولد شد. در دبیرستان علمیه به شکلی جدی به ورزش روی آورد تا جایی که در 16 سالگی تصمیم به تأسیس یک باشگاه گرفت. سن کم او مانعی بزرگ برای گرفتن مجوز باشگاه بود. به همین خاطر جواز باشگاه «تهران جوان» را به نام پدر خود «مصطفی فکری» دریافت کرد و باشگاه کوچک او در رشتههای پینگپنگ و پرورش اندام، کار خود را آغاز کرد. فکری خود در تهران جوان، دارایی و شاهین توپ زد و در بازیهای آسیایی 1951 دهلینو، یکی از اعضای تیم ملی فوتبال ایران بود که نایب قهرمان بازیها شد. بعدها فکری از ابتدای دهه 40 شمسی سرمربی تیم ملی شد و ایران با هدایت او توانست نخستین افتخار بینالمللی خود را به دست آورده و به بازیهای المپیک 1964 توکیو صعود کند. چندی بعد و با قدرت گیری پرویز خسروانی در تربیت بدنی، فعالیتهای فکری محدود شد و دوران او در تیم ملی ایران به پایان رسید تا کار خود را با نوشتن در کیهان ورزشی و مربیگری در تیمهای باشگاهی مثل پرسپولیس، عقاب و تراکتورسازی ادامه دهد. فکری بعد از انقلاب، مدیر سازمان تربیت بدنی و استادیوم آزادی شد. اصغر شرفی که در کادر فنی تیم ملی فوتبال در جام جهانی 1978 حضور داشت، درباره این دوران گفت: قرار بود به هر یک از ما بابت صعود به جام جهانی 200 هزار تومان پاداش داده شود اما پس از انقلاب، در دوران ریاست فکری، به جای آن پاداش به هر کدام از ما بیست هزار تومان داده شد. بعدها انتقادات صریح فکری در نشریه اش (روز ورزش) از طرح 27 سالهها سبب شد تا زمینههای توقف نشریه او فراهم شود. فکری افرادی که چنین ایدهای را مطرح کردند «گروهی نادان و بیخبر از ورزش» معرفی کرد و طرح را زمینه ساز خودکشی تیم ملی فوتبال ایران نامید. این امر، موجب شد تا مربی اسبق تیم ملی بازداشت شود. نام فکری بعدها زمانی دوباره بر سر زبانها افتاد که در دوران مربیگری استانکو در تیم ملی فوتبال، فکری گفت: این تیم را به من بدهید. اگر آن را در بازیهای آسیایی 1994 قهرمان نکردم، مرا دار بزنید! اتفاقی که هرگز رخ نداد. فکری در واپسین سالهای عمر، در روزنامه خبرورزشی ستون مخصوص خود را داشت و سرانجام در روز 10 تیر 1382 از دنیا رفت.
حسنعلی منصور
بازیکن تیم فوتبال دوچرخه سواران در دهه بیست، در روز 23 فروردین 1302 متولد شد. پدرش رجبعلی منصور، نخست وزیر دوران رضاشاه و محمدرضاشاه بود و خود او نیز بعدها جا پای پدر گذاشت. حسنعلی منصور اولین نخست وزیری ایران بود که به شکلی جدی در ورزش کشور به فعالیت پرداخت. او در سالهای میانی دهه 20 عضو تیم فوتبال دوچرخه سواران بود و در ترکیب سال 1325 این تیم حضور داشت. بعدها لیسانس حقوق و علوم سیاسی را از دانشگاه تهران دریافت کرد و در کنار همفکران خود، «کانون مترقی ایران» را تشکیل داد.
با پیشینه ورزشی منصور طبیعی بود که او نگاهی متفاوت از سایر مسئولین پیشین به ورزش داشته باشد. منصور نخستین نخست وزیری بود که درمنزل خود از خبرنگار یک مجله ورزشی دعوت به عمل آورد و به پرسشهای وی پاسخ داد (صدرالدین الهی خبرنگار کیهان ورزشی که با نخست وزیر مصاحبه کرد در مقدمه مطلب خود نوشت: آقای منصور اولین نخست وزیر کشور است که صریحاً درباره مسأله ورزش و جوانان اظهارنظر میکند.)
از دیدگاه منصور «جوان روشن کننده فردای ایران بوده و توجه به تعلیم و تربیت جسمانی و روحی این نسل موجب آیندهای درخشان برای کشور میگردد... ورزش نیز عامل بزرگی برای معرفی یک ملت بوده و ورزشکاران نماینده آداب و رسوم، سنن، تاریخ و فرهنگ کشور میباشند به همین جهت با عرضه کردن نیروی نسل جوان در مسابقات ورزشی میتوان پیشرفت ملت را به اثبات رساند... در صورتی که خانوادهها در تربیت فرزندان سستی نشان دهند این وظیفه دولتهاست که فتور خانوادهها را جبران کنند. دولت باید مؤسساتی برای تعلیم ورزش به وجود آورده و در عین حال به شکل گیری باشگاههای خصوصی نیز کمک کند.» (کیهان ورزشی، شماره 466، 24 اسفند 1342، صص12-13)
اما دوران نخست وزیری منصور به درازا نینجامید و وی در سال 1343 توسط گروه فدائیان اسلام ترور شد.
آگهی تأسیس کلوب آرین در روزنامه ایران
روزنامه ایران در شماره 1447 خود به تاریخ 25 سنبله (شهریور) 1302 با انتشار یک آگهی، خبر از تأسیس کلوپ آرین داد: «به تازگی کلوب فوتبال موسوم به آرین تأسیس و از آقایان داوطلب که مایل باشند دعوت میشود به دفتر کلاس اکابر واقع در گلوبندک جنب حسینیه نمره 30 رجوع فرمایند. دفتر کلوب از هفتم صفر الی انقضاء دو هفته مفتوح و از بیستم شهر صفر شروع به بازی خواهد گردید. هیأت مؤسس ثلاثه عبارتند از غلامحسین کلانتر، کریم دادگر و محمدحسین.» مسابقات سربازان ارتش از نگاه روزنامه ایران
دکتر بصیر دانشیار دانشگاه در روزنامه ایران خبر از برگزاری مسابقات مختلف ورزشی در میدان مشق داد که بین سربازان و واحدهای ارتش با باشگاههای آزاد برگزار شد. در پایان این بازیها برندگان مسابقهها مورد تشویق و تقدیر قرار گرفتند. این مسابقات در ماه مهر برگزار شد. در همان ماه، روزنامه اطلاعات اعلام کرد که کلوب فوتبال «نیکنام» توسط آقای نیکنام تأسیس و آغاز به کار کرده است.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو