عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6650 /
۱۳۹۹ سه شنبه ۲۵ آذر
|
قلب هولیه ۲۰ سال بود که درست کار نمیکرد
ملیکا اربابی
2 دهه پیش، مردی روی نیمکت لیورپول مینشست که تیفوسیهای آنفیلد فکر میکردند وقتی نبض تیمشان را میگیرند، میزان میزان است اما آن مربی حتی قلب خودش هم درست کار نمیکرد! کسی نمیتواند منکر این ماجرا باشد که کار کردن برای هوادارای لیورپول خیلی سخت است؛ حتی اگه در یک فصل ۳ تا جام مختلف را ببری. مرد فرانسوی هم آنقدر فشار رویش بود که بعد از کسب جام یوفا، جام حذفی و اتحادیه، بین دو نیمه یکی از بازیهای مهم فصل بعد در آنفیلد، قلبش کار دستش داد و نیمه دوم به جای نشستن روی نیمکت، روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود!
باشگاه لیورپول سال ۱۹۹۸ و بعد از اینکه با روی اِوانز نتایج خوبی نگرفته بود، دست به کار عجیبی زد و این مربی و هولیه را همزمان بهعنوان سرمربی روی نیمکت نشاند اما بعد از مدتی سران لیورپول هم فهمیدند که هولیه، با سابقه مربیگری تیم ملی فرانسه و پاریسنژرمن، آنقدرها هم مربی کوچیکی نیست که در آنفیلد نیاز به دو تا آشپز باشد. نتیجه هم این شد که بعد از چند ماه اِوانز رفت و دوران لیورپول هولیه شروع شد.
بهترین فصل تیم هولیه، فصلِ 2001-2000 بود که سهگانه را بردند و فصلی ماندگار در تاریخ باشگاه شد؛ همان فصلی که لیورپولیها خیال میکردند دیگر همین روزهاست که قهرمان لیگ برتر هم بشوند، ولی این حسرت ۲۰ سال بعد تبدیل به کامیابی شد. آن فصل علیرغم اینکه آنها در لیگ برتر کم آوردند و به مقام سومی بسنده کردند اما با بردن آرسنال قهرمان جام حذفی شدند و جام اتحادیه را در فینالی که بیرمنگام را بردند، به ویترین افتخاراتشان اضافه کردند.
در جام یوفا هم شب به یادماندنی تاریخیای را رقم زدند که هنوز در خاطر خیلیها مانده. ماراتن 120 دقیقهای با آلاوس در ورزشگاه وستفالنِ دورتموند که لیورپول بعد از تساوی 4-4 در 90 دقیقه، با گل طلایی دقیقه 117 برد.
فصل بعد لیورپولِ هولیه در لیگ برتر دوم شد، در حالی که خیلیها میگفتند اگر هولیه مجبور نمیشد برای آن قلبِ لعنتی که درست کار نمیکرد موقتاً نیمکت تیم را ترک کند، شاید حتی همان 18 سال قبل هم حسرت قهرمانی لیگ را تمام کرده بودند. بعد از آن روزها هولیه 2 سال در لیون و یک سال در استونویلا مربیگری کرد، ولی مشخص بود با آن قلبِ ناراحت نمیتواند به مربیگری ادامه دهد.
خیلیها هولیه را یکی از پدرخواندههای مربیگری در دنیای فوتبال میدانند. خدمات هولیه به لیورپول و فوتبال انگلیس، فراموششدنی نیست و او برای فرانسویها آنقدر مهم بود که به او بالاترین نشان افتخارشان یعنی «لژیون دونور» را اهدا کردند.
هولیه دیروز و در سن ۷۳ سالگی درگذشت. درست چند روز پس از عمل جراحی قلبی که ۲۰ سال بود به مشکل خورده بود.
مکالمه سرکاری
هومن جعفری
مقام مسئول خطاب به خبرنگار: داداش... الو... یواش صحبت میکنم، همین بغلم نشسته. تو نمیدونی چطوری این مردک چغندر رو تحمل میکنیم. نه بابا تحمیلیه. نوچه فلانیه. شبا براش سبزی میخره میبره دم خونش تحویلش میده پوشک بچه رو هم عوض میکنه. به جان خودم. آویزونیه. حالا ولش کن. این خبر پشت پرده رو میدم کار کن. بزن اعضای هیأت مدیره گفتن اگر این گلابی بشه مدیرعامل همه استعفا میدیم!
مقام مسئول در جمع خبرنگاران: آقا این شوایع رو کی راه انداخته؟ کی گفته ما از این گلابی... بله ما از جاب فلانی حمایت نمیکنیم؟ دل به این شایعات ندهید. ما متحد و متفقیم.
نتیجه اخلاقی: موش کور بخورد هیأت مدیرهای را که تو داخلش باشی!
***
اینطوری که طارمی در پورتو مشغول گلزنی است، خیلی زود راهی کشورهای بزرگتر و لیگهای بهتر میشود. کاش همه بازیکنان با استعداد فوتبال ایران دل بزنند به دریا و بروند خارج از لیگ پیشرفت کنند. بروند بازی کنند، بهتر شوند و برای خودشان جایگاهی درست کنند که پایه پیشرفت ابدیشان باشد. بمانند اینجا قلیانی و پلنگی شوند که چه؟
***
جرعهای هم از لب لعل مرحوم مغفور جنت مکان، معلم اخلاق، جناب آقای ژرار هولیه هم نچشیدیم و برفت! شاید نسل جدید آقای هولیه و خدماتش به فوتبال لیورپول را نشناسند و این ضعف ما اهالی رسانه است. آقای هولیه لیورپول را وقتی تحویل گرفت که تیم نه ورزشگاه داشت، نه رختکن! کل باشگاه پشت فیات مش استیو خادم باشگاه جا میشد. بازیکنها پشت همان ماشین لباس عوض میکردند و موقع مسابقات هم کتلتهای مش مریم ننه مایکل اوون را میخوردند که قوت داشته باشند بازی کنند. مرحوم هولیه خیلی عزت نفس داشت. میگویند یک بار خواهر ملکه آمد و به ایشان پیشنهاد کرد که آقا من از شما خوشم آمده. شما بیا یک صیغه محضری بخوان من خودم ورزشگاه و بودجه و اسپانسر سلطنتی برای شما جور میکنم. ایشان چون مرد اخلاق بود، نپذیرفت. یک بار هم امای فایو از اتاق کاپیتان لیورپول اعلامیه پیدا کرده بود و میخواست چپقش را چاق کند که آن مرحوم خودش اعلامیهها را گردن گرفت و آخرش هم ناچار شد از طریق خواهر ملکه مشکل را حل کند. البته متأسفانه خواهر ملکه هم خرش که از پل گذشت، همه وعدههایش را فراموش کرد و تیم لیورپول نه به وزشگاه رسید نه به اسپانسر ولی کسی در سلامت نفس این مرد تردیدی نکرد.
ما نسبت به پیشکسوتان فوتبال مسئولیم.
در چنین روزی 2۵ آذر 1386
میلان قهرمان جام باشگاههای جهان شد
تیم فوتبال آث میلان ایتالیا با غلبه بر بوکاجونیورز آرژانتین به عنوان قهرمانی مسابقات فوتبال جام باشگاههای 2007 جهان دست یافت.
به گزارش ایرنا، در فینال این مسابقات که روز یکشنبه در یوکاهامای ژاپن برگزارشد، آث میلان با نتیجه 4 بر 2 به برتری رسید و برای چهارمین بار عنوان قهرمانی این رقابتها را به نام خود ثبت کرد.
گلهای آث میلان را در این مسابقه «فیلیپو اینزاگی» در دقایق 21 و 71، «الساندرو نستا» در دقیقه 50 و «کاکا» در دقیقه 61 به ثمر رساندند. «رودریگو پالاسیو» دردقیقه 22 برای بوکاجونیورز گلزنی کرد و «امبروسینی» نیز در دقیقه 85 یک گل وارد دروازه خودی کرد تا تعداد گلهای بوکا به 2 برسد.
«کاخا کالادزه» از تیم آث میلان در دقیقه 78 و پابلو ادسما در دقیقه 88 از تیم بوکا جونیورز در این مسابقه اخراج شدند.
هر کدام از تیمهای آث میلان و بوکاجونیورز قبل از این مسابقه سه بار یعنی بیش از هر تیم دیگری به قهرمانی در مسابقات بین قارهای (شکل قدیمی مسابقات جام باشگاههای جهان) رسیده بودند اما میلان با کسب این پیروزی رکورد چهارمین قهرمانی خود را شکست و انتقام فینال مسابقات 2003 بین قارهای را که در آن با ضربات پنالتی مغلوب بوکا شد را گرفت.
دورتموند در بحران؛ سونامی روی نیمکت
زنبورهای بدون نیش!
سینا فتوت
این شکست نبود بلکه یک حقارت تمام عیار بود. تیمی که هفتههاست با پیروزی در بوندس لیگا قهر کرده و از روزهای درخشان گذشته فاصله گرفته. اما آنچه بر سر زنبورها در هفته یازدهم در خانه آمد، فاجعهای بود که هواداران دورتموند کمتر شبیه آن را به یاد دارند. شکست خرد کننده 5-1 برابر اشتوتگارت در سیگنال ایدونا پارک، نتیجهای بود که هیچکس آن را باور نداشت. زنبورها در خانه له شدند و این سومین بازی پیاپی بود که دورتموند بدون پیروزی از زمین مسابقه خارج شد تا بیش از پیش از کورس قهرمانی عقب مانده باشد.
قابل پیشبینی بود که این تحقیر خانگی تبعات بزرگی برای زردها داشته باشد. چراغ اول را متس هوملز مدافع ملیپوش و باسابقه دورتموند روشن کرد که به صراحت و بیپروا از لوسین فاوره سرمربی تیمش انتقاد نمود. مدافع آلمانی دورتموند نسبت به تاکتیکهای این تیم در مسابقه برابر اشتوتگارت معترض شد و به انتقاد از تاکتیک فاوره پرداخت.
سرانجام اتفاقی که پیش بینی آن محتمل به نظر میرسید رخ داد و 24 ساعت بعد از این حقارت، فاوره از کار برکنار شد. با بیانیه باشگاه لوسین فاوره مربی 63 ساله سوئیسی که از مه 2018 هدایت دورتموند را برعهده داشت، پس از دو سال و نیم اخراج شد. دورتموند فصل جاری زیر نظر او پس از 11 بازی تنها 19 امتیاز جمع کرده. فاوره در حالی برکنار شد که در لیگ قهرمانان توانسته بود دورتموند را به عنوان تیم اول راهی دور یک هشتم نهایی کند.
نکته عجیب البته انتخاب جانشین فاوره است. در حالی که به نظر میرسید دورتموندیها برای رهایی از بنبست موجود به یک مربی نامدار روی نیمکت خود نیاز داشته باشند، ادین ترزیچ دستیار لوسین فاوره تا پایان فصل جاری به عنوان سرمربی موقت منصوب شد. یک مربی بینام و نشان، جوان و گمنام. ترزیچ 38 ساله در سال 2010 و بعد از بازی کردن در چند تیم ناشناخته از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و جالب اینجاست دستیاری لوسین فاوره هم اولین تجربه حضور او روی نیمکت بوده. باید دید دورتموند با اعتماد کردن به ادین ترزیچ جوان در پایان فصل چه نتیجهای خواهد گرفت.
فاوره قربانی یک فاجعه
نیمکت زرد فرو ریخت
سامان موحدی راد
نمایش فاجعهبار دورتموند در برابر اشتوتگارت سرانجام یک قربانی هم گرفت؛ لوسین فاوره سرمربی این تیم که بعد از تحقیر در سیگنال ایدونا پارک از هدایت این تیم کنار گذاشته شد. این سومی بازی پیاپی بود که شاگردان فاوره بدون پیروزی از زمین خارج شدند. بدتر اینکه با پنج گل هم برابر اشتوتگارت تحقیر شدند. بسیاری در این ماهها از منتقدان سیاستهای لوسین فوره در دورتموند بودند. آخرینش مت هوملز بود که بعد از شکست سنگین برابر اشتوتگارت همه چیز را به سیاستهای تاکتیکی فاوره مرتبط دانست و گفت: «ما همیشه سعی میکنیم از طریق فضاهای بسیار کوچک به موقعیت دست پیدا کنیم و به همین خاطر خیلی زیاد توپ را از دست میدهیم. اگر این روش کارساز باشد سبک خوبی خواهد بود اما به ندرت رخ میدهد. این به مهارت بیش از حد احتیاج دارد. امروز اشتباهات زیادی رخ داد. ما در نیمه اول خوب عمل نکردیم اما به خاطر به تساوی کشاندن بازی با خوشحالی به رختکن رفتیم. از طرفی تیم حریف بسیار با برنامه و مصمم عمل کرد اما ما اینگونه نبودیم.» اگرچه فاوره سوئیسی هم خودش معتقد بود که یک فاجعه در زمین رخ داده است. فاوره بعد از شکست و قبل از انتشار خبر اخراجش درباره بازی برابر اشتوتگارت گفته بود: «این یک فاجعه بود؛ بسیار بد. ما در به دست آوردن توپها اصلاً خوب نبودیم و اشتباهات بسیار زیادی مرتکب شدیم. اگر می گویم در گرفتن توپ مشکل داریم منظور من کل تیم است.»
چیزی که در این سالها در دورتموند بیش از هر چیزی به چشم میآید نداشتن مربیهایی مرتبط با فلسفه فوتبالی این باشگاه است. دورتموند بعد از از دست دادن یورگن کلوپ دیگر نتوانست به مربی محبوبی روی نیمکتش دست پیدا کند. مربی که در ارتباط کامل با فلسفه فوتبالی این باشگاه باشد. چیزی که حالا و بعد از رفتن فاوره هم باید مهمترین فاکتور مدیران این تیم برای انتخاب جانشین او باشد.
عبور از تونل وحشت با زیدان
به سپیدی مادرید
میعاد نیک
عملکرد رئال مادرید در فصل جاری تبیینگر افسانه انگلیسی رابینهود است؛ مادریدیها دمار از روزگار بزرگان فوتبال اسپانیا و اروپا درمیآورند اما مقابل شاختاردونتسک و کادیز به تقسیم و تقدیم امتیازاتی بسیار حساس مشغول میشوند. سپیدها مانند رابینهود که از سرمایهداران جبار دوران غنیمت میگرفت تا به مردم ستمدیده کمک کند، بارسلونا و سویا و اتلتیکومادرید را در هم میکوبند اما مقابل تیمهای بسیار کوچک و بیریشه نمیتوانند همان همیشگیشان باشند.
شاگردان زینالدین زیدان در لالیگای ۲۰۲۱-۲۰۲۰ مقابل بارسلونا، رئال بتیس و سویا به برتری رسیده بودند اما نمایش بیثبات تیم مادریدی در آستانه دربی پایتخت اسپانیا، نگرانیها را حول محور آینده نیمکت لوسبلانکوس به حد بالایی رسانده بود.
مطابق چیزی که همیشه از زیزو انتظار داشتیم، مرد فرانسوی تبحر خود در فرار از بحران و تبدیل کردن مشکلات به یک فرصت طلایی را بهخوبی انجام داد تا این نیمه سپیدپوش شهر مادرید باشد که دربی را با لبخند به پایان میرساند. رئالیها پس از ۲ شکست ناباورانه مقابل تیمهای دیپورتیوو آلاوز و شاختاردونتسک که ممکن بود به قیمت افزایش مخاطره در کسب عناوین قهرمانیشان در چمپیونزلیگ و لالیگا و همچنین تغییرات گسترده در کادرفنی تمام شود، همقسم شدند تا روزهای سخت مادریدیستاها را به پایان برسانند و این مهم با پیروزی تک گله اما روحیهبخش مقابل سویای جولن لوپتگی آغاز شد.
شاگردان زیدان با ادامه روند خوب خود اینبار در لیگ قهرمانان اروپا توانستند بوروسیامونشن گلادباخ را شکست دهند تا بهعنوان صدرنشین دور گروهی، به راند حذفی چمپیونزلیگ صعود کرده و فضای روانی خوبی را پیش از تقابل با سرخپوستهای مادریدی در اردوی خود حکمفرما کنند.
گرچه تیم دیهگو سیمئونه همیشه به سختکوشی و تلاش بیپایان مشهور است، اما تمام این صفات نتوانست جلوی اتحاد سپیدها بایستد تا برخلاف همیشه که شکار سرخها در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو صورت میگرفت، اینبار استادیوم آلفردو دیاستفانو تبدیل به قتلگاه الچولو و شاگردانش شود. در شرایطی که تیم اتلتیکومادرید با رکورد عدم شکست در ۲۶ بازی پیاپی، پیروزی مقابل بارسلونا در نوکمپ و دریافت تنها ۲ گل طی ۱۰ بازی اخیر پا به چمن استادیوم جدید رئالیها میگذاشت، شاگردان زیزو تمام آنچه برای نقش برآب کردن تفکرات سیمئونه لازم بود را از نابغه فرانسوی حاصل کردند تا در نهایت همه رکوردها شکسته شود و تمام معادلات برهم بریزد.
موضوع این نیست که رئال مادرید توانایی شکست دادن رقبای بزرگ را دارد یا نه، مشکل اینجاست که دگردیسی مادریدیها در بازی با تیمهای کوچک رخ میدهد و شاگردان زیزو انگار رقیب را دستِ کم میگیرند. طی 2 دوره حضور زینالدین زیدان بر نیمکت تیم رئال تنها اتفاقی که شکی در آن نبوده، تعظیم غولهای بزرگ دنیای فوتبال برابر اراده و همت سپیدهاست. این قدرتنمایی اما مقابل تیمهای کوچکتر اصلاً شکل نمیگیرد و گویا بازیکنان مادریدی در چنان بازیهایی کمربند انتحاری میپوشند و برای تخریب خودشان به زمین میروند. نکته دیگر آنکه تیم زیزو هنوز هم در فاز هجومی مشکل دارد و این بحران قرار نیست با ناتوانی مارکو آسنسیو و کریم بنزما پایان یابد. 2 گل برتری رئال مقابل اتلتیکو توسط بازیکنان دفاعی این تیم بهثمر رسید تا سایه شوم نگرانی هنوز هم در رختکن سپیدها وجود داشته باشد. پای مهاجمان فعلی مادرید در گشودن قفل دروازهها خسته است و امیدها به معجزه دوخته شده؛ معجزاتی با رهبری راموس و کاسمیرو.
ادامه نتایج سینوسی آبی و قرمز
آسمان خاکستری منچستر!
علی کمانگری
دربی شهر منچستر بعد از مدتها در شرایطی برگزار شد که هر دو تیم وضعیت خوبی در جدول ردهبندی رقابتها نداشتند، اما سمت قرمز شهر علاوه بر لیگ جزیره، چند روز قبل حذف تلخی از رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا هم داشت. سولسشر امیدوار بود تا با پیروزی در این دیدار خانگی از بحران باخت مقابل لایپزیش خارج شود، اما در نهایت دیدار سرد و بیروح دو تیم برندهای نداشت.
یونایتد که در این فصل با آرایشهای متفاوتی چون ۱-۳-۲-۴ و ۲-۱-۴-۳ به میدان رفته، این بار از آرایش ۲-۴-۴ لوزی استفاده میکرد. سیتی هم مانند چند دیدار اخیر خود با آرایش ۱-۳-۲-۴ بازی میکرد. تیم گواردیولا به هنگام عدم تصاحب توپ آرایش خود را به ۲-۴-۴ خطی تغییر میداد و دیبروین به ژسوس در خط حمله میپیوست. این دو اما بیشتر از آن که دو مدافع میانی یونایتد را تحت فشار بگذارند، سعی در بستن مسیر پاس مدافعان میانی یونایتد به مکتامینی و فرد داشتند. نتیجه این اتفاق این بود که دخیا مجبور نبود توپها را از دروازه بلند ارسال کند و میتوانست درون محوطه خودی به مگوآیر و لیندلوف پاس کوتاه دهد. دو بال تیم سیتی، ماحرز و استرلینگ، هم سعی میکردند ونبیساکا و لوک شاو را پرس کنند. شیاطین سرخ برای شکستن پرسینگ تیم سیتی، دو الگو داشتند؛ اول آن که پوگبا در جناح چپ کمی عقبتر میآمد تا کایل واکر را از جای خود ( سمت راست خط دفاع سیتی) خارج کند، سپس مگوآیر یا لیندلوف وظیفه داشتند یک پاس بلند را به فضای پشت واکر برای رشفورد ارسال کنند. در الگوی دوم، برونو فرناندز بسیار در نیمه زمین خودی عقب میآمد تا به همراه ونبیساکا، استرلینگ را در موقعیت ۲ به ۱ قرار دهند؛ در نتیجه استرلینگ مجبور بود تنها یکی از این دو نفر را «Mark» کند و یونایتد از کانال راست قادر به خروج از زیر پرس سیتی میشد.
آن سوی میدان، سیتی به هنگام در اختیار داشتن توپ با آرایش ۴-۲-۴ حمله میکرد؛ یونایتد اگر میخواست از بالا شاگردان گواردیولا را پرس کند، با همان ۲-۴-۴ لوزیاش این کار را انجام میداد؛ رشفورد و گرینوود روی دو مدافع میانی سیتی میرفتند و فرناندز هم فرناندینیو یا رودری را Mark میکرد. اما بعد از آن که سیتی به نیمه زمین یونایتد میآمد و تیم سولسشر قصد داشت به شکل عمیقتری دفاع کند، آرایش آنها به ۲-۴-۴ خطی تغییر میکرد؛ رشفورد یا گرینوود در سمت راست خط هافبک جای میگرفتند، پوگبا متمایل به جناح چپ میشد و فرناندز و یکی از بین رشفورد یا گرینوود دو نفر جلویی یونایتد را تشکیل میدادند. سیتی در این وضع برای ایجاد فضا در ساختار دفاعی یونایتد، دیبروین را کمی عقبتر میآورد؛ در نتیجه یکی از بین مگوآیر یا لیندلوف به همراه دیبروین عقبتر میآمد و جای او در خط دفاعی یونایتد خالی میشد، سپس ژسوس یا استرلینگ به آن فضا فرار میکردند. سیتی همچنین توانست از سمت چپ زمین و روی اوورلپهای کانسلو روی دست استرلینگ موقعیتهایی ایجاد کند. علت این اتفاق هم عدم یارگیری درست گرینوود از کانسلو بود. مشابه این اتفاق در بازی با لایپزیش هم برای یونایتد افتاد و مشارکت ضعیف گرینوود در کارهای دفاعی باعث شد هر سه گل لایپزیش از جناح راست یونایتد به ثمر برسد.
در نهایت اما تلاشهای هر دو تیم ره به جایی نبرد و شاگردان گواردیولا در روزی که امید گل بیشتری نسبت به شاگردان سولسشر داشتند (26/1 به ۵۶/0) نتوانستند بهره مناسبی از فرصتهایشان ببرند. با نتایج به دست آمده در این هفته، یونایتد و سیتی با یک بازی کمتر نسبت به رقبایشان در فاصله ۵ و ۶ امتیازی از صدر جدول ایستادهاند؛ فاصلهای که روی کاغذ قابل جبران است، اما نتایج سینوسی دو تیم شهر منچستر هوادارانشان را نسبت به آینده آنها در این فصل نگران کرده است.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو