عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6643 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۱۷ آذر
|
چند کلام با رحمتی و رحمتیها
شهرام وزیری
در اینکه مهدی رحمتی یکی از بهترین دروازهبانان 10، 15 سال اخیر بوده شکی نیست، در اینکه به اعتقاد برانکو سالها در پس ابراهیم میرزاپور چشم به میدان داشت تا بعدها حقانیتش را در تیم ملی به اثبات برساند، شکی نیست. در اینکه در اوج آمادگی به عنوان دروازهبان اول تیم ملی بنابر خواستههای غیر معقولش در برابر کیروش به تیم ملی کشورش پشت کرد هم شکی نیست و البته در اینکه در اوج محبوبیت و اقتدارش چشم بر استقلال بست تا پسپسکی برود و خود را به دروازه بانی دست چندم بدل کند، بازهم و بازهم شکی نیست. چرا که کم نبوده و کم نیستند انسانهایی که در هر سطح و سطوح در لحظاتی از زندگی خویش اسیر در پیله خودشیفتگی و غرور، تصمیماتی گرفتند که با گذشت زمان درست و غلط بودنش چه زود روشن شد؛ و البته زودی که همیشه دیر است!
این همه را گفتیم تا امروزه روز به مهدیخان رحمتی و رحمتیها برسیم؛ امروزی که جناب رحمتی عجولانه کسوت عوض کرده و بیآنکه مربیگری کرده و خوانده باشد، ناغافل جامه سرمربیگری بر تن کرده تا در میان خودیها -شاید بیشتر همدورهایهایش- عقب نماند!
نگارنده، این نوشتار دلی را از سر دوستی مهدی خانها مینویسم تا راه درست رسیدن به یک سرمربی محبوب و متقدر را یادآور شوم؛ راهی که به کج راهه منتهی نشود. چنانچه بودند بازیکنان نامداری که با ترک میدانها هنوز به رختکن نرسیده و رخت بازیکنی برتنشان خشک نشده، جابهجا جامه مربیگری برتن کردند تا با توجه به شرایط زمانی و مکانی هنوز برتنشان نرفته جامه از تن بکنند. تو بخوان به جبر روزگار از تنشان بکنند!
چرا که ویژگیهای بازیکنی پرآوازه بودن با مربی نامدارشدن متفاوت است. تو اگر در تیمت به عنوان یک بازیکن کارساز و پرآوازه باشی همچنان در میدان یک یازدهم تیمت هستی اما یک سرمربی بر روی نیمکت کذا یک از یک است و تنها اوست که باید برنامهریز و هدایتگر یازده بازیکنش در میدان باشد. تفاوتها در همین است که یک سرمربی در رهبری تیمش یک آمر است و یک بازیکن همچنان یک عامل. بنابراین تو اگر مارادونا هم باشی -روحش شاد- با توجه به نگذراندن دورههای مربیگری و نیز عدم تجربه عملی زود است که بتوانی به عنوان یک سرمربی و یک آمر مقتدر استراتژیها و برنامهها و تاکتیکهای تیمت را به شاگردانت دیکته کنی و چنانچه کم نبوده و نیستند مربیانی که در زمان بازیکنی از نظر فنی در سطح و اندازه بازیکنان بزرگ و نامدار نبودند اما وقتی در کسوت مربیگری میداندار شدهاند، شیوه رهبری و نوع دید و نگاه و موفقیتشان نشانگر فهم و شعور و دانش مربیگریشان بوده است.
لازمه مربی شدن تنها دوره دیدن و اکتساب دانش تئوریک فوتبال نیست البته دوره دیدن و کسب دانش روز مربیگری لازم است اما آنچه این میان موجب کفایت است، جنم مربیگری است که باید در ذات و خمیره یک فرد باشد.
حالا هم ما قصاص قبل از خطا نمیکنیم، منتظر میمانیم چند هفتهای دیگر بگذرد و با توجه به دوره ندیدن رحمتی و امثال رحمتیها که کم هم نیستند، هرچه زودتر شاهد کشف و شکوفایی جنم چنین مربیان جوانی باشیم !؟
به امیدش
کیلویی چند؟
هومن جعفری
(باشگاه پی اس جی رسماً خبر از قطع همکاری خود با خسه رودریگز مهاجم اسپانیایی داد. خسه محصول آکادمی رئال مادرید است و با پی اس جی تا 2021 قرار داد داشت. او فصل جاری تنها 22 دقیقه برای پاریسیها بازی کرد و پس از دو بازی از ایدههای توماس توخل خارج شد. حضور او در این دو بازی هم به دلیل ابتلای تعداد زیادی از بازیکنان پی اس جی به کرونا بود. )
آقای خسه رودریگز! یادت هست رفتی پاریس گفتی: اولالا! پاریس و شبهای ارغوانی و قلیان و پلنگ و شکار و کباب و کله پاچه و ماشین رونی در شمشک یا دیزین یا پلاس شدن در ویلاهای اقدیسه و نیاوران و لواسان! یادت هست مشفقان ناصح و شفیقان دلسوز به شما فرمودند: برادر! مسیر حرفهای شدن پیش بگیر! گوش نکردی! فکر کردی پول یامفت را دادند دست شما باید بریزی دور؟ فکر کردی خودت را با حاشیه خفه کنی چطوری میشود؟ فکر کردی با ایجنتهای کت و کلفت ریختی روی هم و همه چیز اوکی میشود؟
اینطوری که بارسلونا مشغول نابود شدن است، آدم به شک میافتد. رئال که سرمربیاش در آستانه کله شدن است. بارسا که هنوز نیم فصل اول نشده لیگ را از دست داده.
اینجاست که آدم باید از وزیر ورزش اسپانیا و مشاورانش بپرسد: چه خبرتونه؟ چه خبرتونه؟ کیلویی چند حساب ... نه ببخشید این دیالوگ برای یه جای دیگر بود!
*
این شرقیها هم دیگر گند مسخره بازی را در آوردهاند. در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا هیچ زبالهای در ورزشگاه نیست و تیمها آشغالهای خودشان را جمع میکنند. بروید خودتان را مسخره کنید. اینجا تیمهای ما میخواستند آشغالهای خودشان را جمع کنند یکدفعه میدیدید بعد از هر بازی باید هیأت مدیره و مشاور و آنالیزور و دو، سه تا مربی تیم را هم میگذاشتند داخل کیسه کنار دیوار غربی ورزشگاه!
بروید فوتبالتان را قوی کنید بدبختها!
فقدان برنامهریزی در فوتبال ایران
دود لیگ در چشم تیم ملی
میعاد نیک
روزهایی که مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ با شتابزدگی هرچه تمامتر به دنبال برگزاری بی چون و چرای لیگ بیستم در این روزهای کرونایی بودند، قطعاً در مخیلهشان هم نمیگنجید که روزی با لغو پیدرپی بازیها مواجه خواهند شد و زمانی هم برای برگزاری بازیهای معوق نخواهند داشت. در شرایطی که بیماری کرونا موج سوم اپیدمیاش را سپری میکند و تمام صنوف را وادار به تعطیلی کرده، لیگ برتر فوتبال ایران در اسفبارترین شرایط بهداشتی پیگیری میشود و از نظارت دقیقی که مسئولان وزارت بهداشت و فدراسیون پزشکی - ورزشی ادعا میکردند هم خبری نیست. اردوی تیم ذوبآهن با شبیخون کووید-19 از هم پاشیده و تیم پرسپولیس هم از ترس ابتلای بازیکنانش به بیماری کرونا و خطر بر باد رفتن عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا، همه چیز را در قرنطینه فرو برده تا با تعویق چند هفتهای برخی بازیها عملاً کمیت لیگ برتر لنگ بزند.
اما کاش تمام معضلات این تعطیلیهای بد موقع به تیمهای باشگاهی متوجه میشد که در آن صورت با رویه کجدار و مریز مسئولان بالاخره به یک نحوی میتوانستیم سرنوشت لیگ بیستم را متصور شویم. در سالی که قرار است صعود تیم ملی ایران به جام جهانی قطر قطعی شود و ملیپوشان هر آن قدم زدن روی یک طناب پوسیده را حس میکنند، مهمترین منبع تغذیه تیم ملی دچار بحران شده و مسأله کمبود زمان هم بیشتر از همیشه وجود دارد. لیگ برتر بهعنوان تشکیل دهنده اصلی بدنه تیم ملی حالا با مشکلاتی عجیب روبهرو شده که هیچ راهحلی هم برای آنها دیده نمیشود و علت تمام این مسائل هم به سوءمدیریت در برنامهریزی بازمیگردد. پریود زمانی که قرار بوده صرف آمادهسازی ملیپوشان و برگزاری اردوی تیم ملی شود، حالا باید با اجرای بازیهای معوق به هدر برود تا وضعیت یوزها از این هم پیچیدهتر شود. حالا هیچ چیز از آینده تیم دراگان اسکوچیچ مشخص نیست و کسی نمیداند چه بلایی قرار است سر تیم ملی بیاید.
رگبار بازیها روی سر لیگ برتریها
شبیخون موج سوم به اردوگاه یوزپلنگها
سام ستارزاده
هر کسی روی مسند سرمربیگری تیم ملی مینشست، برای بستن لیست مدنظرش در بازیهای رسمی ناگزیر به سرمایهگذاری روی برترینهای لیگ بود. دراگان اسکوچیچ نه تنها با حضور فیزیکی روی سکوهای خالی و بیروح ورزشگاههای داخلی، بلکه با چند انتخاب بعضاً جسورانه و بعضاً پرسشبرانگیز در دو فیفادی اخیر نشان داد به اندوختههای لیگ خلیج فارس بطور ویژهای چشم دوخته اما شرایط خاصی که بر فضای فوتبال باشگاهی داخلی حاکم است، میتواند هر لحظه بطور غیرمنتظره بازیکنان لیگبرتری را تحت تأثیر خود قرار دهد. باشگاههای ایرانی زیر فشار برگزاری رگباری بازیها و در معرض موج سوم کروناویروس هستند و این وضعیتی است که سازمان لیگ برای بهبود آن، خود را کم اراده نشان داده. ابتلای گسترده بازیکنان چند باشگاه از جمله استقلال و فولاد به کووید پس از ازسرگیری لیگ نوزدهم، نشان از عجز سازمان لیگ در اجرای پروتکلهای بهداشتی داشت؛ که بخشی از این عجز و ناتوانی، به عدم تمکن مالی برخی تیمها برای تأمین تجهیزات مربوطه نیز باز میگشت. حال، این تراژدی تلخ برای ذوبآهن تکرار شده و سایر باشگاهها بخصوص شهرخودرو را نگران کمین این ویروس ساخته.
سیاستهای مقابلهای سازمان لیگ با کرونا با فصل قبل تغییر محسوسی ندارد. تفاوت عمده این است که بازیها در بحبوحه سهمگینترین موج کرونا تاکنون دنبال میشوند. در این میان، برگزاری متوالی و نامنظم دیدارها، موجب تحلیل رفتن بیش از پیش توان جسمی بازیکنان حتی پیش از نیمفصل هم خواهد گشت؛ آنهم در شرایطی که افت کیفیت لیگ را آمار در همین هفته سوم و چهارم نیز گواه میدهند. از طرفی، درخواست اسکوچیچ برای برگزاری اردوی تیمملی در نیمفصل، بر پیچیدگی تقویم لیگ هم میافزاید؛ اتفاقی که هر پیامدی داشته باشد، در میانمدت در بدنه تیم ملی هم حس میگردد. پرسپولیس شاید سهم قابل توجهی از ملیپوشان شاغل در فوتبال داخلی را به خود اختصاص دهد. حضور آنها در فینال آسیا مایه مباهات است؛ ولی بر فشار و بینظمی تقویمشان به شدت خواهد افزود. استقلال، فولاد و تراکتور نیز پس از زمستان چالشهای مشابهی را ممکن است تجربه کنند، چرا که AFC نیز هنوز تکلیف لیگ قهرمانان فصل آتی را مشخص نکرده. لیگ بیستم میتواند برای تقویت تیمملی نقش کلیدی ایفا کند اما به شرطی که تورنمنتی برای رقابت و پیشرفت بازیکنان مستعد و ستارگانی که هنوز لژیونر نشدهاند باشد، نه تورنمنتی که صرفاً برگزار میشود و به تاریخ میپیوندد. معضلاتی که گریبان فوتبال ما و بسیاری از کشورهای دیگر را گرفتند، به سادگی رفع نمیشوند. تنها با تعامل و هماندیشی سازنده میان نمایندگان باشگاهها و تیمملی، میتوان به گونهای به وجود این مشکلات واکنش نشان داد که هم به فوتبال باشگاهی و هم به فوتبال ملی کمترین آسیب ممکن وارد شود.
عکس روز
بالا مثل رونالدو
پرشهای کریستیانو رونالدو همیشه زبانزد بوده. او واقعاً یک سر و گردن از سایر بازیکنهای همدورهاش بیشتر میپرد. انگار برایش فرقی هم ندارد که میخواهد در جریان مسابقه و برای زدن یک ضربه سر به هوا برخیزد یا در جریان گرم کردن قبل از یک مسابقه فوتبال. این عکس چند دقیقه قبل از شروع بازی یوونتوس و تورینو گرفته شده. یوونتوس دربی تورین را با برد پشت سر گذاشت و بعد از مدتها رونالدو و دیبالا با هم بازی را از ابتدا شروع کردند. پرش رونالدو در این عکس حاکی از آمادگی بدنی بالای او دارد. در چنین روزی ۱۷ آذر ۱۳۹۱
گلمحمدی سرمربی موقت پرسپولیس شد
مدیرعامل پرسپولیس طی تماسی از ایتالیا با سرپرست این تیم، یحیی گلمحمدی را به عنوان سرمربی موقت پرسپولیس معرفی کرد.
محمد رویانیان در تماسی که از ایتالیا با سعید شیرینی داشت، به سرپرست پرسپولیس اعلام کرده با ژوزه تماس گرفته و به او اعلام کند تا روز دوشنبه که قرار است جلسه کمیته فنی پرسپولیس برگزار شود، بهتر است استراحت کند و مرخصی او تا این روز تمدید شده است.
قرار است تا روز دوشنبه و برگزاری جلسه کمیته فنی که با حضور ژوزه و دستیارانش برگزار خواهد شد، یحیی گلمحمدی به صورت موقت هدایت سرخپوشان را برعهده بگیرد.
سرپرست پرسپولیس در حال حاضر به دنبال برقراری ارتباط با مانوئل ژوزه است تا این مسأله را به او اعلام کند.
روز دوشنبه تکلیف نهایی کادرفنی پرسپولیس مشخص میشود و به احتمال فراوان یحیی گلمحمدی سرمربیگری سرخپوشان در نیم فصل دوم را با اضافه شدن یک دستیار ایرانی برعهده خواهد گرفت.
یحیی گلمحمدی پس از انتخابش به عنوان سرمربی موقت پرسپولیس در گفتوگو با فارس اعلام کرد که فعلاً با توجه به اینکه باید شرایط تیم را تحت کنترل خود داشته باشد، مصاحبه نخواهد کرد.
فشردگی لیگ و اردوهای تیم ملی؛
گره کور و مربــــی منفعل
لیگ برتر قرار است در هفتههای آتی بازیهای عقب افتاده زیادی را به خود ببیند. با قطعی شدن ابتلای ۱۱ بازیکن تیم ذوبآهن به ویروس کرونا، بازی این تیم مقابل شهرخودرو به تعویق افتاد و پیش از این بازی نساجی و پرسپولیس هم به زمانی نامعلوم موکول شده بود.
در هفتههای آتی هم تا این جای کار به تعویق افتادن بازی پرسپولیس – ذوبآهن و سپاهان – پرسپولیس امری قطعی است. مشابه اتفاقی که برای تیم ذوبآهن افتاد، احتمال دارد در ادامه فصل دامان سایر تیمها را هم بگیرد و البته به نظر میرسد بیشتر از خود آن تیمها، دامان سازمان لیگ را گرفته باشد که نداند چگونه باید این فصل فشرده را به سرانجام برساند!
در این میان یک موضوع مهم هم تیم ملی خواهد بود. تیم ملی که ۴ بازی دیگر در دور اول مقدماتی
جام جهانی در پیش دارد و غیر از این ۴ مسابقه، احتمالاً باید چند اردو و دیدار تدارکاتی را هم از سر بگذراند یا حداقل انتظار ما از اردوهای آمادهسازی تیم ملی اینگونه است!
اما فشردگی بسیار بالای مسابقات باشگاهی این فصل از یک سو و به تعویق افتادن مسابقات تیمها به دلایل مختلف از سوی دیگر، دو نگرانی بزرگ را پیرامون تیم ملی ایجاد خواهد کرد؛ اول آنکه ریسک مصدومیت ستارههای لیگ افزایش مییابد، آن هم در چنین تیم ملیای که اسکوچیچ نشان داده توجهی ویژه به ستارههای لیگ دارد. دوم، امکان برگزار نشدن اردوها و دیدارهای تدارکاتی مناسب برای تیم ملی هم افزایش خواهد یافت.
دراگان اسکوچیچ پیشتر و در ماجرای اجازه دادن به تعدادی از لژیونرها برای اضافه نشدن به تیم ملی (آن هم برای بازی دوستانه مقابل تیم باکیفیتی چون بوسنی!) نشان داده که شاید در برخی موارد انعطاف بیش از حد به خرج میدهد و از حق خود و تیم ملی ما به سادگی میگذرد. این انفعال در کنار شخصیت همیشه آرام اسکو، برخی اهالی فوتبال را نگران کرده که شاید فدراسیون بیکفایت فوتبال ایران، در سایه این منفعل بودن، راحتتر به بیکفایتی خود ادامه دهد. کما اینکه دیدیم قبل از بازی دوستانه با ازبکستان، تیم ملی ما ماهها و ماهها خانهنشین بود و چندین «فیفادی» را به راحتی از دست داد، صدای اعتراضی هم از سرمربی کروات به گوش نرسید.
اسکوچیچ باید بداند در کشوری سرمربیگری تیم ملی را به عهده گرفته که رؤسای فدراسیونش اغلب در خوابهای عمیق زمستانی به سر میبرند و اگر خود سرمربی پیگیر از دست رفتن فیفادیها نباشد و ماهها در خانهاش بنشیند و تیمش را به حال خود رها کند، باز هم کسی از سوی فدراسیون به او سوزن نخواهد زد اما فوتبالدوستان و اهالی مطبوعات همان کشور که «ما» باشیم، تنها و تنها یک انتظار را از اسکو و کادرش دارند؛ بردن تیم ملی به جام جهانی قطر و اگر میپرسید چرا؟
فارغ از مسأله عرق ملیمان، به خوبی از ظرفیت نفرات در اختیار اسکوچیچ آگاه هستیم و میدانیم تیمی که او در اختیار دارد، بیاغراق یکی از کاملترین تیمهای ملی دو دهه اخیر ما است که در هر پستش حداقل سه بازیکن آماده حضور دارند. پس جناب اسکوچیچ، اینها را بی خیال، شما چه برنامهای را برای آمادهسازی تیم ملی تدارک دیدهاید؟
کیفیت فدای کمیت
همه چیز علیه تیم ملی
سامان موحدی راد
اگرچه تعداد بازیکنان کرونایی تیم ذوبآهن دو رقمی شده اما همچنان سازمان لیگ معتقد است بازی این تیم در این هفته باید برگزار شود اما حتی اگر این بازی هم برگزار شود به نظر میرسد تبعات برگزاری رقابتهای لیگ برتر درست همزمان با موج سوم همهگیری کرونا ممکن است بازیهای بیشتری را به تعویق بکشاند. از سوی دیگر با لغو شدن بازی پرسپولیس و نساجی به نظر میرسد سایر دیدارهای این تیم تا فینال آسیایی هم معوق شود و به این ترتیب سازمان لیگ در آغاز زمستان با موج گستردهای از رقابتهای برگزار نشده مواجه میشود. این تازه در صورتی است که موج ابتلا به کرونا در زمستان کاهشی باشد و با پدیدهای به اسم موج چهارم همهگیری مواجه نشویم. از این رو سازمان لیگ برتر چارهای جز برگزاری فشرده رقابتها نخواهد داشت که احتمالاً مصدومیت بازیکنان و همچنین نارضایتی تیمها را در پی خواهد داشت. البته چنین پدیدهای بر کیفیت بازیهای لیگ هم تأثیر زیادی خواهد گذاشت. چه آنکه تا همینجای کار هم رقابتهای لیگ برتر چنگی به دل نمیزند و هنوز بعد از چهار هفته رقابتهای جذاب و دیدنی در آن دیده نمیشود. از این رو قطعاً چنین رویدادهای ناگزیری بر کیفیت فوتبال جاری در کشور در این سال کرونا زده تأثیر میگذارد اما روی دیگر ماجرا تأثیری است که این اتفاقات بر تیم ملی کشورمان میگذارد. رقابتهای فشرده و بازیهای معوق فراوان میتواند روند آمادهسازی تیم اسکوچیچ را در بازیهای حساس پایان سال که میتواند حکم مرگ و زندگی را برای فوتبال ما داشته باشد با مشکل مواجه کند. هم اینکه ممکن است فرصت برخی اردوها را از تیم ملی بگیرد و هم اینکه ممکن است چنین تصمیماتی منجر به از دست دادن چند ستاره در آستانه دیدارهای حساس تیم ملی با عراق و بحرین شود. مسألهای که شاید مهمترین رویداد فوتبالی شش ماه آینده ایران است و بسیاری به آن چشم امید دارند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو