عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6632 /
۱۳۹۹ سه شنبه ۴ آذر
|
حاشیههای قدیمی تمامی ندارد
شهاب اخلاقی
دیروز خبری منتشر شد که تیترش خیلی عجیب بود: «رئیس اینترپل ناجا، نایبرئیس فدراسیون هاکی شد». متن خبر هم البته دست کمی نداشت: رئیس فدراسیون هاکی هادی شیرزاد، رئیس اینترپل ناجا را به عنوان سرپرست نایبرئیسی فدراسیون انتخاب کرده است.
در متن حکمی که برای شیرزاد زده شده هم آمده: «نظر به دانش، تخصص و تجربیات ارزشمند مدیریتی و اجرایی، جنابعالی به موجب این ابلاغ به سمت سرپرست نایبرئیسی فدراسیون هاکی منصوب میشوید.»
در توضیحی که در وبسایت فدراسیون مندرج شده، شیرزاد دارای تحصیلات دکترای پزشکی و عضو هیأت علمی دانشگاه است و در حال حاضر ریاست پلیس بینالملل ناجا و ریاست پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی ناجا را عهدهدار است!
سمتها و تجاربی که هیچکدام ورزشی نیست، چه برسد مرتبط با فعالیتهای ورزش هاکی.
ماجرا زمانی جالبتر میشود که بدانیم رئیس فدراسیون هاکی کسی نیست جز «بهرام قدیمی». یکی از مدیران همیشه جنجالی ورزش ایران که تا به حال تصمیمات بحثبرانگیز کم نگرفته.
قدیمی، کارمند سابق وزارت بازرگانی، مسئول سابق نمایشگاههای تولیدات غذایی وزارت بازرگانی، مدیرکل سابق تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی، رئیس سابق فدراسیون جهانی ورزشهای بین دانشگاهی و البته رئیس فعلی فدراسیون هاکی است.
ورودش به ورزش هم حسابی جالب است. خودش چند سال پیش در مصاحبه با هفتهنامه تماشاگران ماجرا را به خوبی توصیف کرده: «من فوقلیسانس جامعهشناسی دانشگاه آزاد بودم و کارمند وزارت بازرگانی. یک بار یادم هست دهمین سالگرد تأسیس دانشگاه آزاد بود که اینها یک همایش بزرگی گرفته بودند. بعد موقع خروج، اجازه ترخیص اجناس را نمیدادند و میگفتند باید پول بدهید. دکتر جاسبی هم ناراحت بود. من رفتم گفتم نه بابا، نیاز نیست، بگذارید ببرند. آقای جاسبی خیلی خوشحال شد. گفت ببینید یک فارغالتحصیل دانشگاه آزاد کار ما را راه انداخت. آقای جاسبی به من گفت بیا دفترم با هم صحبت کنیم. بعد هم شدم مسئول تربیت بدنی.» البته خیلیها معتقدند رابطه فامیلی او با سعید فائقی هم در این بین بیتأثیر نبوده. قدیمی خودش هم منکر این ماجرا نیست: «آقای فائقی شوهرخواهر و پسرعمه من هستند. خودش یادش نمیآید اما خیلی جالب بود کار آقای فائقی. همینطوری که راه میرفت کار هم میکرد. یک وقتی داشت همینطوری قدم میزد برگشت گفت این بهرام رو خب بذارید مسئول نمایشگاهها. اینطور شد که من شدم مسئول نمایشگاهها و بعد هم آن اتفاق افتاد!»
تصمیم قدیمی برای آوردن رئیس اینترپل ناجا به فدراسیون هاکی هم قطعاً میتواند پشت پرده جالبی داشته باشد که شاید زمانی قدیمی بخواهد باز هم آن را به همین شیرینی جملات بالا تعریف کند. او البته چنین انتصابهای پرحاشیهای کم نداشته. او ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ هم در حکمی عجیب علی دایی و علی اصغر پورمحمدی (رئیس سابق شبکه ۳) را به عضویت هیأت رئیسه فدراسیون هاکی درآورد!
خبری که خیلی زود تکذیب شد و دایی در اینستاگرامش نوشت: «یک سال قبل صحبتهایی با من شد که من هرگز موافقت نکردم چون همیشه در جایی وارد میشوم که مفید باشم نه ورزشی مثل هاکی که هیچ سررشتهای از آن ندارم. حالا دقیقاً امروز با اهدافی خاص خبری بدون هماهنگی با من بعد از یک سال منتشر و رسانهای میشود؛ آن هم دقیقاً در روزهایی که مردم فوتبال ایران میدانند چرا و به چه دلیل این خبر منتشر شده
است... .» قدیمی حالا ۱۰ ماه بعد از آن خبر عجیبی که از فدراسیونش به رسانهها داده شد، دوباره حکمی عجیب زده که همه را متحیر کرده. درست مثل زمانی که خودش را در یک خط به خوانندگان مجله تماشاگران امروز معرفی کرد: «من کی هستم؟ من بعد از 107 سال روانشناسی ورزش را به ایران آوردم. بعد از 67 سال جامعهشناسی ورزش و بعد از 7 سال هم مهندسی ورزش را قاچاقی آوردم به ایران.»
کارشناس کارت به کارتی
هومن جعفری
خبر خوب برای استقلالیها اینکه جلسه هیأت مدیره این تیم برگزار نشد! جداً این خبر خجسته را باید به هواداران این تیم تبریک گفت چون تجربه نشان داده از این دست جلسات، خبر خوبی بیرون نمیآید!
یعنی کلاً هیأت مدیره استقلال سالهاست کارکرد مفیدی ندارد! فقط همین که علیه مدیرعامل یا مربی حرف بزنند و روی برنامه زنده یک خنده تاریخی چیزی سر بدهند و بعد هم در افق محو شوند!
*
باشگاه ذوبآهن با تنظیم بیانیه سنگین، طولانی، خسته کننده و غیرقابل خواندنی، تهدید کرده که در صورت ادامه این داوریها، از لیگ کنار میکشد.
لازم به ذکر است که ذوبیها چند سالی هست که مشغول تلاش برای کنار کشیدن از لیگ از طریق سقوط به دسته پایینتر هستند اما هر بار در روزهای آخر، ماندنی میشوند. با این وضعی هم که دوستان امسال دارند، احتمالاً از الان خودشان میدانند که وضعشان برای سقوط مناسب است! جای بیانیه تنظیم کردن تیمتان را درست کنید!
*
گری نویل، کارشناس کارت به کارتی فوتبال انگلیس که بین اهالی این کشور به آقای هزار یورو شهرت دارد، در جدیدترین کارت به کارت خود، مایه کلانی از هری کین گرفته!
نویل به اسکای اسپورتس گفت: «هری کین در پست جدیدی که مورینیو به او داد، نمایش درخشانی داشت و عالی بازی کرد. شاید مسخرهام کنید ولی هری کین مرا به یاد زیدان انداخت. نحوهای که توپ را در احتیار میگیرد و ضربه میزند، مثل زیدان بود. کسی نمیتوانست به کین نزدیک شود و او وقتی توپ را در اختیار داشت، از دست نمیداد و کاملاً مسلط کار میکرد. این به توانایی فیزیکی بالای او نیز مربوط بود. در کارنامه کین بازیهای درخشانی دیده میشود اما برابر سیتی او بهترین بازی خودش را از نظر من انجام داد.»
ما فکر میکردیم فقط کارشناسان خودمان اهل بخیه هستند. نگو انگلیسیها هم همینطوری هستند! مرد حسابی! زیدان فقط یکی آن هم جباری! هری کین کیه بابا! این بابا در بهترین حالت پایان رافتی بیش نیست!
وقتی مو تمام اندیشههای پپ را خنثی کرد
کیش و مات!
علی کمانگری
نبرد تاتنهام و منچسترسیتی تنها در تقابل حساس دو تیم قدرتمند از شمال لندن و شهر منچستر خلاصه نمیشود. وقتی روی نیمکت یکی از تیمها ژوزه مورینیو و روی دیگری پپ گواردیولا نشسته باشد، دیگر نبرد دو فلسفه است؛ دو سبک بازی؛ یکی سبک عملگرای متکی بر مالکیت و پرسینگ شدید پپ و دیگری سبک واکنشگرا، متکی بر ضدحمله و ایجاد لایههای عمیق دفاعی مو. این بازی هم از این قواعد مستثنی نبود. سیتی با آرایش ۳-۳-۴ همیشگی و مورینیو با ۱-۳-۲-۴ همیشگی به میدان آمد. سیتی مطابق عادت معمول تیمهای گواردیولا، هنگام بازیسازی عقب زمین بین ۵-۳-۲ و ۵-۲-۳ جابهجا میشد. بهواقع تیم پپ با ۵-۲-۳ شروع کرد، زیرا در دقایق ابتدایی تاتنهام بهصورت ۲-۴-۴ «Mid-block» دفاع میکرد و کین و اندومبله روی دو مدافع میانی سیتی فشار میگذاشتند؛ در نتیجه واکر برای ایجاد برتری عددی در فاز اول بازیسازی، به دو مدافع میانی اضافه میشد. اما بعد از گل اول و عقب نشستن کامل تاتنهام، کین و اندومبله بیشتر از وارد کردن فشار به دو مدافع میانی سیتی، سعی در محدود کردن کانسلو و رودری داشتند و دو مدافع میانی سیتی آزادتر در کار بازیسازی شرکت میکردند، در نتیجه واکر هم به خط هافبک اضافه شد و آرایش سیتی به ۵-۳-۲ تغییر کرد. در عقب زمین و برای آنکه مورینیو مانع از ایجاد برتری عددی ۵ نفر جلوی زمین سیتی مقابل ۴ مدافعش شود، هافبک دفاعی سمت توپ تاتنهام، بازیکن پست ۸ سیتی( سیلوا یا دیبروین) را «mark» میکرد تا مانع از استفاده او از نیمفضا شود. وینگر سمت توپ تاتنهام هم سعی در بستن مسیر پاس مدافعان میانی و هافبکهای سیتی به بازیکن پست ۸ داشت. همزمان دیگر هافبک دفاعی تاتنهام هم باید منطقهی ۱۴(جلوی مدافعان) را پوشش میداد. در چنین وضعیتی بسیار مهم بود که فولبکهای تاتنهام در نبردهای یک در مقابل یک عملکرد خوبی داشته باشند، زیرا تیمهای پپ عادت دارند یک سمت زمین را شلوغ کنند و بعد توپ را به منطقه خلوتتر مخالف ببرند و وینگر سمت دیگرشان را با فولبک حریف ۱ به ۱ کنند. اوریه و رگیلون روی هم ۷ نبرد موفق را داشتند و تنها اجازه ثبت ۳ دریبل موفق را به ماحرز و تورس دادند و عملاً وینگرهای سیتی را خنثی کردند.
اما تاتنهام چگونه حمله میکرد؟ سیتی مطابق معمول از بالا تیم حریف را پرس میکرد، در نتیجه لوریس گزینه پاس کوتاه به مدافعان میانی و هافبکهای دفاعی را از دست میداد؛ اما دو سری گزینه پاس برای کاپیتان تاتنهام وجود داشت؛ اولی فولبکهای اسپرز که خالی گذاشته میشدند و دومی هم هری کینی که از خط حمله به خط هافبک اضافه میشد. تاتنهام بهخوبی توانست از این بازیکنان برای شکستن پرس سیتی استفاده کند؛ مطابق آمار، اوریه و رگیلون بیشترین لمس توپ را بین بازیکنان تاتنهام داشتند.
اما چرا تاتنهام میتوانست بهخوبی از کین استفاده کند؟ زیرا اندومبله به عنوان بازیکن پست ۱۰ تاتنهام به نیمه خودی میآمد و رودری، هافبک دفاعی سیتی را با خود به آن ناحیه میکشاند، در نتیجه کین فرصت داشت در فضای زیاد ایجاد شده جلوی مدافعان صاحب توپ شود و حتی گل دوم اسپرز هم روی همین حربه به دست آمد. گواردیولا یک بار دیگر در تقابل با مورینیو در لیگ برتر شکست خورد تا متحمل دومین شکست فصل خود شود و در جایگاه سیزدهم قرار گیرد. تیم مورینیو هم با این پیروزی نشان داد که در فصلی که سیتی و لیورپول از بهترین فرم خود فاصله دارند و یونایتد همچنان درگیر نتایج سینوسیاش است، میتواند در کنار چلسی از بخت خوبی برای قهرمانی برخوردار باشد.
دودستگی بین رئیس و سرمربی
صبر با دستهای خالی
میعاد نیک
شاید مهمترین نگرانی هواداران رئال مادرید برای بازی عصر شنبه به عدم حضور کاپیتان سرخیو راموس در قلب خط دفاعی و کارلوس کاسمیرو در کمربند خط میانی تیم بازمیگشت، اما تیم مشکیپوش مادریدی مقابل ویارئال نهتنها به مشکل خاصی در خط دفاعی برنخورد، بلکه 3 امتیاز خارج از خانه را به خودش و خط حمله منفعلاش واگذار کرد. مادرید زیدان مدتهاست با فقدان یک موتور گلزنی مواجه شده و برای جبران این خلأ حساس هم خبری از انفجارهای انتحاری فلورنتینو پرز در فصل نقلوانتقالاتی نیست. زمانی که کسی جرأت جذب بازیکنهای بزرگ با مبالغ هنگفت را نداشت، پرز پروژههای کهکشانی 1 و 2 را موفقیتآمیز اجرا میکرد اما در این بازار مکاره که اعراب باشگاهدار فوتبال را با اقتصاد و مسائل مالی پیوند بسیاری دادهاند، انگار مدیرعامل باشگاه رئال مادرید خودش را به خوابی زمستانی زده که نقاط ضعف تیم اصلی را نبیند.
رئالیها پس از رائول گونزالس و رونالدو نازاریو هرگز مهاجم هدفی به این کیفیت نداشتهاند و کریم بنزما هم بارها نشان داده که تنها یک مهاجم خوب است، نه یک گلزن بالفطره. ادن هازارد هنوز هم با این حقیقت کنار نیامده که برای جانشینی کریستیانو رونالدوی قاتل انتخاب شده و بازی کردناش بیشتر به یک بازیکن متوسط شباهت دارد تا وارث شماره 7 تاریخی مادرید. تنها نقطه قوت تیم اسپانیایی به خط دفاع و قدرت رهبری کاپیتانش بازمیگردد که راموس مانند یک هیولا جور تمام تیم را میکشد و البته قوت قلبی به نام زینالدین زیدان. مادرید در تمام خطوط با مشکلات بزرگی مواجه شده و پرز هم این را باید بداند، ولی پشت نام بزرگ زیدان پنهان شده تا مرد فرانسوی انتقادات را به جان بخرد و چیزی از دستهای خالیاش به رسانهها اعلام نکند، سیاست نخنمای پرز مدتهاست مشخص شده و دیگر نباید به این صحنهآراییها دل بست.
استرالیا میزبان ۵۰ هزار تماشاگر
این عکس تا همین سال پیش عجیب نبود. ورزشگاههای بسیاری در سرتاسر دنیا پر از تماشاگر میشدند و چنین تصاویری به وفور روی خروجی آژانسهای خبری دنیا قرار میگرفت اما حالا این عکس حسابی تماشایی است و دست به دست میشود. عکس ورزشگاه سانکورپ در بریزبان استرالیا را نشان میدهد. ورزشگاهی که هفته پیش میزبان جدال راگبی
New South Wales Blues و Queensland Maroon بود. چیزی حدود ۵۰ هزار تماشاگر در ورزشگاه بودند تا بزرگترین جمعیت حاضر در یک رقابت ورزشی بعد از شیوع کرونا در جهان گرد هم بیایند. ظاهراً فعلاً شرایط در استرالیا عادیتر از کشورهای دیگر دنیاست.
نوکمپ، دور از آفتاب
بدترین بارسلونای 25سال اخیر
سام ستارزاده
«این بدترین بارسلونای 25سال اخیر است». این جمله زمانی برای کاتالانها بهطور واقعی ترسناک میشود که تیتر گزارش روزنامه محلی بنام شهرشان (مارکا) پس از شکست آبیاناریها در واندامتروپولیتانو باشد و رکوردهای منفی تاریخی بارسای کومان هم بر آن صحه بگذارد. از دست دادن بیش از نیمی از امتیازات 8 بازی نخست پس از 25 سال را یکطرف بگذاریم؛ بازشدن دروازه در هر 6 بازی اخیر لالیگایی بدون اینکه بتوانند یک بازی باخته را به پیروزی تبدیل کنند و آمار کمفروغ لیونل مسی که به سال آغازینش در فوتبال حرفهای شباهت دارد، حکایت از عدم تعادل شدید بارسلونا در حمله و دفاع دارد.
آمار امید گلزنی دیدار اتلتیکو – بارسا ضعف میهمان را در هر دو فاز نمایان میکند. در ظاهر، برتری 3/1 به 81/0 شاگردان کومان امیدوارکننده نشان میدهد. اما اگر ارسال کمنقص دقیقه 56 مسی که کلمنت لنگله قدر آن را ندانست، کنار بگذاریم، این روخیبلانکو است که در این آمار برتری دارد. این در حالی است که دیگو سیمئونه با آرایش 5-3-2، 5 بازیکن جلوزن خود را در اکثر دقائق بازی برای مهار هافبکهای بارسلونا گماشته بود و حتی پرس از بالا از زوج فلیکس – کوریا بهندرت دیده میشد.
در همان 12 دقیقه ابتدایی، دو هافبک اتلتی با دو شیوه مختلف به تن تیرک دروازه تراشتگن رعشه انداختند تا نشان دهند دفاع بلوگرانا هنوز به اندازه دوران ستین از هم گسیخته و آسیبپذیر است. سائول نیگوئز از پشت محوطه جریمه و تحت کمترین فشار ممکن از سوی یار مقابلش فرانکی دییانگ اقدام به شوتزنی کرد و مارکوس یورنته با یک حرکت بدون توپ عالی از فضای خالی میان لنگله و پیکه استفاده کرد تا درون منطقه هجدهقدم موقعیت گلزنی نصیبش شود؛ آنهم درست در لحظهای که سر و چشمان پیکه به سویی چرخید که نه توپ در دیدش باشد و نه یورنته.
روی صحنه گل اتلتیکو نیز تنها تراشتگن نیست که بابت خروج طولانی و حسابنشدهاش از دروازه باید مورد شماتت قرار بگیرد؛ بلکه جلوکشیدن مدافعان آبیواناری دیگر عامل اصلی فراهمسازی این بخت گلزنی بود. تیم کومان، پرس سنگین میزبانش در میانه میدان را با جلوکشیدن همزمان سرخی روبرتو و یوردی آلبا جبران میکرد که موجب ایجاد فضا برای ضدحمله سفیدوسرخپوشان میشد. در این گل، باز هم رد اشتباه جرارد پیکه دیده میشد؛ جایی که بیمهابا برای قطع پاس بلند به یکسوم میانی تاخت؛ ولی بلافاصله توپ را جلوی پای کوریا انداخت تا وی پاس گلش را در شرایطی به کاراسکو بفرستد که کاتالانها برای دفاع از نیمه خودی غیر از لنگله و تراشتگن کسی را نداشتند. هوای آسمان برفراز نوکمپ ابری است و در این حال، مصدومیت طولانیمدت دو مهره ثابت دفاعی دست کومان را در پوست گردو سفتتر هم کرده. پیکه با وجود نمایش فاجعهاش در مادرید و بهطور کلی در فصل کنونی، نبودش بیشتر به بارسلونا ضربه میزند. جای خالی سرخی روبرتو را نیز سرجینیو دست کمتجربه باید پرکند. بدون این دو مهره کلیدی و البته ساموئل اومتیتی، سرمربی هلندی بلوگرانا روزهای آسانی را برای بازنگری و ترمیم سیستم دفاعی تیمش نخواهد داشت؛ بهویژه اینکه بارسا در فاز هجومی نیز به ایدهآل خود نرسیده و از طرفی، مدتی است با نابسامانیهای مدیریتی هم دستوپنجه نرم میکند.
در چنین روزی
سه قطبی شدن فوتبال انگلیس جان تازهای به لیگ برتر این کشور بخشید
با تنگتر و شدیدتر شدن عرصه رقابت در لیگ برتر فوتبال انگلیس و کــورس سهجانبه آرسنال، چلسی و منچستر یونایتد برای کسب عنوان قهرمانی به نظــر میرسد که سه قطبی شدن این رقابت به ارتقای کیفی و دلپذیرتر شدن فوتبال این کشور کمک کرده است.
با تغییر مالکیت باشگاه چلسی در آستانه رقابتهای فصل جدید فـــوتبال انگلیس، ولخرجیهای بیمثال «رومن آبراموویچ» مالک میلیاردر جوان روسی آن و ارائه چهره پرفروغ این تیم در چهار ماه اخیر، اکنون به نظر میرسد پس از سالهای متمادی، رقیب جدی و مصممی برای آرسنال و منچستر یونایتد در کسب عناوین ملی و بینالمللی به صحنه آمده است.
به رغم هزینههای فراوان، تیم چلسی، در ماههای اخیر نشان داده که تنها با اتکا به بازیکنان چند میلیون پوندی خود به پیــــروزی دست نمییابد، بلکه آبراموویچ و کادر اجرایی و فنی این تیم توانستهاند به شکلی نوین از مدیریت ورزشی تا حد زیادی روشهای سنتی و قدیمی آرسنال و منچستر را زیر ســـؤال ببرند.
از سوی دیگر ارائه بازیهای متفاوت و دلچسب توسط بازیکنان چلسی موجب بیداری و ارتقای کیفی دیگر تیمها نیز شده و به مدد دلارهای آبراموویچ و مدیریت تیم فنی و اجرایی وی، خون تازهای در رگان فرتوت و خسته لیگ برتر انگلیس جریان یافته است.
زلاتان متوقف نمیشود
بنجامین باتن آقای گل!
سامان موحدی راد
شاید مهمترین نگرانی هواداران رئال مادرید برای بازی عصر شنبه به عدم حضور کاپیتان سرخیو راموس در قلب خط دفاعی و کارلوس کاسمیرو در کمربند خط میانی تیم بازمیگشت، اما تیم مشکیپوش مادریدی مقابل ویارئال نهتنها به مشکل خاصی در خط دفاعی برنخورد، بلکه 3 امتیاز خارج از خانه را به خودش و خط حمله منفعلاش واگذار کرد.
مادرید زیدان مدتهاست با فقدان یک موتور گلزنی مواجه شده و برای جبران این خلأ حساس هم خبری از انفجارهای انتحاری فلورنتینو پرز در فصل نقلوانتقالاتی نیست. زمانی که کسی جرأت جذب بازیکنهای بزرگ با مبالغ هنگفت را نداشت، پرز پروژههای کهکشانی 1 و 2 را موفقیتآمیز اجرا میکرد اما در این بازار مکاره که اعراب باشگاهدار فوتبال را با اقتصاد و مسائل مالی پیوند بسیاری دادهاند، انگار مدیرعامل باشگاه رئال مادرید خودش را به خوابی زمستانی زده که نقاط ضعف تیم اصلی را
نبیند.
رئالیها پس از رائول گونزالس و رونالدو نازاریو هرگز مهاجم هدفی به این کیفیت نداشتهاند و کریم بنزما هم بارها نشان داده که تنها یک مهاجم خوب است، نه یک گلزن بالفطره.
ادن هازارد هنوز هم با این حقیقت کنار نیامده که برای جانشینی کریستیانو رونالدوی قاتل انتخاب شده و بازی کردناش بیشتر به یک بازیکن متوسط شباهت دارد تا وارث شماره 7 تاریخی مادرید.
تنها نقطه قوت تیم اسپانیایی به خط دفاع و قدرت رهبری کاپیتانش بازمیگردد که راموس مانند یک هیولا جور تمام تیم را میکشد و البته قوت قلبی به نام زینالدین زیدان.
مادرید در تمام خطوط با مشکلات بزرگی مواجه شده و پرز هم این را باید بداند، ولی پشت نام بزرگ زیدان پنهان شده تا مرد فرانسوی انتقادات را به جان بخرد و چیزی از دستهای خالیاش به رسانهها اعلام نکند، سیاست نخنمای پرز مدتهاست مشخص شده و دیگر نباید به این صحنهآراییها دل بست.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو